تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید

اطلاعیه درخواست معرفی و تبلیغ آثار نویسندگان

  • شروع کننده موضوع عطرین
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 144
  • پاسخ ها 10

عطرین

مدیر تالار مشاوره + ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
3/10/23
ارسال ها
864
امتیاز واکنش
4,466
امتیاز
103
سن
21
محل سکونت
آرزوهای محال
با عرض سلام و احترام، خدمت تمامی کاربران انجمن کافه نویسندگان.
امیدوارم اوقات خوشی رو بگذرونید🌱

این تاپیک جهت تبلیغ آثار شما، مانند (رمان، داستان کوتاه، دلنوشته، شعر، ترجمه و...) ایجاد شده.
کاربرانی که تمایل دارن آثار ارزشمندشون در پیج و کانال انجمن معرفی بشه، داخل این تاپیک درخواست بدن.
توجه داشته باشید که درخواست شما، می‌بایستی شامل نکات زیر باشه:
•نام اثر
•نام نویسنده
•خلاصه یا یک مقدمه جذاب (می‌تونید دیالوگ هم ارسال کنید)
•لینک اثر
~~~
لطفاً قبل از ارسال توجه داشته باشید:
رمان شما بیشتر از ۱۵ پارت داشته باشد.
ترجمه بیشتر از ۱۰ پارت.
دلنوشته و اشعار بیشتر از ۵ پست.
و همچنین آثار شما اختصاصی انجمن کافه نویسندگان باشد‌

|مدیر تالار روابط عمومی|
 

Tiam.R

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
7/11/23
ارسال ها
368
امتیاز واکنش
451
امتیاز
63
محل سکونت
تهران
وضعیت پروفایل
به کسی اعتماد کن که اندوه پنهان شده در لبخندت عشق پنهان شده در خشمت و معنای حقیقی سکوتت را بفهمد
با سلام درخواست تبلیغ دارم.
نام اثر : پناه من باش
نام نویسنده:تیام رستین

خلاصه:
ساعت نشانه گذر عمر است. عقربه که می‌چرخد عمر مارا‌ با خود به یدک می‌کشد و منتظر کسی نمی‌ماند. من خیلی وقت است که جاماندم، خواب ماندم. ای کاش کسی بیاید و مرا از این خواب بیدار کند و با خود همراه سازد.
ای کاش کسی بیاید و پناه من باشد.
 

خانومِ شین

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
18/1/24
ارسال ها
354
امتیاز واکنش
867
امتیاز
93
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
سلام درخواست تبلیغ دارم

نام اثر:در معرکه ی احساس

نام نویسنده:شبنم بهرامی فرد

مقدمه
دیوانه وار عاشقت هستم اما به هنگام بودنت تنها تر میشوم ،میدانم ک تمامم را تناقض فرا گرفته است ،چطور میشود از عشقی اهورایی دم زد اما خواهان بودن مع*شوق
نبود ؟چطور ممکن است رویایش را در سر بپروری و هر بار از مرور خاطراتش طلوعی دوباره داشته باشی ولی از حضورش مشوش و بی پناه شوی ؟...در نبودت زندگی زیبا نیست اما زشتی و پلیدی اش دل را نمیزد روحم همچنان ناارام و ازرده است اما هنوز رمقی برای ایستادن هست...
 
آخرین ویرایش:

عطرین

مدیر تالار مشاوره + ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
3/10/23
ارسال ها
864
امتیاز واکنش
4,466
امتیاز
103
سن
21
محل سکونت
آرزوهای محال
سلام درخواست تبلیغ دارم

نام اثر:درهیاهوی سکوت

نام نویسنده:شبنم بهرامی فرد

مقدمه
دیوانه وار عاشقت هستم اما به هنگام بودنت تنها تر میشوم ،میدانم ک تمامم را تناقض فرا گرفته است ،چطور میشود از عشقی اهورایی دم زد اما خواهان بودن مع*شوق
نبود ؟چطور ممکن است رویایش را در سر بپروری و هر بار از مرور خاطراتش طلوعی دوباره داشته باشی ولی از حضورش مشوش و بی پناه شوی ؟...در نبودت زندگی زیبا نیست اما زشتی و پلیدی اش دل را نمیزد روحم همچنان ناارام و ازرده است اما هنوز رمقی برای ایستادن هست...
معرفی در کانال تلگرام انجام شد ✅
 

عطرین

مدیر تالار مشاوره + ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
3/10/23
ارسال ها
864
امتیاز واکنش
4,466
امتیاز
103
سن
21
محل سکونت
آرزوهای محال
با سلام درخواست تبلیغ دارم.
نام اثر : پناه من باش
نام نویسنده:تیام رستین

خلاصه:
ساعت نشانه گذر عمر است. عقربه که می‌چرخد عمر مارا‌ با خود به یدک می‌کشد و منتظر کسی نمی‌ماند. من خیلی وقت است که جاماندم، خواب ماندم. ای کاش کسی بیاید و مرا از این خواب بیدار کند و با خود همراه سازد.
ای کاش کسی بیاید و پناه من باشد.
معرفی در کانال تلگرام انجام شد ✅
 

ژولیت

مدیر تالار رمان+ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
ناظر رمان
تیم تگ
منتقد انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
4/10/23
ارسال ها
715
امتیاز واکنش
3,320
امتیاز
103
سلام درخواست معرفی اثرم رو دارم
نام اثر: خاطرات وارونه
نویسنده: فاطمه ترکمان (ژولیت)
خلاصه: "خاطرات وارونه" حکایت عشقی است که تسلیم جبر زمانه شده و سال‌ها در خاکسترهای زمان مدفون گشته اما بار دیگر در سالهای دور این خاکستر خاموش شعله می‌‌کشد و با شوری بی‌وصف می‌کوشد تا بر جبر زمانه غلبه کند اما آیا می‌تواند آنچه در گذشته به ناکامی رفته را به سرانجام برساند؟!
 

ساعت دار

سرپرست بخش ادبیات + مدیر تالار کافه ژورنال
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
کاریکلماتوریست‌
شاعر انجمن
مدرس انجمن
سـر‌دبیر انجمن
ژورنالیست انجمن
گوینده انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
7/4/21
ارسال ها
1,668
امتیاز واکنش
7,444
امتیاز
148
سن
14
وضعیت پروفایل
نمی‌تونی من رو نبینی
با عرض سلام و احترام، خدمت تمامی کاربران انجمن کافه نویسندگان.
امیدوارم اوقات خوشی رو بگذرونید🌱

این تاپیک جهت تبلیغ آثار شما، مانند (رمان، داستان کوتاه، دلنوشته، شعر، ترجمه و...) ایجاد شده.
کاربرانی که تمایل دارن آثار ارزشمندشون در پیج و کانال انجمن معرفی بشه، داخل این تاپیک درخواست بدن.
توجه داشته باشید که درخواست شما، می‌بایستی شامل نکات زیر باشه:
•نام اثر
•نام نویسنده
•خلاصه یا یک مقدمه جذاب (می‌تونید دیالوگ هم ارسال کنید)
•لینک اثر
~~~
لطفاً قبل از ارسال توجه داشته باشید:
رمان شما بیشتر از ۱۵ پارت داشته باشد.
ترجمه بیشتر از ۱۰ پارت.
دلنوشته و اشعار بیشتر از ۵ پست.
و همچنین آثار شما اختصاصی انجمن کافه نویسندگان باشد‌

|مدیر تالار روابط عمومی|
 

عطرین

مدیر تالار مشاوره + ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
3/10/23
ارسال ها
864
امتیاز واکنش
4,466
امتیاز
103
سن
21
محل سکونت
آرزوهای محال
سلام درخواست معرفی اثرم رو دارم
نام اثر: خاطرات وارونه
نویسنده: فاطمه ترکمان (ژولیت)
خلاصه: "خاطرات وارونه" حکایت عشقی است که تسلیم جبر زمانه شده و سال‌ها در خاکسترهای زمان مدفون گشته اما بار دیگر در سالهای دور این خاکستر خاموش شعله می‌‌کشد و با شوری بی‌وصف می‌کوشد تا بر جبر زمانه غلبه کند اما آیا می‌تواند آنچه در گذشته به ناکامی رفته را به سرانجام برساند؟!
معرفی در کانال تلگرام و پیج اینستاگرام انجام شد ✅
 

Limoo

کاربر انجمن
کاربر انجمن
عضویت
2/2/24
ارسال ها
399
امتیاز واکنش
151
امتیاز
43
محل سکونت
کلکسیون بی نوایان خدا
سلام، درخواست تبلیغ اثرم را دارم.

نام اثر: همزاد غم
نویسنده: لیمو
موضوع: دلنوشته
مقدمه:
در اعماق وجودم همه چیز آزارم میدهد! خیلی وقت است که خودم را فراموش کرده ام و در راهی قدم نهاده ام که مرا به سرنوشتی تلخ فرا میخواند. آدم هایی که من ها را چو حیواناتی میدانند که شمایل انسانی داریم و فغان از قاضیان قاتل که با قضاوت خویش ما را به مرگ فرا می‌خوانند.
در این میان کسی گل نو شکفته قلبم را نا خواسته از شاخه می‌چیند و به نا کجایی می اندازد. من که فکر میکنم گلم، مایه حیات قلبم دست اوست؛ به ناچار روز ها به دنبال او میدوم و نمی‌رسم. گویی سرنوشت شوم دست از سر ما بر نمی‌دارد. زندگی ساده دیگران برای ما حسرت است و گله و شکایتی از هیچ کس نیست؛ مگر خدایی که این سرنوشت را در روح من دمید...


 

عطرین

مدیر تالار مشاوره + ناظر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
نویسنده رسمی
مدرس انجمن
ناظر رمان
تیم تگ
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
3/10/23
ارسال ها
864
امتیاز واکنش
4,466
امتیاز
103
سن
21
محل سکونت
آرزوهای محال
عزیزم ابتدا برای رمان درخواست جلد تا جلد تبلیغاتی بدید
بعد دوباره درخواست بدید

رد شد ❌
 

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8