داستان: غروب خاکریز
نویسنده: زینب هادی مقدم
ژانر: درام
ناظر: @💜purplerose💜
ویراستار: @سادات.۸۲
خلاصه:
تحول از کجا آغاز میشود؟! یک ضربه، یک یادآوری و شاید یک رویا بتواند آغازگر تحولی عظیم باشد. یاور به صورت اتفاقی با جریاناتی مواجه میشود که اتفاقات پیش رویش آغازگر ماجرای طنزآمیزی خواهد شد.
مقدمه:
گلولهها آواز میخوانند، صدای آوازشان آنقدر بلند است که میتواند یک انسان را بکوبد و از هم فرو بریزد و باز از نو انسانی دیگر بسازد؛ نه فقط آواز غمناک گلولهها، خون جوشیده از جان آدمی عطش تحول را نیز در جانشان تزریق میکند؛ میشود با این عناصر جوشید و از نو متولد شد؛ چه میشود گفت؛ آغاز یک روز جدید در گرو پایان شبهای تاریک گذشته است.
نویسنده: زینب هادی مقدم
ژانر: درام
ناظر: @💜purplerose💜
ویراستار: @سادات.۸۲
خلاصه:
تحول از کجا آغاز میشود؟! یک ضربه، یک یادآوری و شاید یک رویا بتواند آغازگر تحولی عظیم باشد. یاور به صورت اتفاقی با جریاناتی مواجه میشود که اتفاقات پیش رویش آغازگر ماجرای طنزآمیزی خواهد شد.
مقدمه:
گلولهها آواز میخوانند، صدای آوازشان آنقدر بلند است که میتواند یک انسان را بکوبد و از هم فرو بریزد و باز از نو انسانی دیگر بسازد؛ نه فقط آواز غمناک گلولهها، خون جوشیده از جان آدمی عطش تحول را نیز در جانشان تزریق میکند؛ میشود با این عناصر جوشید و از نو متولد شد؛ چه میشود گفت؛ آغاز یک روز جدید در گرو پایان شبهای تاریک گذشته است.
آخرین ویرایش توسط مدیر: