تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

[سبک ادبی دوره معاصر]

  • شروع کننده موضوع Lidiya
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 212
  • پاسخ ها 7
L

Lidiya

مهمان
* بسم الله النور *

ویژگی‌های ادبیات معاصر


تحولاتی که در جنگ جهانی دوم در جهان پیش آمده است و تأثیری که این جنگ در همة شئون زندگی مردم جهان برجای گذاشته، خواه ناخواه در حوزة ادبیات نیز نقش مهمی را ایفا کرده است. ادبیات در زمینه های مختلف، اعم از داستان، رمان، ادبیات تطبیقی و مانند اینها گسترش یافته و در حوزة شعر نیز با ظهور نیما دورة جدیدی در ادبیات پیدا شده است.​
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
ویژگی‌های ادبیات معاصر

تحولاتی که در جنگ جهانی دوم در جهان پیش آمده است و تأثیری که این جنگ در همة شئون زندگی مردم جهان برجای گذاشته، خواه ناخواه در حوزة ادبیات نیز نقش مهمی را ایفا کرده است. ادبیات در زمینه های مختلف، اعم از داستان، رمان، ادبیات تطبیقی و مانند اینها گسترش یافته و در حوزة شعر نیز با ظهور نیما دورة جدیدی در ادبیات پیدا شده است. عناصر فرهنگی جهـان معـاصر کـم و بـیش وسعت یافته و بعضی از شاعران زبان اردو و فارسی این دوره ضمن بهره مندی از فرهنگ گذشتة اسلامی روی به فرهنگ اروپایی نیز آورده اند. شـعر امـروز به دو قسمت تقسیم می شود که عبارت است از: شعر سنتی و شعر نو؛ به همین مناسبت شاعران معاصر را نیز به دو گروه کهنه سرا و نوسرا می توان معرفی کرد. بعضی از نوسرایان نیز نه تنها با سرودن شعر به سبک متقدمان در دوران معاصر مخالفتی ندارند، بلکه خود نیز اشعار زیبایی بدان شیوه سروده و توانمندی، مهارت و علاقۀ خود را به این شیوه نشان داده‌اند. نیما یوشیج، احمد شاملو، نادر نادرپور، امیرهوشنگ ابتهاج «سایه»، نصرت رحمانی، سیاوش کسرایی، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، یدالله رؤیایی، اسماعیل خویی، علی باباچاهی، شمس لنگرودی، محمدعلی سپانلو، منوچهر آتشی، خسرو گلسرخی، سهراب سپهری، مفتون امینی، محمد زهری، سیدعلی گرمارودی و تعداد دیگری از نوسرایان در این گروه جای دارند. شعر نو ضوابط و معیارهای خاص خود را دارد که در جای خود به آن خواهیـم پـرداخت. از مهم ترین ویژگی های ادبیات معاصر پیدایش شیوه ای نو در شعر و تغییر بنیادین ارکان آن است. در آخـرین دهـة قـرن 13 (هـ ش)، گـروهی از صاحب نظران و شاعران، مانند تقی رفعت و جعفر خامنه‌ای و بانو شمس کسمایی علیه قواعد و اصول سنتی شعر فارسی و نیز در پاکستان، گروهی علیه شاعران سنتی اردو قیام کردند.
تقـی رفعت، سردبیر روزنامة تجدد تبریز، که از طرف داران پرشور و صمـیمی تجـدد ادبـی و اجتمـاعی ایـران بـود، به منـاسبت غـزلی که یکی از اعضای «دانشکده» به استقبال شیخ سعدی سروده و در روزنـامة زبـان آزاد انتـشار داده بود، با امضای مستعار «بیزبان» و تحـت عنوان «مستحدثات ادبی» به شوخی مطالبی نوشته و درپایان مقاله اضافه کرده بود .
عزیر من کلاه سرخ ویکتور هوگو را در سر قاموس دانشکده مجوی! طوفانی در ته دوات نوجوانان تهران هنوز برنخاسته است. 14 این شاعران گام هایی درجهت تغییروتحول بینادین شعر برداشته اند. پس از این نیما در شعر فارسـی و میراجی و ن.م راشد در شعر اردو، با شعر سنتی و اصول و قواعد آن به مخالفت برخاسته و شعر نو را بنیاد نهادند و به ادبیات معاصر ایران و پاکستان امتیاز و ویژگی مهمی بخشیدند. امروز بحث¬ها و گفت وگوهای بسیاری دربارة «ادبیات تطبیقی» پیش آمده و اظهارنظرهای متفاوتی بیان شده است . نخستین تعریفی که از
ظهور قدرت های تازة شرق شناسی، تلاش برای رواج جهان وطنی ادبی و کشف نکـات نـو و تـازه و بهره گیری از یافته های اندیشه وران دیگر سرزمین ها از عواملی است که موجب پیدایش و گسترش ادبیات تطبیقی در جهان شده است. مهم‌ترین زمینه هایی که به گستردگی و جهان شمولی این دانش کمک کرده، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از سال های قبل از دورة مشروطه است، که دگرگونی های چندی تحت تأثیر عوامل مختلف، که شاید مهم ترین آنها در این مورد موضوع ترجمه باشد، در زبان و ادبیات فارسی پیش آمده است و کم کم راه های تازه ای در ادبیات گشوده؛ به ویژه در شعر، که برخی از قالب های ادبی نو که در گذشتة ادبیات فارسی و اردو به هیچ وجه نبود، در دورة معاصر پدید آمده است؛ ازاین رو باید گفت که شعر نو مهم ترین موضوعی است که ‌می‌تواند در حوزة ادبیات تطبیقی موردبحث قرار گیرد؛ چه در سبک و چه در انـواع ادبـی و چه در نقد ادبی، که با کمک ادبیات تطبیقی می توان آن انواع را که ویژة برخی از فرهنگ ها است و در زبان و ادبیات فارسی منعکس شده، بازیافت و به بررسی آنها پرداخت.16​
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
درنهایت ازآنجا که این سؤال ساده و طبیعی بیشتر درهمین یکی دو قرن اخیر به مسئله ای پیچیده و مشکل یا حتّی گاهی به مسئله‌ای لاینحل در جامعه و جهان ادب تبدیل شده است، بررسی سنـت و نـوآوری در شعـر «معاصـر» را برای پـژوهش، شـایسته تر و بایسته تر نشـان می دهد، امّا چنان که می دانیم پژوهش و داوری درباب ادبیات معاصر نیز همانند ادبیات قـدیم، اگرچه درآغاز ازجهتی سهل است، ولی از پاره‌ای جهات دشواری هایی درپی دارد. «تحقیق در ادبیات قدیم به¬علل گوناگون، ازجمله فاصلة فراوان با موضوع تحـقیق؛ ازبین رفتن بسیاری از آثار، اسناد و مدارک؛ دگرگونی اوضاع اجتماعی؛ تغییروتحول زندگی، ذهن و زبان؛ زیبایی شناسی، افق دید و معناشناسی و ... دشوار است، درعوض به دلیل اینکه بسیاری از سبک ها، دوره‌ها، پدیده‌ها و آثار ادبی نسبتاً به نتیجه رسیده‌اند و از صافی ذوق، پسند و داوری عصرها و نسل های متمادی گذشته و جنجال های تبلیغاتی یا نفوذ و قدرت طبقات حاکم و معیارهای تأثیرگذار دوره ها را پشت سر نهاده است، بهتر می توان به مقایسه، ارزیابی، نقد و بررسی آنها پرداخت و از میزان اثرگذاری، ابداع، تنقید، اصالت و درمجموع پایگاه و جایگاه آنها درطول تاریخ ادبیات یا به طور کلی در چشم انداز گستردة جهانی درمطالعه آورد.17​
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
بدین روی پژوهش دربارة ادبیات معاصر دشوارتر است؛ زیرا باوجود دستر سی به موضوع آثار، اسناد و مدارک و ملموس بـودن اوضـاع اجـتماعی، نـزدیکی ادبـیات به ذهن و زبان مـردم، زیبایـی شـناسی و معیارهای رایج از موضوعـاتی اسـت که پرونـدۀ آنها همچنان باز است و هنـوز جـایـگاه کلــی آنـها در مجـموعة آثـار معین نشده است؛ بنـابراین تحقیق و بـررسـی در این زمیـنه لازم اسـت و ازسـوی دیـگر برخـی از آثار و اسنـاد بـه دلایلی دیـگر در دست رس پژوهشگران قرار ندارد و اعمال نفـوذ و قدرت تبلیغات و معیـارهای حاکم، هـمـچنان بـرجـای خود باقی است. امکانـات و فـضای منـاسـب بـرای تشـخیص درست و داوری استوار فراهم نیست؛ بر آیینة ادبیات معاصر گرد و غبار گذر روزگار هنوز ننشسته است، امّا گردو غبار برخاسته از حوادث، همچنان برپا و برجاست و منتقد و مورخ، خود در دل این گردو غبار دست و پا می‌زند و بالاخره روزی دست از آستین انتقاد برمی آورد .
شعر و نثر معاصر اگرچه درنظر برخی نسبت به درخت پرشاخ و برگ ادبیات کهن سال نهالی نورس یا نارس می نماید، امّا هرچه باشد، حتّی ریشـة نهـال های جـوان هم در خاک نهان است و برای یافتن ریشه های نهفتة آن به کندوکاو بیشتر نیاز دارد و در یک بررسی گسترده می توان دریافت که آیا شعر معاصر تافته ای جدا بافته است یا ریشه های این نهال و آن درخت کهن سال به هم پیوند یافته است . ازاین رو برای رسیدن به نقطة موردنظر یعنی بررسی سنت و نوآوری در شعر امروز، گریزی جز از دورخیز به دیروز نیست؛ پس پیش از پرداختن به شعر معاصر نگاهی اجمالی به شعر فارسی ازآغاز تا امروز و ملاحظة آن ازدیدگاه مذکور بایسته می نماید . یا لااقل بررسی شعر از دورۀ مشروطیت را لازم نشان می دهد.
اگر در مسیر نوآوری های شعر فارسی از آغاز تا آستانة مشروطیت، سبک هندی را اوج نوآوری خودآگاهانه در بستر سنت بدانیم، دورة بازگشت را باید اوج سنت‌گرایی خودآگاهانه در شعر فارسی بخوانیم .
ادبیات تطبیقی دلالت و مفهومی تاریخی دارد، موضوع تحقیق در این علم عبارت است از پژوهش درموارد تلاقی ادبیات با زبان های مختلف و یافتن پیوندهای پیچیده و متعدد ادب در گذشته و حال، و به طور کلی ارائة نقشی که پیوندهای تاریخی آن را رقم زده است، چه از جنبه های اصول فنی درانواع مکاتب ادبی و چه ازدیدگاه جریان های فکری که مطالعة آن لازم است.​
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
◙ سطح زبانی

با توجه به شرایطی که به وجود آمد و حوادثی که بر جامعه و ادبیات مؤثر واقع شد، در سطح زبانی شعر معاصر این موارد قابل بررسی هستند:

◙ لغات و ترکیبات امروزی و جدید وارد شعر شده است؛

◙ دست شاعر برای استفاده از همه واژه‌ها باز است؛

◙ سادگی و روانی زبان شعر و جمله بندی های ساده در شعر معاصر کاملاً چشمگیر است.​
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
* نثر *

◙ سطح زبانی

◙ در نثر این دوره، شماری از واژه های اروپایی به زبان فارسی راه یافته اند؛

◙ از واژه های عربی نسبت به گذشته کاسته شده است؛

◙ بسیاری از واژه ها، کنایات و اصطلاحات عامیانه وارد نثر داستانی این دوره شده اند؛

◙ نثر داستانی در این دوره به شدت تحت تأثیر گفتار و محاوره اقشار اجتماعی ایران است؛

◙ بسیاری از افعال حذف می شوند و ساختار نحوی جمله‌ها به هم می ریزد و کوتاهی جملات و فعلها در کلام فراوان دیده می شود.​
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
◙ سطح ادبی

◙ در این دوره گونه های نثر فنی و مصنوع جایگاهی ندارند؛

◙ توصیف پدیده‌ها و شخصیت‌ها در نثر این دوره عینی، کوتاه، بیرونی و مشخص است؛

◙ قالبها و ساختار داستانی متنوع و گوناگون است؛ سفرنامه، خاطره، داستان کوتاه و بلند،

◙ نثر تحقیقی و دانشگاهی، رمان، نمایشنامه و … مورد توجه نویسندگان معاصر قرار گرفته است؛

◙ در نثر این دوره سبکهای متفاوتی در داستان نویسی وجود دارد؛ برای نمونه بر اساس نام نویسنده: سبک جمالزاده، سبک آل احمد، سبک هدایت و سبک دولت آبادی.​
 
آخرین ویرایش:
L

Lidiya

مهمان
◙ سطح فکری

◙ نثر داستانی این دوره تنوع مضمون دارد؛ مانند داستانهای اقلیمی، شهری، کودکانه، زنانه و… ؛

◙ رمانهای تاریخی، سیاسی، علمی، فلسفی و … نگاشته می شوند؛

◙ اساطیر یونانی، رومی، هندی و عبری رد پای آشکاری در داستان‌نویسی معاصر دارند؛

◙ مکتب های فلسفی و ادبی قرن نوزدهم و بیستم اروپا مانند رمانتیسم در ادبیات داستانی این دوره حضوری آشکار و تأثیرگذار دارند؛

◙ از موضوعات عمدۀ داستان در این دوره می توان به عشق، انسان، ستیز با خرافات،

◙ آموزش و پرورش، نفت، مسائل زنان، روشن فکری، سرمایه داری، کارگری، سیاست، استبداد، انقلاب، جنگ و دهها موضوع دیگر اشاره کرد.

***​
 
آخرین ویرایش:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا