تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

دلنوشته خنده‌های حزن‌انگیز | نویسنده BLUE

  • شروع کننده موضوع Blue berry
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 793
  • پاسخ ها 12
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
May
6,565
15,421
218
میان ستاره‌ای
رفته‌ای و شکوه از دیوارهای این ویرانه رنگ باخته است؛
و آیینه مدام سایه‌های سیاه تابیده به دور بازوانم را به من نشان می‌دهد؛ و زنگارهای هزارساله‌ی این درد را مدام در سینه‌ام تکثیر می‌کند.
شب از پی بی‌راهه‌های متروک، مرا فرامی‌خواند؛
و گورهای خاموش برای قلب از دست رفته‌ام، مرثیه‌ی حزن سر می‌دهند.
سرد است و اشک‌های یخ زده بر گونه‌هایت زخم می‌زنند و کلاغ‌های خبرچین و شوم در میان کاج‌های مراسم ترحیم تنهایی ابدی تو را جار می‌زنند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
May
6,565
15,421
218
میان ستاره‌ای
و رق*ص بارقه‌های نور
بر جسم سرمازده‌ام انقلابی بود.
و گریز سایه‌های تاریک در حصار روح
که در شکاف‌های پوسیده‌ی قلبم نفوذ کرده بودند
و اکنون با تابشی روحانی، سیاهی‌های انباشته بر دل را زدودند...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
May
6,565
15,421
218
میان ستاره‌ای
مغزهای فاح*شه با افکاری پوچ، احساس را چوب می‌زدند و عشق را به لجنزار شهوت بدل می‌داشتند...
آن‌ها چه می‌دانستند؛ که این کوچک مقدس، نور است!
و این عشق افسونگر، همچون نفس عیسوی، در هر تپش، روحی تازه در کالبد آدمی می‌دمد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا