آســرِه¡
سرپرست و مدیر بازنشسته + طراح آزمایشی وبتون
منتقد انجمن
ژورنالیست انجمن
مقامدار آزمایشی
مدیر بازنشسته
متن آهنگ مریض حالی اثر محسن چاووشی
نه جیک جیک مستانت
نه سردی زمستانت
رجوع کن به دستانت
چه روز های بسیاری!
که ظلمها روا کردی...
به دستهای بسیاری
شبانه مرد گاریچی،
به خانه میکشد خود را
اگر که مادیان خسته
اگر طناب هم پاره،
درونِ مَرد همواره
کشیده میشود باری!
مریض حالیام، خوش نیست
نه خواب راحتی دارم
نه مایلم به بیداری
درون ما تفاوتهاست
تو مبتلا به درمانی!
و من دچار بیماری...
کنار تخت میخوابم
مگر هوا که بند آمد
نفس کشیدنت باشم
تو روز میشوی هر شب
و صبح میشوی هر روز
تو خواب راحتی داری...
خیال بافیات بد نیست
خیال کن که خواهی رفت!
همین که رفتی و مُردم
تلاش کن که برگردی
و در کمال خونسردی،
مرا به خاک بسپاری
نه جیک جیک مستانت
نه سردی زمستانت
رجوع کن به دستانت
چه روز های بسیاری!
که ظلمها روا کردی...
به دستهای بسیاری
شبانه مرد گاریچی،
به خانه میکشد خود را
اگر که مادیان خسته
اگر طناب هم پاره،
درونِ مَرد همواره
کشیده میشود باری!
مریض حالیام، خوش نیست
نه خواب راحتی دارم
نه مایلم به بیداری
درون ما تفاوتهاست
تو مبتلا به درمانی!
و من دچار بیماری...
کنار تخت میخوابم
مگر هوا که بند آمد
نفس کشیدنت باشم
تو روز میشوی هر شب
و صبح میشوی هر روز
تو خواب راحتی داری...
خیال بافیات بد نیست
خیال کن که خواهی رفت!
همین که رفتی و مُردم
تلاش کن که برگردی
و در کمال خونسردی،
مرا به خاک بسپاری