بیوگرافی شاهین جمشیدی| مجری

[جوجـــه طـــلا]

بیوگرافی شاهین جمشیدی و همسرش + زندگی شخصی​

شاهین جمشیدی متولد 19 شهریور 1360 در تهران، مجری است



فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته مهندسی کشاورزی گرایش زراعت و اصلاح نباتات می باشد، اصالتا اهل بخش لاریجان شهرستان آمل می باشد بجز اجرا وارد بازیگری نیز شده است

​

با مطبوعات​

او از سال های دور، فعالیت رسانه ای را با صفحه کشاورزی روزنامه های اقتصادی مثل اقتصادپویا ( به ویژه ضمیمه ماهانه اقتصاد سبز) و سرزمین پویا آغاز کرد

 

[جوجـــه طـــلا]

فعالیت خود را بعنوان روزنامه نگار شروع کرد و از سال 1383 به واسطه كار روزنامه نگاری كه می كردم برای راديو دعوت به كار شدم و از آنجا كارم گسترش پيدا كرد



عکس شاهین جمشیدی و علی اوجی

​

موفقیت در رایدو​

در روزهای نخست فقط 5 دقیقه به صورت تلفنی روی خط رادیو جوان می‌ رفت و با اخباری که در حوزه های اقتصادی، فرهنگی‌ و اجتماعی جمع آوری می‌ کرد، آیتم مخصوص به خودش را اجرا می‌ک رد



بعد از گذشت مدت کوتاهی، این فعالیت او در رادیو جوان به حضور فیزیکی در استودیو رادیو جوان تبدیل شد و بعد اجرای چندین برنامه بعنوان گوینده و مجری را داشت

دعوت به تلویزیون​

بعد از تجربه های موفق در حوزه اجرا در رادیو سال 1387 از طرف احسان علیخانی و علی زاهدی (تهیه کننده) برای اجرای برنامه محرمانه به مناسبت دهه فجر برای شبکه 3 دعوت شد



بعد از برنامه محرمانه، مجری برنامه گزینه جوان شد؛ سپس تجره اجرا سینما گلخانه رو بدست آورد که موجب شناخته تر شدن بیشتر وی شد

 

[جوجـــه طـــلا]

دنبال معنویت در اجرا​

اين مجري موفق دنبال معنويت در اجرا می گردد كه سال ها به دنبالش بوده، از همان ابتداي ورودش هم قصد نداشته كن فيكون كند و چشمي را به خاطر وجودش از حدقه در بياورد
اما ناخودآگاه آنقدر خوب اجرا می كند كه چشمان همه را به سمت خودش می كشاند

محبوبیت و شهرت​

محبوبيت بيشتر از شهرت برايم اهميت دارد
اما الان شهرت بيشتر در بورس است تا محبوبيت، نمی دانم چقدر محبوبم ولی می دانم آن قدری كه من مردم و مخاطبانم را دوست دارم آنها هم همين طور هستند

 

[جوجـــه طـــلا]

ازدواج​

شاهین جمشیدی سالهاست ازدواج کرده و در سال 94 صاحب دختری بنام دیبا شده است

بازیگری ​

او در خبیر که تیر ماه 96 در شبکه اجتماعی خود منتشر داد اعلام کرد بزودی در یک سریال تلویزیونی تجربه کوتاه بازیگری را خواهد داشت

علاقه به سفر​

شاهین جمشیدی علاقه زیادی به خلبانی دارد . دوره های حرفه ای رشته را نیز گذرانده است، او عاشق سفر است و بیشتر به کشورهای خارج از ایران مسافرت می کند

فعالیت و سوابق هنری شاهین جمشیدی​

ایشان فعالیت خود را با رادیو آغاز کرد اوایل حضورش در رادیو به صورت تلفنی با رادیو جوان همکاری می‌کرد و سعی می کرد که اخبار حوزه هنر و یا ورزشی را برای رادیو جوان مخابره کند

در سال ۱۳۸۷ موفق شد با برنامه محرمانه تجربه حضور در تلویزیون را به دست آورد



با برنامه گزینه جوان که درباره ی کنکور بود به شهرت فراوانی در بین مخاطبان تلویزیونی دست یافت

سپس با برنامه سینمایی گلخانه موفق شد گام مهمی را در اجرا بردارد

بازیگری​

در سال ۱۳۹۶ موفق شد اولین تجربه بازیگری را در سریال سفر در خانه ساخته آقای بهمن گودرزی کسب کند و در کنار بازیگران شناخته شده همچون نسرین مقانلو و امیر نوری و حسن پورشیرازی به ایفای نقش بپردازد.

 

[جوجـــه طـــلا]

مجری سلام صبح بخیر
این هنرمند در جدیدترین فعالیت هنری اش در هفت تیر ۱۳۹۹ به عنوان مجری برنامه سلام صبح بخیر انتخاب شد برنامه‌ای که هر روز صبح ساعت ۷ از شبکه سوم سیما به روی آنتن می‌رود.

همسر و دخترش
چند سالی است که ازدواج کرده و متاهل می‌باشد و یک دختری به نام دیبا دارد

گفتگوی خواندنی با شاهین جمشیدی​

کمی از خودتان برایمان بگویید؟

من شاهین جمشیدی، سنم از ۳۰ سال کمتر است. از سال ۸۳ وارد صدا و سیما شدم. از رادیو جوان به عنوان کارشناس مجری، مجری و گوینده شروع کردم. از سال۸۷ هم وارد تلویزیون شدم با برنامه های محرمانه، گزینه جوان، کولاک، صبح آمد و در حال حاضر هم سینما گلخانه… تقریبا در اجرای برنامه ها همه زمینه ها را تجربه کردم؛ سیاسی، علمی، اجتماعی، ورزشی، هنری و…



شاید برای خیلی ها جالب باشد که بدانند اصلاچه شد که به اجرا روی آوردید؟

من به واسطه کار روزنامه نگاری که می کردم برای رادیو دعوت به کار شدم و از آنجا کارم گسترش پیدا کرد.

از چه زمانی اجرا برایتان شکل جدی پیدا کرد، یعنی درگیر آن شدید؟ در خانواده وقتی مطرح کردید که می خواهید به این حرفه بپردازید عکس العمل ها در آن مقطع چگونه بود؟

 

[جوجـــه طـــلا]

شاهین جمشیدی: اجرا را به واسطه هیجانی که داشت دوست داشتم، از اینکه می شود خیلی ساده با مردم ارتباط برقرار کرد، از اینکه می شود خیلی وقت ها حرف دل مردم را گفت دوست داشتم. خودم هم نمی دانم چه زمانی اجرا برایم جدی شد. الان که نگاه می کنم می بینم که نزدیک ۷ سال است در صدا و سیما کار می کنم و مجری یک برنامه زنده تلویزیونی هستم. به خاطر همین سعی می کنم روی آن حرفه ای فکر کنم، از لباس پوشیدن و مطالعه تا کمک در انتخاب مهمان. در خانواده هم همگی مشوق من بودند بخصوص مرحوم پدرم که تیر ماه امسال به رحمت خدا رفت و هنوز هم عزادارم ولی سعی می کنم در اجرای تلویزیونی با تمام غمی که در دل دارم برای مردم لحظات خوبی را بسازم البته اگر خدا بخواهد و مردم دوستم داشته باشند.


یک نماد خوب برای اجرا؟

صداقت و شعار ندادن البته تا آنجایی که بشود.

آیا تا به حال شده نگران موقعیت و ماندگاریتان باشید؟

اصولاانسان همیشه باید نگران ماندگاریش باشد. چه در اجرا چه در زندگی، ماندگاری نام نیک بیشتر برایم اهمیت دارد حتی اگر از فردا نباشم و این رازی است که از پدر بزرگوارم یاد گرفتم.

مدت هاست که شخص محوری در اداره و اجرای آیتم های مختلف یک برنامه، جذابیتش را از دست داده است و حتی بسیاری آن را یک اشتباه می دانند مگر اینکه مجری خیلی هنرمند و مسلط باشد. آیا این گفته صحت دارد؟

بستگی دارد به ذهنیت مجری، بعضی ها از برنامه ها به عنوان یک بیلبورد برای خودشان استفاده می کنند. بعضی ها هم سعی می کنند به عنوان یک شغل و حرفه به این موضوع نگاه کنند که من جزء دسته دومم و حاشیه تقریبا برای من بی معناست.

 

[جوجـــه طـــلا]

برنامه سینما گلخانه چه جذابیتی دارد که شما را جذب خودش کرده؟

اصولامجری ها تا زمانی که خودشان تهیه برنامه را نداشته باشند معمولاانتخاب می شوند و انتخاب نمی کنند ولی در سینما گلخانه هر دو موضوع صدق می کند یعنی هم فضای باز و هنری بودن برنامه برای من جذابیت دارد و هم من برای عوامل تهیه برنامه.

در اجرا باید پوست کلفت بود؟

صد در صد، دلایلش هم کاملاواضح است.

تا به حال شده در اجرا مسیرتان را گم کرده باشید؟

گم کردن مسیر ناشی از عدم تسلط مجری برنامه است که من سعی می کنم این اتفاق برایم نیفتد.

بیشتر به برنامه گزینه جوان عادت کرده بودید یا در حال حاضر سینما گلخانه؟

دو سال هر روز گزینه جوان را اجرا کردم و به مجری چهار گزینه ای تبدیل شده بودم ولی سینما گلخانه را هم دوست داشته و حساسیت خاصی به این برنامه دارم.

اگر خودتان جای مخاطبین برنامه سینما گلخانه بودید چه نمره ای به خودتان می دادید؟

۱۸، ولی ای کاش مردم از اتفاقاتی که در پشت صحنه درگیرش هستیم

با خبر بودند. ۱۸ به خاطر اینکه چیزهایی که به من گفته می شود و برنامه ای که از من می خواهند را به درستی پیاده می کنم. اگر خودم تهیه کننده برنامه بودم کاری می کردم مردم نمره ۲۰ به من بدهند، این پتانسیل را دارم.

اوج کلافگی شما در اجرای یک برنامه؟

شاهین جمشیدی : بی برنامگی که ناگهان به وجود می آید، میهمان تغییر می کند، در ترافیک گیر می کند، تایم برنامه کم می شود و…

آیا قصد دارید اجرا را به صورت حرفه ای ادامه دهید؟

فعلاکه دارم ادامه می دهم و دوست دارم حرفه ای ادامه بدهم تا خدا چه تصمیمی برایم بگیرد.

عادی ترین روز اجرای شما؟

هیچ روز عادی نداشتیم. همیشه یک چیزی سورپرایزمان کرده است.

 

[جوجـــه طـــلا]

جدا از جایگاه و مقامی که طی این سال ها از حضور در تلویزیون کسب کرده اید چقدر محبوبیت دارید؟

محبوبیت بیشتر از شهرت برایم اهمیت دارد. اما الان شهرت بیشتر در بورس است تا محبوبیت. نمی دانم چقدر محبوبم ولی می دانم آن قدری که من مردم و مخاطبانم را دوست دارم آنها هم همین طور هستند.

این یک قانون است، نیوتون هم یک روزی به این اشاره کرده بود.

ارزیابی خودتان از برنامه سینما گلخانه چیست؟

سینما گلخانه خوب جا باز کرده ولی می تواند بهتر از این هم باشد که دیگر آن قسمتش دست من نیست. من سعی می کنم با مواد موجود که در اختیار دارم خوب آشپزی کنم. زمینه اجرای خوب را در این برنامه تجربه کردم.

 

[جوجـــه طـــلا]

اجرا، مقوله جذابی است. آیا هر کسی که به این حرفه علاقه مند است می تواند مجری شود؟

کلااجرا به خاطر اینکه شهرت در کنارش هست برای همه جذاب است ولی حاشیه زیاد دارد و کار هر کس نیست.

از برنامه آینده تان بگویید.

از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن، فردا که نیامدست فریاد مکن، حالی خوش باش و عمر بر باد مکن.

چرا اکثرا وقتی برنامه ای را اجرا می کنید این کار را به تنهایی بر عهده می گیرید و از مجریان دیگر در کنارتان استفاده نمی کنید جز برنامه صبح آمد؟

شاهین جمشیدی : کدام یک از برنامه های استاندارد دنیا چنین ویژگی ای دارد که ما داشته باشیم؟ یک مجری را سخت می شود جمع و جور کرد چه برسد به مجری دوم.

 

[جوجـــه طـــلا]

مدتی بود که در برنامه صبح آمد در حال اجرا بودید. چه شد که دیگر در آن کار نماندید و ادامه ندادید؟

پایان سال ۸۷ بود که برنامه روزهای پایانیش را پشت سر می گذاشت و برای سال جدید برنامه جدیدی داشتند. من هم دعوت شدم ولی از فضای باز و سردش که معمولادر زمستان دمای منفی ۱۳ درجه را تجربه می کردیم و به عبارتی می لرزیدم و اجرا می کردیم خسته شده بودم، ضمنا صبح آمد برایم اصلاجذابیت نداشت.

وقتی روزهای پایانی کار شما در اجرای یک برنامه می رسد چه احساسی دارید؟

همیشه آخر برنامه ها غافلگیر می شوم. دلم می گیرد، دلم تنگ می شود از روزهای بعدش، انگار ۳۰۰ کیلو حرف توی گلویم گیر می کند که نتوانستم برای کسی بگویم. انسان موجودی اجتماعی است و اجرای برنامه تلویزیونی هم یعنی مرکز روابط اجتماعی. حالاتصور کنید که از دوستان میلیونیتان جدا بشوید…

صحبت پایانی شما در این مصاحبه؟

اول تشکر از مردم که همه چیز ما هستند، دوم تشکر از مسئولین بابت اعتمادشان، سوم تشکر از شما بابت توجهتان.