تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
[لطفا متنی ارسال نکنید]
باید زندگی را نجات داد. باید تا چشم کار می‌کند راحت و آسوده نفس کشید!


[نازیلا زارع]

???

عاقبت روزی میانِ جنگلی خُشکیده، سروی سَبز می رویَد...


[نعناع آژند]​
 
آخرین ویرایش:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
امید چون پرنده‌ای است که بال و پر دارد،
در روحِ ما لانه می‌گزیند، بدون گفتن هیچ کلمه‌ای، آواز می‌خواند و هرگز متوقف نمی‌شود...


[امیلی دیکنسون]​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
حوصله کن بلبلِ غمديده‌ی بی‌باغ و آسمان. سرانجام اين کليد زنگ‌زده نيز شبی به ياد می‌آورد که پشت اين قفل بد قولِ خسته هم دری هست، ديواری هست. به خدا دريايی هست!
-قشنگه این متن....!

[سید علی صالحی]​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
آرام باش...درست می‌شود!
نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست.
آفتاب می‌تابد، شاخه‌ها جوانه می‌زنند
و تمام شکوفه‌های در انتظار متولد خواهند شد.
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب نمی‌ایستد.
و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمی‌ماند.
نور، سپاه سیاهی را می‌درد حتی اگر به قدر روزنه‌ای باشد و بهار، هزار هزار زمستان را سبز می‌کند.
روزهای سخت رو به پایان است، آرام باش.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند
روز و شب دارد
روشنی دارد،تاریکی دارد
پایین دارد،بالا دارد
کم دارد،بیش دارد
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده
تمام می شود بهار می آید...!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا