- May
- 104
- 76
- 63
- وضعیت پروفایل
- بهترین نسخه خودت باش..
داره میاد. صدای پاشو می شنوم. تو هم گوش کن. داره میاد. پاییز رو میگم. بازم نارنگیا میان. باز میریم بوت میخریم و روسری پشمی. باز میشینیم برای اون مردی که کنارش حالمون خوشه شال می بافیم. باز پتو مبلیا رو میاریم تو دست. باز انار دون می کنیم. بعد ناهار یه چرتکی می زنیم و پا میشیم می بینیم شب شده و هیچ کاری نکردیم. باز چای ماسالا و دم نوش عسل و زنجفیل علم می کنیم. باز ژاکت و کت رو می گیریم سر دست که غروبی برمی گردیم خونه نچاییم. باز می گیم حیف، امسال ...
پاییز میتونه چین و چروکی باشه که
بخاطر خنده گوشه چشمت افتاده . ..
پاییز میتونه گرمای کُرسی باشه که
پدر بزرگ درست کرده ...
پاییز میتونه شیرینی خرمالویی باشه که
بابا برام خریده ...
پاییز میتونی نبات داخل چایی باشه که
مادر بزرگ برات تجوییز کرده ...
پاییز میتونه شالگردن زرشکی باشه که
مامان برات بافته...
پاییز میتونه عشقی باشه که
با جمله ها و کار های مختلف بیان شه
- پاییز میتونه ... ؟?...
آخرین ویرایش توسط مدیر: