تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد همراه نقد همراه رمان انکارگر (دایره درگیری) | منتقد Mr.Khavari

  • شروع کننده موضوع تاسیـان
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 583
  • پاسخ ها 15
وضعیت
موضوع بسته شده است.
•نقد پارت ۳۲ انکارگر•

در ادامه‌ی این پارت می‌فهمیم که بزودی قراردادی که بین شهام و رأیمند بوده رو به پایان است در این قسمت حسی که هر دو دارند به خوبی به خواننده‌ها منتقل می‌شود. از جمله وقتی که همین خبر را شهام به رأیمند می‌دهد، حال او بد می‌شود.
حالت ترس و نگرانی که شهام دارد وقتی که حال بد رأیمند را می‌بیند و حالت‌های چهره‌اش به خوبی توصیف شده‌اند و تصوری که خواننده‌ها از این اتفاق و جریان دارند پر رنگ است. نویسنده به خوبی اطلاعات کافی را راجع به اینکه رأیمند رستوران را به شهام سپرده است و چگونه در طول مدت قراردادی که با هم بسته‌اند و صمیمی شده‌اند را در مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها به مخلطب رسانده است. نویسنده به خوبی فضایی را آماده کرده است تا این جریان و کشمکش در آن اتفاق بیفتد.
غلط املایی دیده نشد.

نیم‌فاصله‌ها رعایت شده بودند.
 
آخرین ویرایش:
•نقد پارت ۳۳ انکارگر•

توصیفات صورت گرفته در پارت به خوبی بیان شده است از جمله وقای که شهام به دنبال اسپره‌ای برای رایمند می‌گردد. حالت‌هایی که به رایمند دست می‌دهد وقتی که خاطراتی از گذشته به یاد می‌اورد به خوبی توصیف شده‌اند و سطح باورپذیری را افزایش می‌دهند.
تقلا، اشک، التماس، ناامیدی، سماجت... بنیامین یادآوری(.)(برای اینکه مخاطب‌ها بهتر متوجه منظور این قسمت بشوند نقطه گذاشتن بهتره. چون جمله از جمله قبل قطع شده) حتی نمی‌توانست با داد زدن قسمتی از دردش را خالی کند(!) اصلاً می‌خواست داد بزند؟(می‌تونید یکم راجع به حسی که درگیرش میشه در این قسمت هم اضافه کنین برای ارتباط بیشتر مخاطب‌ها و همزادپنداری بین مخاطب و کارکتر)
لرزی غیر عادی به تنش می‌نشیند.(نیازی به نقطه نیست چون حالت‌هایی که به کارکار دست میده پشت هم هستن و علاوه بر اون نقطه‌ها مکث زیادی دارند و سرعت خوندن رو کتد می‌کنه) دست‌هایش سست می‌شوند.(،"✓)ویرگول به جای نقطه گذاشته بشه) نفس کشیدن را از یاد می‌برد و حتی خفگی‌اش را احساس نمی‌کند(نیازی به نقطه نیست) رنگ پوستش رو به سرخی می‌زند.
شهام سریع بلند می‌شود و به جان کلید کشوی میز می‌افتد(.❌) اسپری باید این‌جا باشد.
چشم‌هایش علاوه بر نگرانی، رگه‌هایی از ترس هم دارند(!)(با استفاده از علائم‌های نگارشی می‌توان حال و حسی که کارکتر دارد را نشان داد) نمی‌فهمد چه بر سر رأیمند می‌آید؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•نقد پارت ۳۴ انکارگر•

شاهد کشمکش‌های درونی هر دو کارکتر بودیم، رأیمند بخاطر تمام شدن قرارداد و حسی که در مواقع تنهاییش به سراغش می‌آید،
در قسمت توصیفات حالت‌های کارکتر وقتی این شک عصبی بهش وارد می‌شود به خوبی بیان شده است یا هنگامی که شهام بعد از این جریان
آسوده خاطر می‌شود. شهام نیز وقتی فهمید بیماری رأیمند بیشتر از یک آسم است دچار عذاب وجدان شد و مدام در درون خود را سرزنش می‌کرد.
در این قسمت مخاطب به خوبی می‌تواند حسی که هر دو دارند را درک کنند، حس و حالی که کارکترها دارند به خوبی منتقل می‌شود.
نیم فاصله:
لای لای❌
لای‌لای✔️
غلط املایی:
دیده نشد✔️
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•نقد پارت ۳۵•

در این پارت بیشتر به تـصیف شخصیت احسان پرداخته شده بود، از چهره‌ای که بخاطر سوختگی آسیب دیده و جلوه‌ای ترسناک را به وجود اورده.
به جز این قسمت به نظرم بهتر است وقتی دانیال به کوچه‌های پایین شهر می‌رود
کمی هم توصیف در را*بطه با خانه‌ها نیز صورت بگیرد چون تنها راجع به جوب‌ که یکی در میان رنگ شده‌اند و گل فروشی و همینطور سوپر مارکتی اشاره شده برای همین باید کمی توصیف اضافه شود مثلا اینکه سوپرمارکتی در کجا قرار دارد، خانه‌های اطراف چه جلوه‌ای دارند
و توصیفاتی از همین قبیل...
تنها این بخش کمی نیاز به توصیف داشت بقیه‌ی قسمت‌ها مثل توصیف احساسات وقتی که دامیال چهره‌ی احسان را می‌بیند و حالتی که چهره‌اش به خود می‌گیرد به خوبی توصیف شده.

نیم فاصله‌ها کامل رعایت شده بودند✔️
غلط املایی دیده نشد✔️
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•نقد پارت ۳۶•

همه‌ی ارکان رعایت شده بودند،
فقط در این پارت هم کمی از فضای داخل گل‌فروشی رو بیان کنید اینکه چه گل‌هایی به جز گلهایی که احسان از آنها خوشش می‌آید.

مثلا بگید در کنار گل‌های رنگی و زینتی، این گل‌های سفید توجه او را به خود جلب کرده‌اند کمی بیشتر درباره‌ی آنچه در گل‌فروشی‌ست صحبت کنید، فروشنده کجا ایستاده یا در حال چکاری‌ست.
بقیه توصیفات عالی بیان شده‌اند، از جمله احساسی که هر کدام از کارکترها داشتند
علائم نگارشی رعایت شده بودند✔️
غلط املایی دیده نشد✔️
و با گوشه‌ی چشم به راننده‌اش که (کنار) در ورودی گل‌فروشی ایستاده، اشاره می‌کند که جلو بیاید.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا