متون و دلنوشته آیدای مَن | شاملو

[بـلوبـری]

اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست


اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…

من درد مشترکم
مرا فریاد کن

 

[بـلوبـری]

دستت را به من بده
دست های تو با من آشناست

 

[بـلوبـری]

مرا تو
بی سببی
نیستی
به راستی
صلت ِ کدام قصیده ای
ای غزل؟

 

[بـلوبـری]

کار دیگری نداریم
من و خورشید
برای دوست داشتنت بیدار می‌شویم
هر صبح... .

 

[بـلوبـری]

برای زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد
قلبی که دوستش بدارند

 

[بـلوبـری]

تو را دوست می‌دارم
طرف ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی‌کند
کلمات انتظار می‌کشند
من با تو تنها نیستم
هیچ کس با هیچ‌ کس تنها نیست
شب از ستاره‌ها تنهاتر است…

 

[بـلوبـری]

بلبل من! نوای تو خواهم
عمر را در هوای تو خواهم
زندگی را برای تو خواهم
تو بپائی اگر من نپایم

 

[بـلوبـری]

امروز بیشتر از دیروز دوستت می‌دارم …
و فردا بیشتر از امروز!
و این ضعف من نیست قدرت توست!

 

[بـلوبـری]

به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی تا چند
تا چند ورق خواهد خورد؟

 

[بـلوبـری]

سادگیم را
یک رنگیم را
به پای حماقتم نگذار

انتخاب کرده ام که ساده باشم
و دیگران را دور نزنم

وگرنه دروغ گفتن
و بدبودن و آزار و فریب دیگران
آسان ترین کار دنیاست
بلد بودن نمی خواهد