• دسته بندی: داستان و رمان
• عنوان: نگفتمت مرو
• نویسنده: ثمین سعیدی نیا

خلاصه داستان کوتاه نگفتمت مرو از ثمین سعیدی نیا :​

بعد ‌از ‌مدّت ها ‌دل ‌به ‌دریا ‌میزند ‌و ‌به ‌خانه ای ‌برمیگردد ‌که ‌روزی ‌خاطراتش ‌را ‌در ‌آنجا ‌گذاشته،‌ وقت اش ‌رسیده‌ تا ‌تجدید‌ خاطرات ‌کند ‌و ‌با ‌گذشته ‌روبرو‌ شود ‌اما…‌.

قسمتی از داستان کوتاه نگفتمت مرو از ثمین سعیدی نیا :​

کلید ‌رو ‌که‌ داخل‌ در ‌چرخوندم،‌ خیلی ‌سخت ‌باز‌ شد .‌دو سه بار‌ در ‌رو ‌جلو ‌و عقب‌ کشیدم ‌تا‌ باز ‌بشود‌ این ‌دره ‌لا مذهب،‌ به قول ‌آقا جون ‌تبله‌ کرده ‌بود.‌باید ‌یکی ‌رو‌ می آوردم‌ با‌ اون ‌دستگاه ها ‌که‌ سرش ‌گرد‌ هست ‌و صدای ‌گوش خراش ‌داره !‌دو‌ طرف اش ‌رو‌ صاف ‌کنه.‌پشت ‌در‌ پر‌ شده ‌بود ‌از ‌برگ های‌ پاییزی،‌برگ های‌ بلوط‌ خشک ‌شده ‌و ‌برگ ‌انجیری ‌پنج انگشتی،‌ انگار‌ پشت ‌در‌ رو‌ گرفته ‌بودند‌ که‌ نذارند ‌کسی ‌داخل ‌بشود .‌به‌ هر ‌زحمتی‌ که ‌شد‌ در ‌رو ‌باز ‌کردم