تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
2,173
6,058
193
اُقیانوس
وضعیت پروفایل
[As free as the ocean...]
بسم‌الله‌الرحمان‌الرحیم

مسابقه
@PAWRISSAW

نام اپیزود: میرایی مودت
ژانر: عاشقانه
نویسنده: نگین قاسم‌پور
ناظر: @shadab

توضیحات:
این اپیزود داره از حالت های عاشقانه چند نفر میگه که بعضا حالتی طنزینه ی تلخ دارن.
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jun
1,832
4,252
148
وضعیت پروفایل
(:?
43018_4dfb9374e8969221fb23819b2e4ca1fa.png


نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب "انجمن کافه نویسندگان" برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" را با دقت مطالعه کنید.


قوانین تایپ اپیزود، پادکست و دکلمه در انجمن کافه نویسندگان


هرگونه آثار شما در این بخش نباید کمتر از 7 پارت و بیشتر از 25 پارت شود.


شما می توانید پس از ارسال 5 پارت از اثر خود، درخواست نقد، درخواست تگ و درخواست جلد بدهید.

نکته : نقد اجباری می باشد و برای درخواست تگ حتما می بایست اثر شما نقد شده باشد.

درخواست نقد

درخواست نقد برای اپیزود دکلمه و پادکست


درخواست تگ

درخواست تگ برای اپیزود پادکست دکلمه


درخواست جلد

درخواست جلد برای دکلمه پادکست اپیزود


هر پست شما نباید کمتر از 8 خط باشد و بیشتر از 25 خط نباید ادامه یابد .



همچنین ‌شما می توانید پس از ارسال 7 پست اعلام اتمام نمایید تا رسیدگی های لازم صورت بگیرد.

اعلام اتمام

اعلام اتمام اپیزود پادکست و دکلمه


نکته : تنها آثاری که تگ می‌گیرند، توسط گویندگان تیم آوای کافه نویسندگان ضبط می گردد و متن آن برای دانلود به صورت فایل pdf روی سایت اصلی قرار می‌گیرند.



اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود...

درخواست انتقال به متروکه

مشاهده پیوست 32936

°|مدیریت تالار ادبیات|°​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
2,173
6,058
193
اُقیانوس
وضعیت پروفایل
[As free as the ocean...]
شب شده و همه‌جا تو تاریکی غرق شده.. .
حتی دیگه وسایل‌ها هم قلنجشون رو وا نمی‌کنن.
از پنجره به آسمون پرستاره خیره می‌شم و سعی می‌کنم با شمردنشون خودم رو خواب کنم.
یک ستاره، دو ستاره، سه ستاره... .
بیست و پنج، بیست و شیش!
ستاره‌ی بیست و شیشم‌ متعجبم می‌کنه، درخشش شبیه چشمای براقشه.
سرمو تکون می‌دم و می‌رم سراغ بیست و هفتمین، تنها و بزرگ بود.
به خودم نهیب می‌زنم احمق اون ماهه، چقدر هم ماهه، مثل ماه من!
آه... .
قرار بود امشب رو به اون فکر نکنم.
دستم روی قلبم می‌شینه و به این فکر می‌کنم وقتی دلیل تپیدن این لعنتی اونه، چطور می‌شه بهش فکر نکرد؟!
 
آخرین ویرایش:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
2,173
6,058
193
اُقیانوس
وضعیت پروفایل
[As free as the ocean...]
امروز که خیال قدم زدن به سرم زده بود، همه چی دست به دست هم داده بودن تا من رو کلافه کنن... .
از تیر چراغ برقی که چراغ‌هاش جفتی بودن بگیر تا بستنی دوقلو‌های یخی پرتقالی.
یعنی این حالت افسردگی و بی‌تابی من برای دیدن تو، یه هوای پاییزی و قلم و کاغذ کم داشت تا چشم‌های نم‌ناکم رو نوازش بده.
عرق روی پیشونی‌ام رو پاک کردم و به این فکر کردم که الان داره چی‌کار می‌کنه؟
با پرخاشگری جواب خودم رو دادم... .
معلومه که الان زیر کولر نشسته و داره به رنگ لاک جدیدش فکر می‌کنه!
کلافه انتظار تاکسی رو کشیدم، وقتی سوار ماشین شدم اون هم اون تو بود... .
و صدای قلبی که من رو همه‌جا رسوا‌می‌کرد.
 
آخرین ویرایش:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا