تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

دلنوشته دلنوشته شمعدانی بی‌تو می‌میرد | ملیکا.کاف کاربر انجمن کافه نویسندگان

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
1,175
11,654
169
TehRan
به نام خدا
نام اثر: شمعدانی بی‌تو می‌میرد.
سرشناسه: کاکو، ملیکا، ...۱۳۸
موضوع: دلنوشته
ژانر: عاشقانه، تراژدی
تعداد پارت: ۱
سال انتشار : هزاروچهارصدو‌یک / ۱۴۰۱
منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته
دیباجه:
شمعدانی از بدو رفتن‌ات مرده است‌. برای زندگی نه آب می‌خواهد و نه غذا؛ و تنها به خاک خشکیده اکتفا کرده و به‌حال خودش تنها ماند است تا بلکه بیایی و به دادش رسی.
شمعدانی‌های حیاط بی‌تو مرده‌اند؛ من که دیگر هیچ!
 
آخرین ویرایش:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,688
193
رَهـایـی
91622_b5a234a17e42ed7d32b6c920afa1b105.png

نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب "انجمن کافه نویسندگان" برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.

قوانین تایپ دلنوشته در انجمن کافه نویسندگان


شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.

درخواست جلد برای دلنوشته

همچنین شما می‌توانید پس از گذشت ۶ پست درخواست کاور تبلیغاتی دهید.

درخواست کاور تبلیغاتی

پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.

درخواست نقد

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.

درخواست تگ برای دلنوشته

همچنین پس از ارسال ۲۰ پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود...

اعلام اتمام آثار ادبی

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود...

درخواست انتقال به متروکه



58705_ad05f9f7e9b0261da9d2dad1014c7c49.gif



کادر مدیریت ادبیات انجمن کافه نویسندگان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
1,175
11,654
169
TehRan
صدایش از دوگوش هندزفری می‌آمد؛
می‌خواست تا دوباره‌ ناخن‌های ل*ب‌پریده‌ام را ببیند.
می‌گفت زیباترین چیز جهان کوچک‌اش را در رنگ‌آميزيِ ناخُن‌ام دیده است.
و من غرق در واژه‌های عاشقانه‌ی آن کتاب سرخ، با صدای او می‌گریستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا