تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

بیوگرافی سیمین دانشور

  • شروع کننده موضوع RIWAN
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 283
  • پاسخ ها 7
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
سیمین دانشور (زاده ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز_ درگذشته ۱۸ اسفند۱۳۹۰ در تهران) نویسنده و مترجم ایرانی بود. وی نخستین زن ایرانی بود که به صورتی حرفه‌ای در فیلمفارسی داستان نوشت. مهم‌ترین اثر او رمان سووشون است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شده است. سووشون از جمله پر فروش ترین آثار ادبیات داستانی در ایران به شمار می‌رود. دانشور، همراه همسرش جلال آل احمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات (فروردین ۱۳۷۴) به عنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
زاده: ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰
درگذشت: ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ (۹۰ سال)
به علت کهولت سن و آنفولانزا
آرامگاه: قطعه هنرمندان بهشت زهرا
پیشه: نویسنده و مترجم
ملیت: ایرانی
همسر: جلال آل احمد
والدین: محمد علی دانشور، قمرالسلطنه حکمت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
کودکی و نوجوانی

سیمین دانشور در ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ خورشیدی ور شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمد علی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت (مدیر هنرستان دخترانه و نقاش) بود.
او سه برادر به نام‌های منوچهر، هوشنگ و خسرو و دو خواهر به نام‌های همه و ویکتوریا داشت. دوره ابتدایی را در مدرسه انگلیسی‌زبان مهر‌آیین گذراند. او از کودکی با اشعار حافظ و سعدی و آثار نویسندگان ادبیات کلاسیک ایران نظیر ناصر خسرو و بیهقی آشنا شد.
در کتابخانه‌ی پدرش هم آثار نویسندگان ایرانی و آثار نویسندگان روز دنیا موجود بود‌. دو کتاب فروشی معرفت و احمدی که از کتابفروشی‌های معتبر شیراز بودند، با پدر او دوستی داشتند و کتاب‌های تازه چاپ‌شده‌شان را به پدرش هدیه می‌دادند.
سیمین اشتیاق فراوانی به کتاب‌خوانی داشت و به زبان انگلیسی هم مسلط بود. به این ترتیب‌، خیلی زود با ادبیات جهانی نیز آشنا شد.
دبیرستان را هم در همان مدرسه‌ی مهر‌آیین گذراند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
در سال ۱۳۱۶ اولین مقاله‌اش را با نام زمستان بی‌شباهت به زندگی ما نیست در نشریه‌ای محلی چاپ کرد. در امتحان نهایی دیپلم شاگرد اول کل کشور شد. در سال ۱۳۱۷ همراه هما و منوچهر ( خواهر و برادر) به تهران آمد.
هما در رشته‌ی پزشکی، و منوچهر در رشته‌ی باستان شناسی مشغول به تحصیل شدند.
سیمین مدتی در شبانه روزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را در پی گرفت‌.
بعد در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
سیمین دانشور ۲۰ ساله بود که پدرش، محمد علی دانشور درگذشت.
پس از مرگ پدر، مادرش هم به تهران آمد و در خیابان ایران‌شهر ساکن شدند. با این‌که از لحاظ مالی مشکلی نداشتند، سیمین تصمیم گرفت کار کند. در سال ۱۳۲۰ خورشیدی، به عنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علی اکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. دو سال بعد، در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کناره گیری کردن در روزنامه ایران مشغول به کار شد.
از این زمان به بعد، او با نام مستعار شیراز بی‌نام برای نشریات مختلف مقاله می‌نوشت و ترجمه هم می‌کرد، مرتضی کیوان او را تشویق می‌کرد که داستان‌های پراکنده‌اش را جمع آوری و منتشر کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
او اولین کتاب خود را با نام آتش خاموش ( شامل ۱۶ داستان کوتاه) منتشر کرد. آتش خاموش نخستین مجموعه داستانی است که به قلم یک زن ایرانی چاپ شده است. داستان‌های این مجموعه با نقد‌هایی بسیار منفی مواجه شد‌.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
آشنایی و ازدواج با جلال آل احمد

سیمین دانشور در سال ۱۳۲۷ در حالی که در اتو*بو*س از تهران راهی شیراز بود با جلال آل احمد، نویسنده و روشنفکر ایرانی، آشنا شد.
این آشنایی دو سال بعد به ازدواج انجامید؛ خواهر سیمین دانشور ( ویکتوریا دانشور) ماجرای آشنایی سیمین و جلال را این‌طور نقد می‌کند:
جلال در اتو*بو*س صندلی کنارش را به سیمین تعارف کرد. آن دو کنار هم نشستند. بعد آمدیم خانه، صبح روز بعد دیدم سیمین دارد آماده می‌شود که به بیرون برود، من هم می‌خواستم بروم خرید.
در را که باز کردم آقای آل احمد را دیدم، نگو آین‌ها از روز قبل قرار مدارشان را گذاشتند. روز نهم آشنایی‌شان هم قرار عقد را گذاشتند. بعد همه‌ی فامیل را دعوت کردیم و در مراسم‌شان همه‌‌ی فامیل و نویسندگان بودند؛ صادق هدایت هم بود.
بعد آن‌ها خانه‌ای اجاره کردند و سر زندگی‌شان رفتند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
آل احمد از خانواده‌ای مذهبی بود. پدر و پدربزرگش روحانی بودند، خانواده دانشور مرفه و تحصیل کرده بودند‌.
پدر آل احمد که راضی به این ازدواج نبود، در روز عقد جلال و سیمین به قم رفت و در مراسم حاضر نشد‌. او تا ده سال بعد هم پا به خانه‌ی آنها نگذاشت. شمس آل احمد برادر جلال آل احمد، در کتاب سیر و سلوک خاطره‌ای از مراسم عروسی تعریف می‌کند. به گفته‌ی او، صادق هدایت، که از جمله مهمانان عروسی بود، یک قاشق یک بار مصرف به عروس و داماد هدیه داد. گویا این ماجرا باعث تفریح حضار شده بود.

این ازدواج تا مرگ نابهنگام جلال آل احمد در سال ۱۳۴۸ تا مدت ۲۰ سال دوام داشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا