در حال تایپ افسانه گرزدار | میم.هویار

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع هویار
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

هویار

تئوریسین
تئوریسین
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,105
پسندها
پسندها
4,337
امتیازها
امتیازها
328
بسم هو
نام اثر: افسانه گرزدار
نام نویسنده: میم.هویار
ژانر: تاریخی_عاشقانه
خلاصه:
صلح، واژه‌ای چون آتش و آب، ترکیبی از شوق و سردی فاصله‌ها. همچون کسوفی که روز را غرق در سایه می‌کند و خسوفی که شب را غرق در سکوت می‌سازد. این صلح دو لبه‌ی یک شمشیر است؛ یکی زخم می‌زند و دیگری نفرت را در دل‌ها جاری می‌سازد. شاید همین صلح است که عشق را در تنگنای فراق نگه می‌دارد و اجازه نمی‌دهد تا عاشقان به وصال برسند. در این میان، قلب‌ها به جست‌وجوی یکدیگرند، اما سایه‌ی صلح همیشه در راهشان قرار دارد.​
 

8e8826_23124420-029b58f3e8753c31b4c2f3fccfbe4e16.png

نویسنده‌ی عزیز؛
ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان، قوانین تایپ رمان را مطالعه فرمایید:
[قوانین جامع تایپ رمان]

برای رفع ابهامات و اشکالات در را*بطه با تایپ رمان، به این تاپیک مراجعه کنید:
[اتاق پرسش و پاسخ رمان‌نویسی]

برای سفارش جلد رمان، بعد از ۱۰ پست در این تاپیک درخواست دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد]

بعد از گذاشتن ۲۵ پست ابتدایی از رمانتان، با توجه به شراط نوشته شده در تاپیک، درخواست تگ دهید:
[درخواست تگ رمان]

برای سنجیدن سطح کیفیت و بهتر شدن رمانتان، در تالار نقد، درخواست نقد مورد نظرتان را دهید:
[تالار نقد]

بعد از ۱۰ پست‌ برای درخواست کاور تبلیغاتی، به تاپیک زیر مراجعه کنید:
[درخواست کاور تبلیغاتی]

برای درخواست تیزر، بعد از ۱۵ پست به این تاپیک مراجعه کنید:
[درخواست تیزر رمان]

پس از پایان یافتن رمان، در این تاپیک با توجه به شرایط نوشته شده، پایان رمانتان را اعلام کنید:
[اعلام پایان تایپ رمان]

جهت انتقال رمان به متروکه و یا بازگردانی آن، وارد تاپیک زیر شوید:
[درخواست انتقال به متروکه و بازگردانی]

برای آپلود عکس شخصیت های رمان نیز می توانید در لینک زیر درخواست تاپیک بدهید:
[درخواست عکس شخصیت رمان]

و برای آموزش‌های بیشتر درباره‌ی نوشتن و نویسندگی، به تالارآموزشی سر بزنید:
[تالارآموزشی]


با آرزوی موفقیت شما

کادر مدیریت تالار رمان انجمن کافه نویسندگان
 
مقدمه:
ای آنکه هیچ از عاطفه نمی‌دانی، گرز خونین من برای‌ات داستان‌ها دارد.
به میان برق شمشیر و دشنه و نیزه، رقص مرگ را شعله‌ور ساختیم و حال مقابل احساس‌مان سرافکنده‌ایم. هر آن‌چه داشتیم به یغمای نگاهی رفت و دار عشق بر گردن‌مان آویخت. صلحی که ما را پذیرفت و عشقی که ما را نپذیرفت. ای تاریخ‌نویسان عشق ما را میان لاله‌های اشک‌آلود بنویسید که این افسانه را هیچ جز حقیقت نیست.​
 
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین