درود!
این تاپیک جهت گذاشتن عکس شخصیتهای رمان "کاراکال" ایجاد شده، و به غیر از نویسنده کسی حق ارسال اسپم را ندارد.
خلاصه: جنگ سرد هرگز به پایان نرسید، نه حتی بعد از سقوط دیوار برلین یا دولت شوروی! طولی نخواهد کشید که جراحت توطئههای قدیمی سر باز کرده و در این بین، راز یک قتل خانوادگی برملا میشود. دومینیکا پس از بیست و هفت سال زندگی به عنوان یک افسر سرویس اطلاعاتی روسیه، در پی یافتن هویت اصلی خود، با مسبب مرگ خانوادهاش رو به رو خواهد شد. او چه کسی است؟
مقدمه:
_ چرا بهت میگن کاراکال؟
_ تاحالا یکیشون رو از نزدیک دیدی؟
_ نه.
_ اونا منزویان، اما قلمروی بزرگی دارن.
شکارچی نیستن، اما شکار رو از مایلها دورتر پیدا میکنن.
وقتی میخوان چیزی رو به دست بیارن،
با تمام وجود بلند میشن،
با تمام وجود دنبالش میکنن
و با تمام وجود به دستش میارن؛
این چیزیه که من هستم!
شغل: جاسوس سابق دولت روسیه، افسر اطلاعاتی سازمان امنیت ملی روسیه
تایپ شخصیتی: ENTJ ( فرمانده )
خصوصیات ظاهری: رنگ مو - مشکی، رنگ چشم - خاکستری، رنگ پوست - سفید.
توضیحات: طبق اطلاعات ابتدایی رمان، پدر او پس از متهم شدن به خیا*نت توسط دولت کمونیست شوروی، اعدام شد. تصور میشود که مادرش نیز در جریان آن حادثه به وسیلهی نیروهای آلمان شرقی، به قتل رسیده باشد. دومینیکا دوران کودکی خود را در یتیمخانهای تحت نظارت سازمان فدرال دولت روسیه گذرانده و در هجده سالگی آموزش نظامی خود را به پایان رساند. تا شروع خط داستانی رمان ( سال ۲۰۲۰ ) به عنوان جاسوس تک جانبه با پوشش مترجم سفیر انگلستان در هند به دولت روسیه خدمت کرده است و پس از آن، عنوان افسر رده سوم سازمان امنیت ملی فدرال را به دست آورد.
خصوصیات ظاهری: رنگ مو - شرابی، رنگ چشم - مشکی، رنگ پوست - سفید
توضیحات: پدرش مربی فنون رزمی آکادمی آموزش افسران دولت شوروی بود که دو سال قبل از انحلال حکومت، با مادر چینیالاصل او که رق*اص یک کلوپ شبانه بود، آشنا شد و چند ماه بعد، در یک سانحهی هوایی جانش را از دست داد. پس از تولد، مادرش که از پس مخارج نگهداری از نوزاد برنمیآمد، او را رها کرد و برای همیشه ناپدید شد. از آن پس، تحت حمایت سازمان فدرال دولت روسیه در یتیمخانهی خصوصی پرورش یافت و در پایان هجده سالگی، برای جاسوسی به پکن فرستاده شد. ر*ابطهی او و دومینیکا از کودکی شکل گرفته و از نظرش، با وجود تضاد اخلاقی آشکاری که با یکدیگر دارند، او تنها دوستی است که برای دومینیکا باقی مانده است!
شغل: ژنرال ارشد سازمان امنیت فدرال در پایگاه یکاترینبورگ روسیه
تایپ شخصیتی: ISTJ ( بازپرس )
خصوصیات ظاهری: رنگ مو - جوگندمی، رنگ چشم - مشکی، رنگ پو*ست - سفید
توضیحات:
او همزمان با دوران اوج قدرت دولت سوسیالیستی شوروی، در مینسک ( بلاروس امروزی ) از مادر و پدری دهقان متولد شد. تفکرات موافق با نظام تک حزبی کمونیست و استعدادهای نظامی او، از آغاز نوجوانی شکوفا، و در نهایت از دانشکده افسری سنت پترزبورگ فارغ التحصیل شد و سپس به نیروهای مسلح دولت شوروی پیوست. پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۹۱ میلادی، به پاس خدمات میهنپرستانهی وی، مدال لیاقت درجه دوم و عنوان ژنرال رسمی سازمان افبیسی ( سیستم امنیت فدرال روسیه ) به او اعطا شد.
او پس از مرگ پدر دومینیکا در جایگاه یک دوست، سرپرستی کودکش را بر عهده گرفت و در مقام پدرخوانده، بسیاری از اعتقادات و طرز تفکر سیاسی دومینیکا را شکل داده است.
خصوصیات ظاهری: رنگ مو - قهوهای، رنگ چشم - آبی، رنگ پوست - سفید
توضیحات: پدر وی دیپلمات روسیه در سفارت این کشور در نایروبی، پایتخت کنیا بود. در پنج سالگی، همراه با خانوادهاش به مسکو نقل مکان کرد و در سال ۲۰۱۱ در رشتهی علوم کامپیوتر از دانشگاه فنی باومان مسکو فارغالتحصیل شد. پس از آن، در فراخوان ارتش ثبتنام نمود. اگرچه ابتدا در بخشهای سطح پایین فعالیت داشت اما تحصیلات آکادمیک راه وی را برای رسیدن به مدارج بالای شغلی باز کرد. او تا به حال در پنج ماموریت موفق سایبری علیه دولت آمریکا با استفاده از کدکهای ابداعی خود، دخیل بوده و عنوان « نخبه » را از ژنرال ارشد سازمان امنیت فدرال دریافت کرده است.
شغل: افسر ارشد آموزش نیروهای مسلح سازمان امنیت فدرال روسیه
تایپ شخصیتی: INTP ( متفکر )
خصوصیات ظاهری: رنگ مو - طلایی، رنگ چشم - عسلی، رنگ پوست - سفید
توضیحات: او در لنینگراد اتحاد جماهیر شوروی ( سنت پترزبورگ امروزی ) به دنیا آمد. پدرش رهبر ارکستر و مادرش معلم آواز بود که کمی قبل از تولدش، از بریتانیا فرار کرده بودند. خانوادهی او در زمان جنگ جهانی دوم و پیمان ورشو دارای احساسات کمونیستی بود و پدر وی نیز چندین بار به همین دلیل بازداشت شد.
پس از فروپاشی دولت شوروی در ۱۹۹۱ میلادی و مرگ پدرش در همان سال، همراه با عموی خود به مسکو رفت و در آکادمی علوم نظامی روسیه به تحصیل پرداخت. در هجده سالگی با نمرات عالی فارغالتحصیل و سپس به عنوان رابط بینالمللی وزارت دفاع به هند اعزام شد.
در حادثهی بمب گذاری سفارت روسیه، موفق به شناسایی عاملان ترور و نجات سفیر وقت روسیه شد و پس از آن، عنوان افسر ارشد آموزش نیروهای مسلح سازمان افبیسی را دریافت نمود.
شغل: عضو سابق اسپتسناز ( نیروهای ویژه )، افسر رابط گروه دوازدهم ( جنگ اطلاعاتی ) اداره کل اطلاعات نیروهای مسلح فدراسیون روسیه یا گ.ئو
تایپ شخصیتی: ESFP ( بازیگر )
خصوصیات ظاهری: رنگ مو - مشکی، رنگ چشم - آبی، رنگ پوست - سفید
توضیحات: مادر او از بازماندگان وابسته به دودمان اشرافی رومانوف، آخرین تزار روسیه بود که در فستیوال شبهای سفید سال ۱۹۸۲ سنت پترزبورگ، با پدرش که از نظامیهای دولت کمونیست در آلمان شرقی بود، آشنا شد. در بحبوحهی استعفای میخائیل گورباچف و فروپاشی شوروی، زمانی که تنها هفت سال داشت، همراه با خانوادهاش به اسپانیا نقل مکان کرد و در آکادمی فوتبال سلتا ویگو ثبتنام نمود اما طولی نکشید که رویای تبدیل شدنش به یک ستارهی فوتبال، با خیا*نت مادر و خودکشی پدرش، از هم پاشید. پس از آن، به عنوان عضوی از نیروهای ویژه ( اسپتسناز ) سازمان گ.ئو به روسیه بازگشت و فعالیتهای سیاسی خود را آغاز نمود. پس از فاجعهی حمله به دبیرستان بسلان در سال ۲۰۰۴ که منجر به مرگ ۳۸۵ دانشآموز و شرمساری نیروهای اسپتسناز شد، تحت عنوان افسر رابط در گروه جنگ اطلاعاتی ستاد نیروهای مسلح فدراسیون روسیه، به کار خود ادامه داد.
خصوصیات ظاهری: رنگ مو - مشکی، رنگ چشم - مشکی، رنگ پوست - سیاه
توضیحات: او در سوروکابای برزیل، از مادری نوجوان متولد شد و پدر بیست سالهی روسیتبارش، در ارتش خدمت میکرد. شش سال اول زندگیاش را همراه مادربزرگش در روستایی نزدیک سائوپائولو زندگی کرد. با کمک او، توانست خواندن و نوشتن را بیاموزد و در سه سالگی، انجیل و سرودهای مذهبی را از حفظ میخواند. شش تا دوازده سالگیاش را نزد مادرش در سوروکابا گذراند و پس از جدایی والدینش، همراه با پدرش به مسکو نقل مکان کرد. در هفده سالگی گزارشگر رادیو محلی شد و سپس به دانشگاه مسکو رفت و در رشتهی هنرهای نمایشی و ارتباط کلامی، به تحصیل پرداخت. در همان نخستین سال تحصیل، دو جایزه برای روزنامهی دانشجویی به او تعلق گرفت و بلافاصله پس از فارغالتحصیلی، به استخدام روزنامهی نوایا گازیتا، یکی از معروفترین روزنامههای منتقد روسیه، درآمد.