تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

[ نیمکت چوبـی ادبـیات _ الـــهـــام ]

وضعیت
موضوع بسته شده است.
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
1,345
10,375
168
سلام سلام


1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
بامیه

2. ژانرت چیه؟
طنز

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
زندگی در ایران فصل1
زندگی در ایران فصل2
زندگی با ممد
فرار به شیراز



4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
next generation __ Instagram ✔️.jpg



5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
نه بابا ملت بیکارن مگه... ولی اگه کسی بیکار باشه بخونه نمی تونه نصفه نیمه ول کنه باید تا تهش بخونه

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
این بچه یه کیلو بیشتر نیست احتمالا نمی مونه!
این احتمالا لاله حرف نمی زنه!
چرا رشد نمیکنه پس؟
.
.
.
زن؟! کی به این زن میده؟؟ یه دونه دختر پیدا کنید زیر یکو پنجاه باشه بهش بخوره!
بچه؟؟ بذارید قطع شه این نسل خودش یه تنه یه خاندانو پیر کرد بچه دار شدنش ظلمه به بشریت!
آخی خدا بیامرز بچه خوبی بود همه زندگیشو درس خوند.





7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
آخ آخ آخ زندگی با مدد پدر منو دراورد

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
زندگی با ممدو حذف کنم موهام سفید شد

۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
خدا شفات بده خل و چل! والا

10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید کاکو... فک کنم سنین پایین و هر چی شنگول تر بیشتر خوششون بیاد

11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟
نه خب فرد خاصی نیست از شدت عقابی متعلق به همم

12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
تنها بیتی که یادم میاد الان اینه: سینوس که بر روی کسینوس نشیند تانژانت به دست آید و برعکس کتانژانت

13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
ماجانم البته فک نکنم به صفحه دوم برسم بر میداره خودشو باد میزنه

14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
@Negiwn @atn.b @Ellery
@خط سیاه
@m.a.s

15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
من ممد و همسر آیندم که قراره بدبخ شه

16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
بچه بدی نیست هیچی ته دلش نیست یکم خستست یکمم تنبله ولی خب مهربونه

17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟
نمی تونه نه بگه و اکثر اوقات تظاهر می کنه به شادی مفرط

18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
به غیر از تولدم از بیخ و بن... مریض شدن بابا

19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟
رفیقم! فک کنم آبتینمون

20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
در سن سیزده سالگی مثلا خواستم ممدو برای تولدش سوپرایز کنم برقا رو خاموش کردیم با کلی هیجان خانوادگی رفتیم طبقه بالا ممدم دقیقا تا بالای پله ها اومد همزمان با روشن برقا پریدم رو کولش که مثلا اون دراز دو متری رو ما*چ کنم ولی عاقا ترسید و پرتم کرد یک طبقه پله! یککک طبقه رو قل قل خوردم رفتم پایین دست چپ و سرم شکست

21.قيمت کتابت چنده؟!
مفت نمی ارزه!

22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟
مجوز چاپ بدن جای تعجبه! بسیاری از دلایل... رفیقام خودم و کارام هر کدوم به طور جداگانه سانسورچی می خوان

23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
بیکار اعظم

24.از كتابت راضي هستي؟
نه واقعیتش از خدا توقع یه چیز بهتری داشتم

25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟
روی میز و دو سوم اتاق جزوه و کتاب پخش و پلاست و یک سوم بای مانده با لباست و پوست خوراکی پوشیده شده تختم پوشیده از خودکار و مداده یه دایره مثل قارچ پوستی خالیه که اونجا جای منه

26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
الله وکیلی سوژه قحطی بود؟

27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
خدا چرا اینو آفرید؟!

28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
عاره من قلمم داغونه از ممد

29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
دوست دارم کنکور قبول شم دانشگاه شیراز بعد خانواده و ممد نذارن برم منم کاملا خودسرانه شیراز بزنم یاواشکی وسایلمو جمع کنم برم شیراز بمونن تو خماری... بعد اونجا با نگین و فازی و مریم هم دانشگاهی شم دانشگاهو به آشوب بکشیم همه استادا رو ذله کنیم حراصتو صاف کنیم و اینا... عاره.....

994472v9j970mrxj.gif


امید دارم که داستان زندگیتون پر باشه از اتفاق های ناب و لبخند های کش دار : ) تنکیو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
پیچیده و مصر

2. ژانرت چیه؟
درام، اجتماعی، عاشقانه، شایدم در آینده پلیسی

3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
فصل یک: در کنج درون
فصل دوم: دختر دیگری شدم
فصل سوم: ورق روزگار برگشت
فصل چهارم: اینبار ورق در دست من است!

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟


دور گردون گر دو روزی به مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران، غم مخور

5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟
آمم راستش نه فکر نمیکنم. چون اولاش، یعنی فصل دوم، قسمتایی که برای خودم خیلی ارزش داره و مهمه و تا اینجا باعث شده زندگیم عوض بشه، برای همه جالب نباشه. شاید خیلیا اینکه چطوری عاشق خواهرم شدم و عوض شدم رو درک نکنن.

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟
اولش آممم...
زندگی پیچیده‌تر از چیزی بود که در نظر می‌‌آمد.
زندگی یک بعدی نبود و بعد هایش کم کم پیچیده‌تر می‌شد.

آخرش هم اگر سرنوشتم طوری بشه که دنبالشم، باید بگم...
گاه گمان نمیکنی اما میشود،
گاهی هم اگر بخواهد نشود، باید که باید که باید حتما بشود!

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟
فصل دوم! احساسات اون فصل خیلی پیچیدس. حتی برای خودم هم ابهامات داره.

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟
قطعا فصل اول! اون خود قدیمیمو اصلا دوست ندارم.

۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟
یه آدم پیچیدس. کسی که خیلی ضعیف بود و با کمک یک نفر، کم کم قوی‌تر شد. کسی که شد مایه پشتیبانی آدم هایی مثل خودش!

10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟
آخراش شاید خیلیا بپسندن ولی؛ اینکه چند نفر صبر به خرج میدن تا قسمت های سخت و کسل کننده بگذره و به جاهای خوبش برسه رو نمی‌دونم. کسی که شخصیت منو بپسنده مسلما باید بتونه خودش رو جای بزاره.

11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟
خواهرم. در واقع خواهر خونیم نه، خواهر جونیم. همون کسی که از منو باتلاق بیرون کشید.

12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟
اون اولا... آممم...
برای اون زمان شعر نمیشه گفت. کلا اون زمان زندگی نمی‌کردم. شده بودم یه آدم منزوی که از دنیا فقط جلوی پاش رو میبینه. بعد از اون زمان تازه وارد عرصه، شاعری و شعر خوانی کلا ادبیات شدم.

13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟
خواهرم. البته میدونم زمانی که مینویسم پا به پام هست و میخونه.

14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
پنج نفر.... شاید توی ادامه زندگیم به ادم های مهم دیگه ای هم بر بخورم ولی در حال حاضر:
خواهرم...
مادرم
پدرم
پسر خاله‌ی کوچیکم که جای برادرمه
و گروه HM5

15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟
خودم، خواهرم و برادرم که هیچکدوم خونی نیستن ولی از جونم بهم نزدیک ترن و بعد اونا مادر و پدرم.
چهار نفری که باعث شدن، من عوض بشم!

16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟
به نظرم زیادی بی‌صبر بود و احساسات زیادش در ادامه بهش ضربه های زیادی زد ولی با این حال بخاطر پشتکارش پا برجا موند.

17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟
بی‌صبر بود!

18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟
اتفاق! دقیقا همون اتفاقی که منو از خواهرم دور کرد و با اینکه خیلی عوضم کرد، بد ضربه‌ای بهم زد.

19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟
خودم و خواهرم و برادرم.

20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.
ماجرا....
آخرین باری که به اسم خداحافظی خواهرمو دیدم، بهش گفتم همه چی تموم شد. اما اون، نگام کرد. لبخند زد. بغضشو پس زد، خندید، گونمو بوسید و گفت:
-نه، تازه همه چی شروع شده.

21.قيمت کتابت چنده؟!
زندگی هر کس واسه خودش مهم و ارزشمنده ولی اینکه چقدر توی زندگی بقیه موثر باشه زندگیش رو مهم میکنه. فکر میکنم اگر همونی بشم که بخوام و دیگه اشتباه نکنم شاید ارزش بالایی پیدا کنه.

22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟
آممم. نمیدونم.
از اونجایی که من آدم پیچیده‌ای بودم خیلی از موضوعات رو زیر سوال می‌بردم. چه در مورد خدا، چه زندگی، چه سیاسی و کلا همه چیز! چه درست و چه غلط فرضیه زیاد داشتم و شاید اینا زیاد دید مثبت و خوبی نداشته باشه.

23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟
اسم مستعار و در واقع تخلص خودم: شهبانو

24.از كتابت راضي هستي؟
تقریبا... تا حدودی اره.

25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟
در نیمه دوم داستان بزارید بگم. در واقع بزارید تصور کنم:
رنگ اتاقش آبیه. آبی آسمانی که بهش آرامش میده. یه تخت دو نفره سفید رنگ داره که فقط مال خودشه. توی اتاقش پر از عکس، کتاب و چیزایی هنریه که خودش دوست داره و درست کرده.

26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.
گر صبر کنی، ز غوره حلوا سازی.

27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟
اوه!

28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟
صد درصدد! از خواهرم.

29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات.
دوست دارم یه روز کامل خواهرمو بردارم و با اختیارات و امکاناتی که برای خودمه و براش زحمت کشیدم بگردونمش. اونقدر راه بریم، اونقدر حرف بزنیم‌، اونقدر فیلم بگیریم، اونقدر برقصیم و بخندیم که دیگهه از حال بریم.
به امید اون روز.
یا حق.
99/10/30
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Apr
758
1,330
103
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟

شاد بی اعصاب



2. ژانرت چیه؟

ترسناک، درام



3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟

۱-تاریک تر از روشن

۲-عجایب

۳-سکوت خوش

۴-حقایق برعکس



4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟

78D111F8-2120-445C-97CD-296559012D60.jpeg


5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟

شاید، ولی نه خیلی زیاد چرا که بیشتر از اینکه فکر کنن به حقیقتشون نزدیکم و بیشتر از قبل تو خودشونغرق میشن



6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟

گریه کن! سبک نخواهی شد، ارام نخواهی شد.

گریه کن! خون گریه کن! عاقبت اعتماد احمقیت به او همین است.

***

امتحان کردم ببینم سنگ می فهمد تورا

از تو گفتم با دلم ، کوتاه آمد؛ گریه کرد

گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم

چون سخت بود، در دلِ سنگش اثر نکرد!



7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟

۴-حقایق برعکس



8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟

هیچ کدامشان هر کلمه، حرفی سنگین درون خودش دارده که حذف ان منتهی بع حذف حرف های زیادیست



۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟

یک سری خودشان حقایق بی وفایی را می بینند و کنار می ایند

و باقی برای فرار از واقعیت، تکذیب و نقد منفی میکنن



10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟

پنجاه، پنجاه



11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادرتقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟

به اونایی که دوستانشان بهشون ضربه زدن



12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟

نیش دوست از نیش عقرب بدتر است

پس بزن عقرب که دردش کمتر است



13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟

اونی که واقعا از اعماق وجودش شکسته



14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟

اونایی که احمقانه رفاقت میکنن

اونایی که دنبال حقیقت رفاقتن

اونایی که از دوست ضربه خو*ردن



15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟

یه احمق با یک مشت گرگ در لباس دوست



16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟

یه ادم احمق که بی توجه به دنیا و ضربه های خورده بازم اشتباهات گذشته اشو تکرار میکنه



17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟

احمق بودنش



18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟

...



19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟

سگ باوفاش



20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن.

...



21.قيمت کتابت چنده؟!

رایگان



22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟

بله

چون زیادی حرف سنگین داره



23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟

سکوت



24.از كتابت راضي هستي؟

تا حدودی



25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟

...



26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو.

گمان کردی که عاشق گشت و در تو نظر دارد

کجا اینه از چیزی که می بیند خبر دارد؟!



27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟

خیلی طرف احمقه



28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟

نه



29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همهجزئيات.

بامرام ترین شخص دنیا به جز خانواده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر VIP
کاربر VIP
Apr
495
4,754
119
shiraz
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟

غیرقابل پیشبینی

2. ژانرت چیه؟...


3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟...

4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟...

5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟اره. شاید بخاطر اینکه فکر میکنن چیز مهمیه

6. سه جمله اول و سه جمله آخر كتابت رو بگو؟...

7. نوشتن کدوم فصل ها از سایر فصول دشوارتر بود؟...

8. کدام فصل ها را می خواهيد از کتاب حذف کنید؟...

۹. وقتی اشخاصی تو رو از اول تا آخر بخونن، فکر می کنی چه نظري دارن؟ یه نظر حد وسط، نه خوب نه بد

10.بنظرت چند نفر تو رو مي پسندن و با چه سليقه اي؟...

11.اگر بخواي صفحه اول كتاب چيزي نوشته بشه و اون رو به چه كسي به جز پدر، مادر، خواهر و برادر تقديم مي كني؟ يه نفر خاص؟ این خصوصیه ولی خب...

12.اگر بخواي يك بيت در صفحات نخست نوشته بشه كه گوياي حالت باشه، اون چيه؟...

13.دوست داري اولين نفر چه كسي بخوندت؟...

14.اگر بخواي كتاب رو به پنج نفر تقديم كني، اونها كي هستن؟
@ARAWMIXIA
@N.DARDAN
@Jacklin
@SHAHiN
@Bahar Shaygan

15.شخصيت هاي اصلي اين كتاب؟ شاید خودم

16.تو ، بعنوان يه شخص ثالث، شخص اول داستان رو كه خودت باشي چجور آدمي مي بيني؟ کسی که با مشکلات مبارزه میکنه

17.از كدوم خصوصيت شخص اول بدت مياد؟...

18.دوست داري كدوم يك از اتفاق هاي توي داستان رو حذف كني؟...

19.فرد موردعلاقه ات توي داستان چيه؟ بغير از خانواده و فاميل؟...

20.يكي از ماجراهايي كه توي داستان دوست داري رو تعريف كن....

21.قيمت کتابت چنده؟! رایگان

22.ممكنه بهش مجوز چاپ ندن؟ چرا؟...

23.اسم مستعار انتخاب ميكني براي نويسنده يانه؟ اگه اسم مستعار انتخاب كني اون رو چي ميگذاري؟...

24.از كتابت راضي هستي؟ اره

25.اتاق شخصيت اول داستان رو توصيف كن؟ همیشه مرتب ?✋

26.يک جمله خطاب به كتاب و نويسنده اش بگو. بابا دمت گرم

27.اگر یک نفر اين كتاب رو بخره، اولين جمله اي كه بعد از تمومش شدنش ميگه ممكنه چي باشه؟...

28.براي نوشتن اين كتاب از كسي كمك هم مي گيري؟ اون فرد چه کسی هست؟...

29.يک اتفاق كه دوست داري واست توي داستان زندگيت بيفته و هنوز رخ نداده رو تعريف كن. با همه جزئيات...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا