با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
من در پسِ در تنها مانده بودم
همیشه خودم را
در پس یک در
تنها دیدهام
گویی
وجودم در پای این در جا مانده بود
در گنگیِ آن ریشه داشت
آیا زندگیام صدایی بیپاسخ نبود؟!...
در حالی که نیمی از سلول های تنم شروع به مردن می کند، نیمی دیگر در تقلا برای زندگیست... ودر این نزاعی که مدت ها در من جاریست، هیچ یک را توان غلبه نیست... براستی که ما محکوم به نوعی زیستن در سایه مرگ بودیم...