همگانی باباهاتون تو خونه چی صداتون میکنن؟

[شکارچی]

پومَل??‍
پومی

 

[نازلــی]

دختر ?

 

[*helia*]

هلما (اسم خواهرم)

 

[AftabGardoon]

دلی، بابا...
دلی باباییی...
دلی خانوم...
دخترم!
دلیییییییی!
اینطوری...

کوچیکتر بودم
خرگوش یا کبوتر!

 

[جوجـــه طـــلا]

مو مشکی بابا
سارا
تمام

 

[جُمانه]

خرگوشِ باهوش
باباخَییده (بابا خریده) یه‌داستان از بچگی‌م پشتشه
گاهی اوقات هم بابا و ملیکا
گاهی وقتا هم عصبی باشه از دستم بهم می‌گه (این)

 

[مَـهـوا]

منو کلا از بچگی مادرم، مادری، مادر، مادر من???‍خلاصه وقتایی اوضاع رواله یا چیزی میخواست چایی یا اینکه گوشیشو بدم دسش مادرش بودم وقتایی ام که یه کار خرابی میکردم و مامانم عصبی میشد میگف چکار مادر من داری؟ ??
و وقتایی ام که خودشو عصبی میکردم میگف حوا با غیظ/: یا این یا کلا مستقیم مخاطب قرار میگرفتم???‍​

 

[AmiRHaDi]

بابام که اسب سرکش صدام میکرد?? البته الان خیلی کم خونه میرم و بیشتر اوقات خونه خودمم
مامان که بهم میگه کوهه مامان تکیه گاهه مامان?

 

[AmiRHaDi]

بابام که اسب سرکش صدام میکرد?? البته الان خیلی کم خونه میرم و بیشتر اوقات خونه خودمم
مامان که بهم میگه کوهه مامان تکیه گاهه مامان?

البته اسب بخاطر قد بلندم و سرکش بخاطر زود جوش بودن و غیرتی بودن و کورد بودنمه?

 

[IVI]

وقتی در دعوا هستیم کلا صدام نمیکنه و انتظار داره برم براش چایی بیارم، منم از حرصم یا چایی رو میریزم رو فرش یا میزنم لیوانو میشکونم...
تو حالت عادی همون آوا صدام میکنه.
وقتی هم میخواد کمکش بدم با لهجه لری بهم میگه (عزیزم) یا (دختر نازم).