آخرین فعالیت آیکان
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با
Love واکنش نشان داد.
بفهمید که شدم عاشق، فریبم داد و دل فرسود امان از او که قلبم را فقط هجران و درد افزود دلی مملو بود از عشقش ولیکن او نخواست این را جفا سر... -
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
آن که می‌خندد غمش بی‌انتهاست جامه‌اش شب‌ها به اشکش آشناست آن که می‌بینی می‌خندد را نگو درد برایش بی‌گمان افسانه‌هاست
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
حفظ ظاهر می‌کنم با خنده‌های پر فریب کس نمی‌داند همین خنده امانم را بُرید کس نمی‌فهمد چه قدر سخت بود هزاران آرزو بند بند سینه‌ام را روز و...
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
با نگاه، جیران من خاموش می‌داری دلی پر فریب با لطف خود مدهوش می‌داری دلی تیر عشق خوش بنشست بر دل من رسوا شد بیش از این افسون نکن بی‌هوش...
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
نگارا دیده بر من کن و دشمن جانم نباش عشقِ آشکارِ مرا بنگر و پنهانم نباش خود عذاب من نباش، رویای جانم را ببین تا ابد برای من، داغ دو...
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
تیغ زهر آلود عشقت را به قلبم کاشته‌ای درد آن را تا ابد محصور جانم داشته‌ای کام ل*ب‌های تو از قند هم به من شیرین‌تر است من مسلمانم نگار،...
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
رفته‌ای عشقت ولیکن در دلم ماند که ماند نام تو ورد لبان شد تا سحر باز بخواند جان ز کف بریده شد، مرغ ز قفس پریده شد یاد تو اما چه افسون در...
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
در زین پس این عشق هزار خاطره دارم در مرداب رویاها هزار آواره دارم هر شاخه‌ی کین از دل من عشق بدل گشت در این آشفتگی دلی هیچ کاره دارم
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
نگارا رفته‌ای، در دل همی باران غم بارید در این آوارگی، فکرت، فقط از جان من کاهید به دستش آمد این فانوس در این کابوس ظلمانی ز دریا تا به...
-
آیکان به موضوع تولد تولد مهربان ترین سارا پاسخ داده‌است.تولد تولد تولدت مبااااااارک مامی قشنگم ابراز علاقه به سبک یاسین هم خودت تو ذهنت انجام بده اینجا جاش نیست😂💚💚💚💚 ایشالا به هرچی میخوای...
-
آیکان به M I R A S نوشته در موضوع در حال تایپ مجموعه اشعار دامان رنج | به قلم تاوان با Love واکنش نشان داد.
هوالرازق عنوان: دامان رنج کاتب: تاوان ژانر: تراژدی، عاشقانه قالب: رباعی مقدمه: بفهمیدی شدم عاشق، فریبم دادی، دل فرسود ولی رفتی و بعد از...
-
آیکان به موضوع در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی پاسخ داده‌است.کاش آن لحظه که گفتند: بر دلِ او دل نبند می‌شنیدی ضرب قلبی را که می‌میرد بلند با نگاهی سرد گفتی: «چاره‌ای جز این نبود» لیک من دیدم درونت...
-
آیکان به موضوع در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی پاسخ داده‌است.شعر می‌گویم برایت از شب بی‌سرگذشت تا بدانی ز خیالت این دلِ من درگذشت پرده از چشمت نمی‌افتد، هنوزم در نظر با تمام رفتنت در من، تو هستی،...
-
آیکان به موضوع در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی پاسخ داده‌است.دامنت را بستند از نامحرمی آیینه‌سان چشم‌هایِ بسته‌ات می‌رفت، چون آیین‌دان عطر تو در خانه جا ماند و ز آن جانِ من با تو رفت، هرچند جسمم...
-
آیکان به موضوع در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی پاسخ داده‌است.گفتمش: «دنیای بی‌تو تار و خاموش است، نیست؟» گفت: «من هم زخم دارم، کارِ دل خاموش ز چیست؟» گریه می‌کردی ولی با اشک، لبخندت شکفت مثل ماهیست...