- Aug
- 6,490
- 12,669
- 219
بنـام حیّ تـوانا
با سلام و درود
امید که حال همگی خوب و خوش باشه
در این سری از مصاحبه ی تخصصی در خدمت سرکار خانم شیدا قوامپوری @Lili.rose عزیز هستیم
یک معرفی کوتاه برای کسایی که شما رو نمیشناسند:
شیدا قوامپوری هستم، متولد ۱۳۷۰ در تهران، فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه
شهیدبهشتی و نویسنده و ویراستار کتاب و مطبوعات
چه زمانی نویسندگی را آغاز کردید؟
پس از پایان تحصیلات بهعنوان ویراستار ادبی در انتشارات مشغول به کار شدم، بعد از مدتی اولین اثرم در مقام نویسنده به نام (جادوگر کوه سیاه) در سال ۱۳۹۷ منتشر شد؛ این کتاب مجموعهای از داستانهای کهن فارسی برای کودکان و نوجوانان است که با زبانی ساده و روان در فضایی فانتزی نگاشته شدهاند که استقبال خوبی هم از این کتاب شد.
بعد از تجربه در ادبیات کودک، تصمیم گرفتم خودم رو محدود به یک حوزه ادبی نکنم، بنابراین اولین رمانم(رازِ سایه) که برای رده سنی بزرگسال است در ژانر معمایی_عاشقانه منتشر شد؛ داستان این رمان برگرفته از یک ماجرای واقعی است.
اثر بعدی (شهر گمشده) که بههمراه نویسندگان جوان دیگر بهصورت مجموعه داستان در سال ۱۳۹۹ منتشر شده؛ این کتاب شامل هفده داستان کوتاه جذاب و متفاوت در ژانر رئالیسم و سورئال است.
و در آخر اینکه رمان پازل را هم که در ژانر جنایی_عاشقانه است در فضای مجازی منتشر کردم؛ این داستان هم مثل رمان قبلی براساس یک ماجرای واقعی است. همانطور که از اسمش پیداست، فضای حاکم بر داستان فضایی معماگونه و عاشقانه است و از همان آغاز آشفتگی روحی شخصیتها مثل رمان رازِ سایه به چشم میخورد.
هر روز می نویسید یا منتظر الهام می مانید؟
نویسندگی یعنی تمرین و تمرین و نوشتن باعث میشه قلم و سبک قویتر بشه، تا جاییکه زمان داشته باشم مینویسم، اما اگر طرح اولیهای به ذهنم برسه در هر زمانی یادداشت میکنم تا بعد بهش بپردازم.
در آثارتان کدام شخصیت برگرفته ای شخصیت خودتان است؟
هیچ ارتباطی بین شخصیتها و خودم وجود نداره
و شخصیتپردازی در داستان مقولهای جدا از دنیای حقیقی خودم هست.
آیا نویسنده برای خودش می نویسد؟
مسلما برای ذائقه مخاطب، بهنظرم اثر هنری هرچقدر هم که با ارزش باشه، اما اگر مخاطب نداشته باشه بیفایده است، چون منتقد اصلی مردم و مخاطبان هستند
برای چه می نویسید؟
اول از همه علاقه شخصی خودم به نوشتن و ادبیات و دوم اینکه انتقال مفاهیمی مثل فداکاری، شجاعت، گذشت و مفاهیم انسانی در قالب داستان به مخاطب کتابهام
نظرتان را در مورد جامعه نویسندگان در کشور ما بفرمایید.
متاسفانه جامعهای بسته است که نظراتشون رو کمتر با هم به اشتراک میگذارند و از نویسنده تازهکار کم حمایت میشه و خیلی از استعدادهای جوان نوشتههاشون در دفترهاشون بدون مخاطب باقی
میمونه
از کدام نویسنده الهام میگیرید؟
امیلی برونته و بسیاری از نویسندگان فرانسوی، چون بهشدت به ادبیات فرانسه علاقه دارم
آیا فرمول و قاعده ای هست که بتوان نویسنده ی خوبی شد؟
فرمول و قاعده خاصی وجود نداره، این روزها خیلی از افراد مینویسن بدون داشتن ذرهای دانش در این زمینه، اول از همه معتقدم خواندن کتاب و نوشتن از مسائل جامعه و... بسیار به نویسندگی کمک میکنه و اولین گام شناخت درونیات خودتون و بعد شناخت درست از انسانها و جامعه و مسائل روانشناسی و درواقع توجه بیشتر به زندگی و آدمها باعث پختهتر شدن قلم میشه و چه بهتر که در این مسیر تحصیلات آکادمیک هم داشته باشید، اما باز هم میگم مطالعه و تمرین برای خلق یک اثر خوب لازمه
در حال حاضر چه مینویسید؟
دارم روی یه رمان جدید و یک مجموعه داستان مینیمالیستی کار میکنم و فکر کنم زمان زیادی ببره
حرفی برای نویسندگان تازه کار ندارید؟
بهنظر من یه نویسنده باید تا میتواند بخواند و تمرین نوشتن کند، از پیشرفت نکردن کار نترسد و در ابتدای کار مایوس و سرخورده نشود، حتی اگر ناشری کتابش را چاپ نکرد، ناامید نشود و نوشتههایش را نگه دارد، چون ممکنه یک روزی با ارزش شود و همیشه نوشتهاش رو به چندین نفر بده تا مطالعه کنند و بهعنوان یک مخاطب به نظراتشون توجه کنه و سعی کنند سبک خاص خودشون رو پیدا کنند و از کسی تقلید محض نکنند. این واقعیت رو باید درنظر گرفت که نوشتن واقعا آسان نیست، اما هر کاری شدنی است و چه بهتر که به بهترین نحو ممکن انجام بشه
ایدههای داستانهایتان چطور و از کجا به ذهنتان میرسد؟
ایدهها از صفحات حوادث، داستانهای واقعی زندگی آدمها، افکار فلسفی خودم نسبت به جهان و زندگی درواقع دغدغههای فکری خودم، ترکیبی از خیال و واقعیت
حدودا چند ساعت از روز درگیر نویسندگی میشوید؟
نمیتونم زمان دقیقی بگم، اما تا جاییکه بتونم در طول روز بخشی رو صرف نوشتن میکنم، اگر اتفاق خاصی نیفته
به چه موضوعاتی علاقهمندید و چه موضوعاتی ذهن را شما درگیر میکند و وسوسهتان میکند که دربارهاش بنویسید؟
به موضوعات جنایی و معمایی، چون در حال حاضر چه در سینما و چه در ادبیات یکی از ژانرهای موردعلاقه مخاطبان است، اما مسائل اجتماعی، بیعدالتی و حتی عشق هم جزئی از دغدغههام برای نوشتن است
چقدر طول میکشه تا یه کتاب بنویسید؟
بستگی به موضوع و وقتم داره، تقریبا یکسال و البته باید چندینبار بازنویسی هم بشه
کتاب اولتون چطور منتشر شد؟
در مرحله اول با ناشر صحبت کردم و اثر رو ارسال کردم، کارشناس انتشارات مطالعه کردند و نظرشون در را*بطه با داستان مثبت بود، چون مجموعه داستانهایی جذاب و آموزنده از افسانههای ایرانی برای کودکان بود.
کتاب منتشر نشده یا در حال تایپ دارید؟
بله، چندین اثر هست که امیدوارم در آینده چاپ بشه
درباره چه رده سنی بیشتر مینویسید؟
بزرگسال
آیا کتابی در دست چاپ دارید؟
بله
نظر خانواده شما برای نویسنده و نویسندگی چیه؟ نویسنده بودنتون رو حمایت میکنند؟
خانواده بسیار مشوق من بودند و از نوشتههام حمایت کردند و پشتیبانم بودند و وقتی علاقه من به نوشتن رو دیدند در این زمینه بسیار به من کمک کردند.
با سلام و درود
امید که حال همگی خوب و خوش باشه
در این سری از مصاحبه ی تخصصی در خدمت سرکار خانم شیدا قوامپوری @Lili.rose عزیز هستیم
یک معرفی کوتاه برای کسایی که شما رو نمیشناسند:
شیدا قوامپوری هستم، متولد ۱۳۷۰ در تهران، فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه
شهیدبهشتی و نویسنده و ویراستار کتاب و مطبوعات
چه زمانی نویسندگی را آغاز کردید؟
پس از پایان تحصیلات بهعنوان ویراستار ادبی در انتشارات مشغول به کار شدم، بعد از مدتی اولین اثرم در مقام نویسنده به نام (جادوگر کوه سیاه) در سال ۱۳۹۷ منتشر شد؛ این کتاب مجموعهای از داستانهای کهن فارسی برای کودکان و نوجوانان است که با زبانی ساده و روان در فضایی فانتزی نگاشته شدهاند که استقبال خوبی هم از این کتاب شد.
بعد از تجربه در ادبیات کودک، تصمیم گرفتم خودم رو محدود به یک حوزه ادبی نکنم، بنابراین اولین رمانم(رازِ سایه) که برای رده سنی بزرگسال است در ژانر معمایی_عاشقانه منتشر شد؛ داستان این رمان برگرفته از یک ماجرای واقعی است.
اثر بعدی (شهر گمشده) که بههمراه نویسندگان جوان دیگر بهصورت مجموعه داستان در سال ۱۳۹۹ منتشر شده؛ این کتاب شامل هفده داستان کوتاه جذاب و متفاوت در ژانر رئالیسم و سورئال است.
و در آخر اینکه رمان پازل را هم که در ژانر جنایی_عاشقانه است در فضای مجازی منتشر کردم؛ این داستان هم مثل رمان قبلی براساس یک ماجرای واقعی است. همانطور که از اسمش پیداست، فضای حاکم بر داستان فضایی معماگونه و عاشقانه است و از همان آغاز آشفتگی روحی شخصیتها مثل رمان رازِ سایه به چشم میخورد.
هر روز می نویسید یا منتظر الهام می مانید؟
نویسندگی یعنی تمرین و تمرین و نوشتن باعث میشه قلم و سبک قویتر بشه، تا جاییکه زمان داشته باشم مینویسم، اما اگر طرح اولیهای به ذهنم برسه در هر زمانی یادداشت میکنم تا بعد بهش بپردازم.
در آثارتان کدام شخصیت برگرفته ای شخصیت خودتان است؟
هیچ ارتباطی بین شخصیتها و خودم وجود نداره
و شخصیتپردازی در داستان مقولهای جدا از دنیای حقیقی خودم هست.
آیا نویسنده برای خودش می نویسد؟
مسلما برای ذائقه مخاطب، بهنظرم اثر هنری هرچقدر هم که با ارزش باشه، اما اگر مخاطب نداشته باشه بیفایده است، چون منتقد اصلی مردم و مخاطبان هستند
برای چه می نویسید؟
اول از همه علاقه شخصی خودم به نوشتن و ادبیات و دوم اینکه انتقال مفاهیمی مثل فداکاری، شجاعت، گذشت و مفاهیم انسانی در قالب داستان به مخاطب کتابهام
نظرتان را در مورد جامعه نویسندگان در کشور ما بفرمایید.
متاسفانه جامعهای بسته است که نظراتشون رو کمتر با هم به اشتراک میگذارند و از نویسنده تازهکار کم حمایت میشه و خیلی از استعدادهای جوان نوشتههاشون در دفترهاشون بدون مخاطب باقی
میمونه
از کدام نویسنده الهام میگیرید؟
امیلی برونته و بسیاری از نویسندگان فرانسوی، چون بهشدت به ادبیات فرانسه علاقه دارم
آیا فرمول و قاعده ای هست که بتوان نویسنده ی خوبی شد؟
فرمول و قاعده خاصی وجود نداره، این روزها خیلی از افراد مینویسن بدون داشتن ذرهای دانش در این زمینه، اول از همه معتقدم خواندن کتاب و نوشتن از مسائل جامعه و... بسیار به نویسندگی کمک میکنه و اولین گام شناخت درونیات خودتون و بعد شناخت درست از انسانها و جامعه و مسائل روانشناسی و درواقع توجه بیشتر به زندگی و آدمها باعث پختهتر شدن قلم میشه و چه بهتر که در این مسیر تحصیلات آکادمیک هم داشته باشید، اما باز هم میگم مطالعه و تمرین برای خلق یک اثر خوب لازمه
در حال حاضر چه مینویسید؟
دارم روی یه رمان جدید و یک مجموعه داستان مینیمالیستی کار میکنم و فکر کنم زمان زیادی ببره
حرفی برای نویسندگان تازه کار ندارید؟
بهنظر من یه نویسنده باید تا میتواند بخواند و تمرین نوشتن کند، از پیشرفت نکردن کار نترسد و در ابتدای کار مایوس و سرخورده نشود، حتی اگر ناشری کتابش را چاپ نکرد، ناامید نشود و نوشتههایش را نگه دارد، چون ممکنه یک روزی با ارزش شود و همیشه نوشتهاش رو به چندین نفر بده تا مطالعه کنند و بهعنوان یک مخاطب به نظراتشون توجه کنه و سعی کنند سبک خاص خودشون رو پیدا کنند و از کسی تقلید محض نکنند. این واقعیت رو باید درنظر گرفت که نوشتن واقعا آسان نیست، اما هر کاری شدنی است و چه بهتر که به بهترین نحو ممکن انجام بشه
ایدههای داستانهایتان چطور و از کجا به ذهنتان میرسد؟
ایدهها از صفحات حوادث، داستانهای واقعی زندگی آدمها، افکار فلسفی خودم نسبت به جهان و زندگی درواقع دغدغههای فکری خودم، ترکیبی از خیال و واقعیت
حدودا چند ساعت از روز درگیر نویسندگی میشوید؟
نمیتونم زمان دقیقی بگم، اما تا جاییکه بتونم در طول روز بخشی رو صرف نوشتن میکنم، اگر اتفاق خاصی نیفته
به چه موضوعاتی علاقهمندید و چه موضوعاتی ذهن را شما درگیر میکند و وسوسهتان میکند که دربارهاش بنویسید؟
به موضوعات جنایی و معمایی، چون در حال حاضر چه در سینما و چه در ادبیات یکی از ژانرهای موردعلاقه مخاطبان است، اما مسائل اجتماعی، بیعدالتی و حتی عشق هم جزئی از دغدغههام برای نوشتن است
چقدر طول میکشه تا یه کتاب بنویسید؟
بستگی به موضوع و وقتم داره، تقریبا یکسال و البته باید چندینبار بازنویسی هم بشه
کتاب اولتون چطور منتشر شد؟
در مرحله اول با ناشر صحبت کردم و اثر رو ارسال کردم، کارشناس انتشارات مطالعه کردند و نظرشون در را*بطه با داستان مثبت بود، چون مجموعه داستانهایی جذاب و آموزنده از افسانههای ایرانی برای کودکان بود.
کتاب منتشر نشده یا در حال تایپ دارید؟
بله، چندین اثر هست که امیدوارم در آینده چاپ بشه
درباره چه رده سنی بیشتر مینویسید؟
بزرگسال
آیا کتابی در دست چاپ دارید؟
بله
نظر خانواده شما برای نویسنده و نویسندگی چیه؟ نویسنده بودنتون رو حمایت میکنند؟
خانواده بسیار مشوق من بودند و از نوشتههام حمایت کردند و پشتیبانم بودند و وقتی علاقه من به نوشتن رو دیدند در این زمینه بسیار به من کمک کردند.
آخرین ویرایش: