تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

رمان نگین قلبم از نگین بای

دانلود رمان نگین قلبم از نگین بای 2022-01-04

دانلود رمان نگین قلبم اثر نگین بای.در این بخش از سایت کافه نویسندگان،رمان نگین قلبم را برای شما عزیزان آماده کرده ایم.برای دانلود رمان نگین قلبم اثر نگین بای با ما همراه باشید

خلاصه رمان نگین قلبم اثر نگین بای :​

نگین دختری آرام و خجالتی، با خانواده ی خود در اردبیل زندگی میکنند. در این میان زندگی او با بردیا پیوندمیخورد؛ امّا برادر بردیا باعث میشود که…؟! پایان خوش.

بخشی از رمان نگین قلبم اثر نگین بای :​

وقتی آقا بزرگ گفت برام خواستگار میاد، عزیز جون به چند نفر از فامیل هامون خبر داد. منم که مثل خواهر بزرگم یعنی نرگس باید بی چون و چرا حرف آقا بزرگ رو قبول کنم. در غیر این صورت یعنی زیر پاگذاشتن رسم و رسومات خانوادگی. آقا بزرگ که ریش سفید خانواده اس معلوم میکنه چه کسی به عنوان داماد خانواده اش به ما ملحق بشه. به گفته ی عزیز جون به حمام میرم و به کمک نرگس و دخترخاله هایم، خودم رو برای امشب آماده میکنم. به لطف نرگس که با خواهر آقا دوماد سه چهار سال پیش هم کالس بودن یک چیزایی ازشون میدونم. الهام که یکی از دخترخاله های محبوب منه، چند تا لباس از کمد اتاقم در میاره و میگه:

– سبز و زرد ترکیب فوق العاده ای توی لباس میسازه ها.

مهدیه چشمکی میزنه و به شوخی میگه:

– البته باید به مزاج آقا دوماد خوش بیاد.

صدای خنده بلند میشه و منم گونه هام گل می اندازه. مهدیه کمی به طرف صورتم خم میشه و میگه:

– ببینم آقا دوماد رو میشناسی؟!

با خجالت لبم رو به دندون میگیرم. نرگس دستش رو بالا میگیره و میگه:

– من میشناسم دخترا.

احساس کردم نرگس مثل یک بچه شده. مهدیه مشتاق تر از قبل به نرگس میگه:

– واقعا؟ چند وقت میشناسیش؟!

– خب، زیاد نمیشناسم ها، فقط از زبون خواهرش شنیدم.
  • پسندیدم
Reactions: ماه تیتی
ارسال کننده
الماس
دانلود ها
128
بازدیدها
348
اولین انتشار
آخرین بروزرسانی
امتیاز
5.00 star(s) 1 امتیاز

آخرین نقد و بررسی ها

بسیار عالی
بالا