- Jun
- 9,054
- 24,691
- 238
- وضعیت پروفایل
- مَن؛ نقآشِ بومِ کوچَک
۱- مصنوعی بودن.
ممکنه به نظر نیاد دیالوگتون حرفی باشه که به طور طبیعی از دهان کسی دربیاد. دیالوگ رو بلند بلند بخونید و ببینید به شخصیت میخوره یا نه.
۲- صداهای یکسان.
در این پست توضیحاتی داده شده. هر شخصیت باید صدای خاص خودش رو داشته باشه؛ الگوی صحبت و دایره واژگان منحصر به فرد.
۳- صحبتهای روزمره و بیاهمیت.
حرفهایی مثل سلام و احوالپرسی که مهم نیستند؛ پیرنگ رو جلو نمیبرند و شخصیتها رو به خواننده آشنا نمیکنند.
۴- تفصیل.
نذارید شخصیت داستان رو توی دیالوگ توضیح بده. اینجوری بهجای نشون دادن، صرفا تعریف میکنید.
۵- زیاد نام بردن.
معمولا توی گفتوگوهامون زیاد اسم شخص رو استفاده نمیکنیم، مگر اینکه میخوایم توجهش رو جلب کنیم یا منظوری رو برسونیم.
۶- استفاده از فعلهای تکراری.
مثلا فقط از «گفت» استفاده کنید. بذارید فعلهای گوناگون و قوی برای نشون دادن احساسات و اعمال وجود داشته باشند؛ این پست رو هم بخونید.
۷- مبهم بودن گوینده.
اگه خواننده فراموش کنه کی داره حرف میزنه و مجبور بشه برگرده و راوی رو تشخیص بده، شکست خوردید. دلیلش هم منحصر به فرد نبودن «صدای» شخصیته، هم ننوشتن نام گوینده.
۸- علامتهای نگارشیِ نادرست.
تصمیم بگیرید که میخواید دیالوگ رو چطور بنویسید؛ مثلا با گیومه یا خط تیره؟ به طور منسجم همون رو نگه دارید.
۹- مکالمههای بیاهمیت.
اکثر گفتوگوها باید ناسازگاری یا تنش اضافه کنن و در عین حال اطلاعات هم بدن.
۱۰- زیادی حرف زدن.
گاهی سکوت قویتر از واژههاست. این ترفند رو به دقت و کم استفاده کنید که تاثیرگذارتر بشه.
منبع: آماندا پترسن ?
ممکنه به نظر نیاد دیالوگتون حرفی باشه که به طور طبیعی از دهان کسی دربیاد. دیالوگ رو بلند بلند بخونید و ببینید به شخصیت میخوره یا نه.
۲- صداهای یکسان.
در این پست توضیحاتی داده شده. هر شخصیت باید صدای خاص خودش رو داشته باشه؛ الگوی صحبت و دایره واژگان منحصر به فرد.
۳- صحبتهای روزمره و بیاهمیت.
حرفهایی مثل سلام و احوالپرسی که مهم نیستند؛ پیرنگ رو جلو نمیبرند و شخصیتها رو به خواننده آشنا نمیکنند.
۴- تفصیل.
نذارید شخصیت داستان رو توی دیالوگ توضیح بده. اینجوری بهجای نشون دادن، صرفا تعریف میکنید.
۵- زیاد نام بردن.
معمولا توی گفتوگوهامون زیاد اسم شخص رو استفاده نمیکنیم، مگر اینکه میخوایم توجهش رو جلب کنیم یا منظوری رو برسونیم.
۶- استفاده از فعلهای تکراری.
مثلا فقط از «گفت» استفاده کنید. بذارید فعلهای گوناگون و قوی برای نشون دادن احساسات و اعمال وجود داشته باشند؛ این پست رو هم بخونید.
۷- مبهم بودن گوینده.
اگه خواننده فراموش کنه کی داره حرف میزنه و مجبور بشه برگرده و راوی رو تشخیص بده، شکست خوردید. دلیلش هم منحصر به فرد نبودن «صدای» شخصیته، هم ننوشتن نام گوینده.
۸- علامتهای نگارشیِ نادرست.
تصمیم بگیرید که میخواید دیالوگ رو چطور بنویسید؛ مثلا با گیومه یا خط تیره؟ به طور منسجم همون رو نگه دارید.
۹- مکالمههای بیاهمیت.
اکثر گفتوگوها باید ناسازگاری یا تنش اضافه کنن و در عین حال اطلاعات هم بدن.
۱۰- زیادی حرف زدن.
گاهی سکوت قویتر از واژههاست. این ترفند رو به دقت و کم استفاده کنید که تاثیرگذارتر بشه.
منبع: آماندا پترسن ?
آخرین ویرایش توسط مدیر: