به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

کتابخوانی دومین دوره تیم کتابخوان | مرداد ماه ۱۴۰۳

وضعیت
موضوع بسته شده است.

yasaman.Bahadory

مدیر تالار نویسندگان
عضو کادر مدیریت
مدیر رسـمی تالار
شاعـر
ناظر اثـر
تیم تگ
منتقد
مشاور
ویراستار
ژورنالیست
مقام‌دار آزمایشی
تیم کتابخوان
عضویت
4/10/23
ارسال ها
1,935
امتیاز واکنش
8,982
امتیاز
148
محل سکونت
,konarnero,
وضعیت پروفایل
&PERSPOLIS&
.با نام و یاد پروردگار واژگان آغاز می‌کنیم.

328929_5774b7ca8c36af2ac2b4a2ae3de43d1d.png
 
مرحله‌ی نخست.

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی شما عزیزان.
خوانندگان گرامی، لطفا نقدی کوتاه (حداکثر ۱۵ خط تلفن همراه) را تا ۳۱ مرداد ماه راجب آثار زیر در همین تاپیک ارسال کنید.


 
آخرین ویرایش:
مرحله‌ی نخست.

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی شما عزیزان.
خوانندگان گرامی، لطفا نقدی کوتاه (حداقل ۱۵ خط تلفن همراه) را تا ۳۱ مرداد ماه راجب آثار زیر در همین تاپیک ارسال کنید.


قائل توجه دوستان عزیز.

@جانان
@ستاره سربیی
@سُرمه.
@میلی متر
@رنگینکمان
@Alin628 https://forum.cafewriters.xyz/members/6852/
 
مرحله‌ی نخست.

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی شما عزیزان.
خوانندگان گرامی، لطفا نقدی کوتاه (حداقل ۱۵ خط تلفن همراه) را تا ۳۱ مرداد ماه راجب آثار زیر در همین تاپیک ارسال کنید.


باسلام.
قابل توجه دوستانی که در این پست تگ شده اند... لازم به ذکر است که با وجود گذشت ۹ روز از موعد ارسال بی توجهی شما نسبت به این تاپیک موجب عدم پیشرفت تاپیک گردیده. لذا خواهشمندیم نهایتا تا ۵ روز دیگر مورخ ۱۴ شهریور ماه پست مربوط به خود را ارسال کنید.
نکته بسیار مهم:
شما به دلخواه خود در این دوره با ما همراه شده اید اما عدم توجه شما بی احترامی به ماست... .
در صورت گذشت موعد و عدم ارسال نقد به مدت یک ماه از فعالیت ادبی در انجمن محروم خواهید شد.

@جانان
@ستاره سربیی
@سُرمه.
@امیر احمد
@Alin628
@میلی متر
@رنگینکمان
 
نقد و نظر درباره‌ی دل‌نوشته‌ی غبطه‌ی مذبوح؛

با درود، امیدوارم که حالتان خوب باشد.

از آغاز مجموعه یعنی نام آن شروع می‌کنم، غبطه‌ی مذبوح!
و ارتباط میان حسرتِ سر بریده، رشکِ سر بریده شده و عشق و تراژدی پیدا نمی‌کنم، احتمال هم دارد که منظور شما مترادف‌های دیگر این کلمات باشند اما اگر چنین بود باید نزدیک‌ترین کلمات را به مفهوم خود انتخاب می‌کردید چراکه خواننده در اولین نگاه چنین مفاهیمی را به یاد می‌‌آورد و اثری از عشق در نام اثر احساس نمی‌کند، قسمت‌هایی هم هست در نوشته‌ی شما که به حسرت اشاره کرده‌اید مانندِ «حسرت، چهارحرفی کاه‌گلی خشت‌های خانه‌مان» اما هم‌چنان ارتباط دلنوشته با نام باید بیش از این باشد، شاید بهتر بود جای غبطه، وداد یا مهر یا مترادفان دیگر عشق و دلدادگی را قرار می‌دادید!
به جلد می‌رسم، جلد زیبایی که سایه‌ای از دو عاشق را نشان می‌دهد و دو صندلی خالی، ترکیبی از رنگ‌های تیره و روشن طیف قهوه‌ای دارد که غم و شیفتگی را به خوبی نمایان می‌کند، در انتخاب تصویر جلد به خوبی عمل کرده بودید و با ژانرها مرتبط بود.
انتخاب ترتیب ژانرهایتان نیز صحیح بود، ژانر اصلی دلنوشته را تراژدی و ژانر دوم را عاشقانه قرار داده‌اید که درست است.
دلنوشته این‌طور شروع می‌شود:

- می‌نویسم؛ برای تو، برای خودم، برای خودمان... .
خودمانی که به وقت طلوع غروب‌وشی، در لا به لای نورهای آفتاب ماند و به ماه و مهر روزهای دیگر نرسید.
به ما نشان می‌دهد با عشقی که به وصال نکشیده و عاشقی ناکام سر و کار داریم، شروع خوبی است و بازی شما با کلمات را دوست داشتم. لیکن در ادامه چند نکته‌ی آزاردهنده وجود دارد، دل‌نگار گرامی، لطفا از نوشتن پاراگراف و جملات طولانی تو در تویی که به هزارتویی گیج‌کننده‌ می‌ماند، اکیدا پرهیز کنید. شما با نوشتن جملاتی که در هم تنیده‌ شده‌اند قدرت ادبی خود را به رخ نمی‌کشید، بلکه بدتر زیبایی متن و فهم خواننده را کند می‌کنید. به طور مثال بنده چیز زیادی از این نوشته: «بوسیدن رگ حیاتی که حیاتم به جریانش بند است و حیات و ممات من، گذر دم از شریانت دستاویزی‌ست که مرا گرفتار این جهان کرده.» نفهمیدم. نکته‌ی بعدی، فعل‌هایتان را فقط جهت افزودن زیبایی بیش‌تر به جملات از آخر جمله بردارید، مثال می‌زنم:

- و فوادِ سینه‌ام، دمِ رگ‌هایم و دمعِ چشمانم عاجزند از اقرار و خسته‌اند از الفبا.
در این‌جا اگر فعل اول و فعل دوم جمله‌ی دوم یعنی "عاجزند" و "خسته‌اند" آخر می‌آمدند، زیباتر بود؛ چرا که میان اقرار و الفبا هیچ تشابه آوایی زیبایی نیست، اگرچه واج‌ارایی حرف الف، این عیب را پوشانده است و درکل زیباست.
نکته‌ی دیگری که با پیش رفتن به چشم می‌بینیم پریشانی نویسنده است با مع*شوقه‌اش، یک جا ناکام، یک جا در آغو*ش هم و یک جا به پایان رسیده، سیر این دلنوشته هم پریشان بود و این نکته‌ی خوبی نیست گرچه اگر به واقعیت برمی‌گردد نمی‌شود ایرادی گرفت.
چند نکته در آرایه‌پردازی شما هم بود، درست است که دنیای ادبیات توصیفی پر از تشبیه‌های نو و استعاره‌های عجیب است، لیکن هرچیزی باید منطق خودش را حفظ بکند. یک جا آورده‌ بودید:

- تنم ابریشم لبانت را بی‌قرارست و کدام پروانه‌ای‌ست که نوازش پیله بر بال‌هایش را نخواهد؟
مجبورم که روند پروانه شدن کرم ابریشم را شرح دهم؟ هیچ پروانه‌ای درون پیله نمی‌ماند، آنچه در پیله‌ است کرم پروانه است، پس در اینجا بهتر است بنویسید:

- تنم ابریشم لبانت را بی‌قرارست و کدام کرم ابریشمی‌ست که نوازش پیله را بر تن خسته‌ از تقلایش نخواهد؟
این‌طور هم دیگر از کلیشه‌ی پروانه بیرون می‌آییم و هم درست‌تر است!
یک نکته‌ی دیگر، لطفا مطالب را به هم مرتبط کنید و از تشبیه‌های تکراری کم استفاده کنید، مثلا در این‌جا: «تیک، تاک... عقربه‌های ساعت دنبال هم گذاشته‌اند و ماه، امشب رو گرفته‌است؛ خبری از لباس منجوق‌دوزی آسمان هم نیست و پیراهنش به سیاهی روی قیر طعنه می‌زند.» شما می‌توانستید این پیراهن سیاه آسمان را که خود تشبیهی از بی‌ستارگی آسمان است را ادامه دهید و به رخت عزا هم تشبیه کنید اما کوتاهی کردید و این دست‌آورد خاموش شد. عقربه‌های ساعت هم که دیگر بسیار کلیشه‌ماب است و سرکوب‌کننده‌ی استعداد شما در این پاراگراف!
درباره‌ی نثر شما، نثر دل‌نشینی بود اما یک‌هو صمیمی می‌شد و یک‌هو رسمی و هویت پایداری نداشت، به زبان خودمان شما از کلمات رسمی در کنار کلمات صمیمی استفاده کرده بودید.
جملاتی هم در دلنوشته‌ی شما بود که من را به تحسین وا داشت و آن‌ها را این‌جا می‌‌گذارم تا دوستان دیگر هم از مرور دوباره لذ*ت ببرند.

- خواستم برایم بنویسی پیش از آن که شب از راه برسد... .
- دل‌نگاره‌ی وِداد میان من و تو را نمی‌توان با کلمات پرتره زد، باید نشست و تا عمق چشم‌ها عزیمت کرد.


موفق باشید.
 
آخرین ویرایش:
نقد و نظر درباره‌ی رمان سراب مرگ‌بار؛

با درود، امیدوارم که حالتان خوب باشد.

از نام، جلد و ژانرها شروع می‌کنم:
نام شما گرچه با فضای رمان و ایده مرتبط بود‌، بسیار کلیشه بود و جذابیتی نداشت. طوری که انگار به طور رندوم اسم انتخاب کرده‌اید و وقت کافی برای ایجاد یک نام جذاب، مبهم و مرتبط نگذاشته‌اید!
ژانرها ترتیب درستی داشتند اما شاید می‌بایست جای فانتزی، علمی‌تخیلی را قرار می‌دادید زیرا فضای رمان شما به آن ژانر مرتبط‌تر بود.
جلد رمان، تصویر خوبی داشت و کاملا با فضا ارتباط داشت اما می‌بایست فونت خشن‌تری را به طراح می‌سپاردید.
خلاصه، ضعف قلم شما را مشخص می‌کرد، هنگامی که نوشته بودید: « ضربات و سیلی‌های شلاق‌مانندش نوازش می‌دهد »، متوجه نشدید که چیزی لنگ می‌زند؟ استفاده از کلماتی با بار مثبت برای رساندن مفهومی با بار منفی اشتباه محض است! مگر دیده‌اید کسی بخواهد با سیلی کوفتن کسی را نوازش بدهد که باد بخواهد با ضربات شلاق‌وار چیزی یا کسی را نوازش بدهد؟ یا نوازش می‌دهد یا سیلی می‌زند! این را در این‌جا ذکر کردم و باید مثال خوبی باشد از ایرادهای دیگر شما در پردازش فضای موجود و توصیفات دیگرتان در رمان، متاسفانه جذابیت رمان را تا حد زیادی کاهش داده بود. ایرادات نگارشی شما هم از همان ابتدا توی چشم آدم می‌روند. با جلوتر رفتن در داستان، شخصیت‌پردازی‌ ضعیفی را شاهدیم، باتوجه به فضای آخرالزمانی شما، می‌توانستید کرکترهای شاهکارتری خلق کنید که در روند داستان آرک هم داشته باشند اما شما صرفا همه‌ی آن‌ها را به یک شکل درگیر این فضا نشان داده بودید که یک ضعف است، بله، شخصیت‌ها تحت تاثیر فضا هستند اما هرکدام باید به شکل خاص خودشان درگیر این فلاکت و مصیبت باشند!
کلیشه‌ها را پشت هم قطار کرده بودید، اما بخاطر ابهام شدیدتان در رمان، توانسته بودید تا حدی مخاطب را کنجکاو نگه دارید. متاسفانه نتوانستم خیلی زیاد بخوانم، تقریبا اکثر عناصر رمان، مرا یاد فیلم‌های سینمایی آخرالزمانی می‌انداخت که یعنی شما در ایجاد خلاقیت و نوشتن یک ایده‌ و فضای نو که بتواند مخاطب را میخ‌کوب کند (باتوجه به ژانر شما، دست شما در ایده‌پردازی خیلی بازتر از کسی است که رمان اجتماعی می‌نویسد، شما با بی‌نهایت هنر طرف بودید اما باز هم یک داستان تکراری نوشتید) خیلی ضعیف عمل می‌کنید.
 
@جانان
@Alin628
@میلی متر
@رنگینکمان


درود عزیزان.
با نهایت احترامی که نسبت به تک‌تک شما دارم اما بالاجبار مجبور به بستن تاپیک و محروم کردن شما به مدت یک ماه از فعالیت در بخش ادبی انجمن هستم چراکه بعد از گذشت دومین موعد اتمام بازهم بی‌توجهی شما نسبت به اطلاعیه تاپیک دیده شد.

ضمن مورد فوق... شما از شرکت در دو دوره‌ی بعدی تیم کتابخوان نیز محروم خواهید بود.
 
پایان مرحله‌ی نخست
 
مرحله دوم: معرفی برگزیدگان
 
با تشکر از نویسنده‌های خوش‌قلم‌ انجمن جناب آقای @امیر احمد و سرکار خانم @Moonlight~ بابت شرکت آثار ارزشمندتان در این دوره از تیم کتابخوان انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان.
جهت تشکر و قدردانی ۲۰۰ واکنش همراه با رنک و مدال تیم کتابخوان به شما اهدا خواهد شد.

منتظر حضور ارزشمندتان در دوره‌های بعد نیز هستیم.
 
با تشکر از شرکت کننده‌ی عزیر خانم @سُرمه.
از نقد و همراهی شما در این دوره نهایت قدردانی را داریم.
به پاس همراهی در این دوره مدال و رنک تیم کتابخوان همراه با ۲۵۰ واکنش به شما اهدا خواهد شد.

منتظر حضور ارزشمندتان در دوره‌های بعد هستیم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
عقب
بالا