تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

دلنوشته دلنوشته پرواز روح | به قلم sweet

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jul
754
133
103
وضعیت پروفایل
It's okay=)
نام اثر: پروازِ روح
نویسنده:
Sweet
ژانر:
***
دیباچه:
روحت را با نسیم ملایمی، به رقصه درآور و با نجوای آفتاب از تمام سرزمین‌های سبز رنگی که روحشان را سیاهی در برگرفته، عبور کن!
و به محل اصلی زندگی‌ات برو؛ همان‌جایی‌که شکوفه‌های صورتی گیلاس در میان ابرها جوانه می‌زنند،
و گرده عشق را به تمام رزهای سرخِ پژمرده هدیه می‌دهند... .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,596
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
بسمِ آنکه قلمی را ثمر بخشید... .
108025_aa934bde3f917d6d5e0a65a29c2bfe98_bpkd.png

نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب "انجمن کافه نویسندگان" برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!

b.14_rdon.gif

پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و شرایط تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" را با دقت مطالعه کنید.
| قوانین کلی تایپ |
| قوانین دلنوشته نویسی |
__________
برای دسترسی به تاپیک‌هایی مثل درخواست جلد، نقد و تگ و یا انتقال به متروکه، لطفا از تاپیک راهنما استفاده کنید.
| راهنمای جامع تالار |
__________
لطفا بر اساس فونت و آموزش‌های ذکر شده در تالار توسط مدیران، در تاپیک خود پست گذاری کنید.

| آموزش پارت گذاری |
__________
همچنین پس از ارسال حداقل 25 پست به جز پست مدیریت، پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی‌های لازم نیز انجام شود.
| اعلام اتمام اثر ادبی |

46_4ni1.gif

ا با آرزوی درخشش قلم شما ا
[ارادتمند شما؛ مدیریت تالار ادبیات]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jul
754
133
103
وضعیت پروفایل
It's okay=)
ماه، هنوز برقِ چشمان شفافِ تو را دوست دارد و تنها نورش را بر موهای قهوه‌ای پریشان حالت، متمرکز می‌کند. هنگامی‌که در زیر نور ماه به خوابِ ابدی می‌روی؛ برایم از آرامش اشک‌های درخشانِ ماه، سخن بگو!... .
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jul
754
133
103
وضعیت پروفایل
It's okay=)
رد قطرات اشک‌هایت هنوز بر روی شیشه‌ اتو*بو*س‌ها باقی مانده‌است...هیچ‌کس نمی‌داند همه این اشک‌‌ها از چشمان چه کسی جاری شده، اما من می‌دانم!... می‌دانم هنگامی‌که ماه نمایان شد تو با لبخندت گریه کردی! و اشک‌هایت کل شهر را در روشنایی فرو برد.
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jul
754
133
103
وضعیت پروفایل
It's okay=)
دنیا دیگر حتی با دیدن رنگین کمانِ خوشبختی، لبخند نمی‌زند. اما تو ناراحت نباش...! از زمانی‌که ابر بغضش را نگه داشت، تا تو در آن سرما خیس نشوی؛ فهمیدم مهربانی هنوز در قلب‌ها، خانه‌ دارد.
 
آخرین ویرایش:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا