ورود
عضویت
تازه چه خبر
جستجو
جستجو
جستجو فقط در عنوان ها
توسط:
منو
کافه نویسندگان
انجمن
ارسال های جدید
جستجو در انجمن ها
تازه چه خبر
ارسال های جدید
جدیدترین آثار
دانلود کتاب الکترونیکی
آخرین نقد و بررسی ها
جستجوی آثار
ورود
عضویت
تازه چه خبر
جستجو
جستجو
جستجو فقط در عنوان ها
توسط:
منو
ورود
عضویت
خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان
برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید
ورود
عضویت
کافه نویسندگان
انجمن
بخش کتاب
تالار رمان
رمانهای درحال تایپ
رمان رادیواکتیو | نویسنده سایه
جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
متن پیام
[QUOTE="بـلوبـری, post: 280464, member: 687"] [SIZE=18px][FONT=Gandom]- که چی؟ فکر کردی واس خاطر خونهی کلنگیت پات موندم یا قیافهی کج و کولت؟ بهنام پاهایی که از پاچهی شلوارش بیرون زده بود را خاراند، دماغش را با صدای بلندی بالا کشید و انگشت اشارهی خستهاش در هوا تکان خورد.[/FONT][/SIZE] [SIZE=18px][FONT=Gandom]- نمیخوای که... تا خروس خون مثل سگ بزنمت؟ ماهی دستش را در هوا تکان داد و کفش را روی سنگ مقابل اتاق پرتاب کرد. - زرت و پرت نکن! مردی که در آن طرف حیاط ایستاده بود، مقابل او ک*مر خمیدهاش را پایین کشاند و دستهایش را روی سینه گذاشت.[/FONT][/SIZE] [SIZE=18px][FONT=Gandom]- شیر شدی... اِی به روی چشم دخترِ خونهی من. " مواد همون مغزه هسته خرماییشو به کل نابود کرده، حال بههمزن! " دخترک با خود نجوا کرد و گیسوان کوتاهش را رها روی شانه ریخت. مقابل کولر آبیای که بادِ گرم از آن خارج میشد، نشست و به پشتی طرحدار تکیه داد. برگهی سفید کنارش را بیتوجه به محتوای آن برداشت و نسیم خنکی مهمان خود کرد. - امروز از دبیرستان کوفتیت زنگ زدن. ماهی جورابهای مشکیاش را درآورد و بعد از فرو کردن آن دو درهم، به گوشهای از اتاق کوچک انداخته شدند.[/FONT][/SIZE] [SIZE=18px][FONT=Gandom] - خودتو بابام معرفی کردی یا داداشم؟ و خندهای هیستریک، آلونک ساکت خاک گرفته را در بر گرفت. - بابات! دخترک با چهرهای که انگار مشتاق شده باشد صاف نشست و جانب مرد مایل شد.[/FONT][/SIZE] [SIZE=18px][FONT=Gandom]- اوه اوه بابام. جالب شد، خب ادامش...؟ - آشغال کله... ننه بابای خودتو دست بنداز![/FONT][/SIZE] [/QUOTE]
وارد کردن نقل و قول ها…
تایید
پایتخت ایران کدام شهر می باشد؟
ارسال پاسخ
کافه نویسندگان
انجمن
بخش کتاب
تالار رمان
رمانهای درحال تایپ
رمان رادیواکتیو | نویسنده سایه
This site uses cookies. By continuing to use this site, you are agreeing to our use of cookies.
قبول
بیشتر بخوانید.…