-
-
rust به موضوع در حال تایپ دلنوشته زمزمه های بی خوابی | عماد طیبی پاسخ داده‌است.زندگی اش از بی معنایی لبریز شده بود از فرط بی خوابی، با چشمانی باز در روشنی روز کابوس می دید در خانه تحمل تنها ماندن با خود را نداشت و... -
rust به ماهک (ماهی ) نوشته در موضوع در حال تایپ ماهی در برکۀ آسمان | اثر ماهک با
Like واکنش نشان داد.
«سکوت یخی» سکوتِ مطلق، تنها همدمِ من است. نه سکوتِ آرامش، بلکه سکوتی که از شدتِ فریادهای خفه شده در گلویم، یخ زده است. در برکۀ آسمانِ... -
حسین را در تخت کوچک چوبی‌اش گذاشت. کودک هنوز بی‌قرار بود با چشمان نیمه‌باز ناله‌ای کرد و دستان کوچکش را در هوا تکان داد. سارا با صدایی...
-
rust به زهرا سلطانزاده نوشته در موضوع در حال تایپ رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | زهرا سلطانزاده با Like واکنش نشان داد.
شهر در فاصله‌ای دور زیر آفتاب نیمه‌جان لرزید، خیابان‌ها مثل رگ‌های قدیمی از میان خانه‌های خاکستری می‌گذشتند، ویکتور آرام به سمتش می‌رفت...
-
rust به زهرا سلطانزاده نوشته در موضوع در حال تایپ رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | زهرا سلطانزاده با Like واکنش نشان داد.
خیابان در سکوتی نیمه‌گرم فرو رفته بود، نور خورشید از میان شاخه‌های خشک درختان تکه‌تکه بر زمین می‌افتاد. ویکتور از پیاده‌رو گذشت، صدای...
-
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
-
در حال بارگیری…
بازدیدهای نمایه
167
آخرین بازدیدکنندگان
- 167 بازدیدهای نمایه
