تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر اشعار آدونیس | شاعر سوری

مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
اشعار آدونیس
در چشمهایش

دارد

مرواریدی

از انتهای روزهایش

و از بادها

بارقه ای برمی گیرد

و کوهی

از دستهایش

از جزایر باران

و می آفریند.

آن مرد را می شناسم

در چشمهایش

الهام دریاها نهفته است.

مرا تاریخ نامید

و شعری که می پالاید

جایی را.

می شناسمش :

مرا سیل نامید.
 
آخرین ویرایش:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
اگر روز سخن می گفت

مژده شب را می داد.

باشد از تنهایی ام بیرون می زنم

اما به کجا بروم؟

با هر پرسشی دو نیمه می شوم:

پرسشم و خودم.

پرسشم در پی پاسخ است

و خودم به دنبال پرسشی دیگر!

چه کنم با این آسمان

که بر شانه هایم می پژمرد!

زندگی اکسیر مرگ است

از این رو هرگز پیر نمی شود!

دریا همیشه در خلسه است

از این رو هرگزش ایستاده نمی بینی!

اگر دریا بیشه باشد

کلمات هم پرنده اند!

صخره ها

به سرود آبها بی اعتنا هستند.

شهابی فرو می افتد

برگی نیز

اما این کجا و آن کجا؟

…نسیمی تنبل.

تاب ایستادن ندارد

نمی تواند از این گل دل بکند!

روشن ترین برقها

از دل می آیند

چنان که سیاه ترین ابرها!

کمتر پیش می آید که ما حقیقت را

جز از لبانی که مرده است بپذیریم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
پنجره‌ها کوچ مي‌کنند

با چشم‌هاي خيس

و کاجي غمگين و

انجيري کهنه

چشم‌هاي خيس‌شان را

به ساقه مي‌چسبانند.

سکوت

کفني

به تنِ پرنده‌ها مي‌دوزد.

خيال مي‌کنم

صداي کودکي در گوشم مانده

خيال مي‌کند

پروانه‌اي‌ست.

جشنِ شبانه‌اي برپاست

در خيال‌ام

کنارِ دخترکي

که خيال مي‌کند

من نوه‌اش هستم

و هرشب

اسيرِ قصّه‌هايش مي‌شوم.

دست مي‌سايم

در خيالم

به گيسواني که آماده‌ي سفرند.

آن روزها که گذشت

در خيالم

گذشته‌ها را تکرار مي‌کردم.

شعري بنويس

تا بزرگي زمين را

دوچندان کني
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
چه مایه رنج را از سروده‌های خود تکاندیم

و افق را از پلکها لبریز کردیم و فریاد زدیم ای ابر

بر ما ببار!

ما آن فصل منتظریم

مشک پر آب خود را بگشای و بر ما فروریز

ای ابر

ای که از دریا به سوی ما آمده‌ای.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
در رودخانه جاری شدیم

همانند زندگی

به گونه‌ی حباب درآمدیم

آب شدیم

و نهان شدیم

در دامن میوه‌ها،

در عیدها

شمع‌ها برافروختیم و نماز گزاردیم

و آرزومند شدیم

و آنگاه خدا رابی‌هیچ میعادیدیدار کردیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
ناقوس‌ها روی پلکهای ما

و احتضارِ واژه‌ها

و من در میان دشت‌های واژه‌ها

شهسواری هستم بر اسبی از خاک

ریه‌ام شعر و چشم‌هایم کتاب.

در زیر پوسته‌ی واژه‌ها

بر کرانه‌ی کف‌های روشن

شاعری هستم که سرود و زندگی را بدرود کرد

برجای نهاده، پیش چشم شاعران

برای گنجشک‌ها، و کرانه‌های آسمان،

این مرثیه‌ی سوخته را.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
در خویش به جستجوی آنم

کز نادانی و از جوانی

رنگ دگری دهم به فردا.

اندر پیِ معنی‌ای که بتوان

در چهره‌ی دیگری درآورد

هم روی زمین و هم خدا را.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
گام می‌زنم،

گام می‌زنم و در ‌پی‌ام ستاره‌ها

سوی اختران روزِ دیگری

گام می‌زنند.

از گدازِ رنج تیره

مرگ و

رازها و

آنچه زنده می‌شود

گام‌های من

کشته می‌شوند و خون من

زنده می‌شود.

این منم که راه او هنوز

ناسپرده مانده است و

هیچ طالعی برای او رصد نکرده‌اند.

گام می‌زنم به سوی خویش

سوی روز دیگری و گام می‌زنند

در پی‌ام ستاره‌ها.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
دیگر نمی بینیم یکدیگر را

غربت و تبعید جدایمان کرده.

پیمان ها مرده اند، میعادگاه ها ویران

تنها مرگ است

مکان دیدار.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,359
20,099
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
خستگی ام چون پرنده ای در خواب است

من اما چون شاخه ای

چیزی نخواهم گفت

تا خوابش را آشفته نکنم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا