تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

طنز [ میم توییت ]

  • شروع کننده موضوع مـطی
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 4,506
  • پاسخ ها 211
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,581
3,007
167
19
مشـهد
صبح تو پارک به پیرمرده گفتم صبح بخیر یکم نگام کردو گف [حمید معصومی نژاد.. روممم] تو اون صبحی ک با قیافه تو شرو بشه
خب حق داره بیچاره مشکل زیاده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,581
3,007
167
19
مشـهد
بابام اومد زد زیر گوشم، گفتم‌ برای چی زدی؟ گفت تو اتاقت سیگار پیدا کردم، یکی دیگه زد گفتم این برای چی بود؟ گفت الدنگ وینستون گرونه، بهمن بکش.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,581
3,007
167
19
مشـهد
طرف اومده میگه «درسته که اخلاقت خیلی عنه و آنچنان خوشگلم نیستی ولی روت کرا*ش زدم» :‌)))))))
بی‌شرف واسه اینکه غرور خودشو حفظ کنه یه دور ... به من:‌)))
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,581
3,007
167
19
مشـهد
‏شد،شد نشد یه ۱۱۱ سفید میخرم، شیشه دودی میکنم و آرم بی ام و میچسبونم بهش و از کادوی دو*ست د*ختر خز پسندم که یه کیف و ک*مر بند چرمه که واسه ولنتاین برام خریده عکس میذارم با کپشن" منو خانومی حالمون خوبه حسودا چطورن؟" و از زندگی شاخانه ام لذ*ت میبرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,581
3,007
167
19
مشـهد
من در 15 سالگی: به من نگید با زندگیم چیکار کنم
من در 37 سالگی: تیر خیدا یکی بهم بگه باید با زندگیم چیکار کنم؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا