تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...
IMG_۲۰۲۱۰۴۰۴_۱۵۲۱۵۴.jpg

IMG_۲۰۲۱۰۴۰۴_۱۵۲۲۵۵.jpg

محمّد بن عبداللّه (نام کامل به عربی: أَبُوٱلْقَاسِم مُحَمَّد ٱبْن عَبْدٱللَّٰه ٱبْن عَبْدٱلْمُطَّلِب ٱبْن هَاشِم‎؛ حدود ۵۳ قبل از هجرت/۵۷۰ میلادی – ۱۱ هجری قمری/۶۳۲ میلادی) بنیان‌گذار و پیامبر اسلام و به اعتقاد مسلمانان، آخرین پیامبر در سلسلهٔ پیامبران الهی و تحویل‌دهندهٔ قرآن و تجدیدکننده آیین یکتاپرستی (دین حنیف) است. او همچنین به عنوان یک سیاستمدار، رئیس دولت، بازرگان، نظریه‌پرداز دینی، خطیب، قانون‌گذار، اصلاح‌گر، فرمانده جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی ادیان، مأمور تعلیم فرمان‌های الله یا همان خدای مسلمانان به‌شمار می‌رود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...
وقایع مربوط به زندگانی محمّد، نسبت به دیگر رهبران دینی پیش از وی، به صورت کامل‌تری در منابع تاریخی، بیان شده و دربارهٔ او گزارش‌های فراوانی در دست است؛ اگر چه مثل سایر شخصیت‌های تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمامی جزئیات زندگی‌اش روشن نیست و طی قرن‌ها بین موافقان و مخالفانش مورد مناقشه بوده‌است. او حدود سال ۵۳ ق. ه‍/۵۷۰ م، در مکه در سرزمین حجاز واقع در شبه جزیره عربستان به دنیا آمد. در دوران جوانی به بازرگانی مشغول بود، و نخستین بار در ۲۵ سالگی ازدواج کرد. محمد که از روش زندگی مردم مکه ناخشنود بود، گهگاه در غار حرا در یکی از کوه‌های اطراف آن دیار به تفکر و عبادت می‌پرداخت. به باور مسلمانان، محمد در همین مکان و در حدود ۴۰ سالگی از طرف خدا به پیامبری برگزیده، و وحی بر او فروفرستاده شد. در نظر آنان، دعوت محمد همانند دعوت دیگر پیامبرانِ کیش یکتاپرستی مبنی بر این بود که خداوند (الله) یکتاست و تسلیم شدن برابر خدا راه رسیدن به اوست.

طی سیزده سال دعوت در مکه، تعداد اندکی به اسلام گرویدند که با مخالفت قبیله قریش و برخی دیگر از قبیله‌های عرب روبه‌رو شدند و با آنان با خشونت رفتار می‌شد. محمد برای رهایی از این آزار و اذیت‌ها به همراه پیروان خویش، در سالی که بعدها مبدأ تقویم هجری شمسی و قمری شد، به شهر یثرب — که بعدها مدینة النبی نامیده شد — هجرت کرد. او در مدینه توانست قبایلِ درحال‌ستیزِ اوس و خزرج را متحد کند. وی بر پایهٔ مسلمانان مهاجر مکه و مردم مدینه جامعه و دولتی نوین با نام اُمَّت تأسیس کرد. بین مسلمانان با قبایل مکه و هم‌پیمانان آن‌ها جنگ درگرفت و سرانجام پس از هشت سال جنگ، محمد به همراه پیروانش — که تا آن زمان به بیش از ده‌هزار نفر بالغ شده بودند — شهر زادگاهش را فتح کرد. به تدریج و به‌خصوص پس از فتح مکه بیشتر مردم شبه جزیره عربستان به اسلام گرویدند و امت اسلام به کل این سرزمین گسترش یافت. محمد ده سال پس از هجرت، و چند ماه پس از بازگشت از حجةالوداع، بیمار شد و در سال ۱۱ ه‍.ق درگذشت.

آیات یا نشانه‌های خدا که به باور مسلمانان، به صورت وحی به محمد رسیده و تا هنگام درگذشتش توسط او اعلام می‌شد، قرآن را تشکیل می‌دهد و آنان تا به امروز این کتاب را به عنوان «کلام خدا» گرامی داشته‌اند. در کنار قرآن، زندگی محمد (سیره) و روایات گردآوری‌شده از او (سنت) نیز برای مسلمانان به عنوان منابع اصلی شریعت اسلام اهمیت دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[حضرت محمد در منابع تاریخی]


220px-Uthman_Koran-RZ.jpg

قرآن تاشکند یا قرآن کوفی سمرقند، نسخه‌ای از مصحف عثمان مربوط به قرن هشتم احتمالاً اوائل قرن نهم میلادی که در عراق مدرن به خط کوفی نوشته شده و در ازبکستان نگهداری می‌شود. قرآن گرچه اشارات اندکی به زندگی محمد دارد، اما نزد پژوهشوران، نخستین و بهترین منبع برای شناخت محمد و ابعاد زندگی او محسوب می‌شود.
دربارهٔ زندگانی محمد، گزارش‌های فراوان و روشنی در متون تاریخی آمده‌است، ولی مانند هر شخصیت تاریخی پیش از دنیای مدرن، تمام جزئیات زندگی او مشخص نیست. از این‌روی که محمد از تأثیرگذارترین شخصیت‌های تاریخ است، زندگانی، اعمال و افکار او طی قرن‌ها بین موافقان و مخالفانش مورد بحث بوده‌است و این سبب شده تا نگاشتن یک زندگی‌نامهٔ صریح از او دشوار باشد. برای این منظور هم فهم اسلامی از وی به عنوان یک پیامبر و هم فهم دانشمندان غربی بر مبنای فلسفه‌های مدرن باید در نظر گرفته شود.

منابع دست اول شناخت زندگانی محمد عبارت است از قرآن، گفته‌های محمد در قالب حدیث و آنچه از کردار وی به صورت سنت ثبت شده‌است. همچنین زندگی‌نامه‌هایی تحت عنوان سیره نبوی در سده‌های دوم و سوم هجری (۸ و ۹ میلادی) نگاشته شده‌است. قابل‌اطمینان‌ترین منبع برای بازسازی زندگی محمد، قرآن است. قرآن اشاراتی اندک و غیر منسجم دربارهٔ زندگی محمد دارد، اما در مواجهه با رخدادهای تاریخی متغیر روزگار محمد، تصویری باثبات و صریح از او به دست داده و دربرگیرندهٔ اطلاعات نهان فراوانی از زندگانی محمد است. مصحف عثمان، قرآنی که هم‌اکنون در دسترس است، عموماً در محافل آکادمیک به عنوان همان کلام خارج‌شده از زبان محمد، در نظر گرفته می‌شود؛ زیرا تلاش‌ها برای یافتن آنچه متن دست‌نخورده و اولیهٔ قرآن، متنی که تفاوتی پراهمیت نسبت به متن امروزی قرآن داشته‌باشد، ناموفق بوده‌است.

220px-Birmingham_Quran_manuscript.jpg

نسخه بیرمنگام قدیمی‌ترین نسخه از برخی سوره‌های قرآن است که در دانشگاه بیرمنگام کشف شده‌است و قدمت پوست آن با احتمال ۹۵ درصد به سال‌های ۵۶۸ تا ۶۴۵ میلادی مربوط می‌شود.
برای کشف و فهم تاریخی رویدادهای زندگی محمد، در درجهٔ دوم، آثار تاریخی مورخان در قرن سوم و چهارم هجری در دنیای اسلام می‌باشد. که شامل زندگی‌نامه‌های سنتی نوشته‌شده توسط مسلمانان و گفتارهای منسوب به اوست (سیره نبوی).
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[نام‌ها و عناوین حضرت محمد]

نام عربی «محمد» به معنای «قابل ستایش» یا «ستوده»، که چهار بار در قرآن تکرار شده‌است، رایج‌ترین نام پیامبر اسلام است. وی همچنین به «الامین» (قابل اعتماد) معروف بود. محمد اسامی بسیار دیگری دارد، از جمله «اسامی مقدس» که به باور مسلمانان خداوند به او بخشیده و در موقعیت‌های متفاوت به آن نام‌ها خوانده شده‌است. از بین این نام‌ها، «احمد» (به معنای مورد ستایش‌ترین) به عنوان نام آسمانی و باطنی پیامبر، بیشتر مورد توجه‌است و باور دانشمندان اسلامی طی قرون متمادی بر این بوده‌است که وقتی عیسی از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن می‌راند، به احمد اشاره دارد. همچنین قرآن برای خطاب‌قراردادن پیامبر، از برخی دیگر از اسامی چون: نبی (پیامبر)
رسول (فرستاده)
طاها (تطهیر کننده، پاک و راهنما)
یاسین(مرد کمال)
مصطفی (برگزیده)
عبدالله (بندهٔ عالی خدا)
حبیب‌الله (محبوب خدا)
ذکرالله (یادآور خدا)
امین (مورد اعتماد)
سراج (روشنگر راه راست)
منیر (روشنگر جهان)
هدی (رهنمای حقیقت)
غیاث (یاری‌کننده)
بشیر (هشداردهنده)
نذیر (یادآور)
مذکر (تذکّردهنده)
شهید (گواه)
و مبشر (حامل خبر خوش)،
بهره می‌جوید. گاهی محمّد، با توجه به موقعیت او در هنگام وحی، با نام‌هایی مورد خطاب قرار گرفته‌است: به‌طور مثال او در قرآن در آیات ۷۳:۱ و ۷۴:۱، مزمّل و مدثر (به معنی «جامه به‌خود پیچیده») خوانده شده‌است. هرچند قرآن در برخی آیات تفاوت قائل‌شدن بین پیامبران را منع می‌کند ولی در آیهٔ ۴۰ سورهٔ احزاب، محمّد را «خاتم‌النبیین» می‌خواند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[خاستگاه]

220px-Tribes_english.png

موقعیت تقریبی بعضی از شهرهای معروف عربستان در زمان ظهور اسلام (شهرها با رنگ سفید نشان داده شده‌اند)
بنابر منابع اسلامی، اسماعیل (پسر ابراهیم و هاجر) کعبه را ساخت و کعبه پیش از پایه‌گذاری شهر مکه، ساخته شد. مکه به‌تدریج به مرکزی مهم برای کاروان‌های تجاری در عربستان و مرکز فعالیت‌های مذهبی و تجاری غربِ حجاز تبدیل شد. علاوه بر کعبه، بیش از ۳۰۰ بت هم وجود داشت و عرب‌ها هر ساله آن‌ها را زیارت می‌کردند و اعمالی چون چرخیدن گرد کعبه (طواف) و بوسیدن آن، قربانی کردن، و سنگ زدن به شی*طان را انجام می‌دادند. به غیر از خدایان قبیله‌ای، بیشتر عرب‌ها اعتقاد به یک خدای مشترک برتر به نام «الله» داشتند؛ اما تشریفات مذهبی برای «الله» انجام نمی‌شد. هم چنین در قرآن صحبت از افرادی که «دین حنیف» بوده‌اند می‌رود. در قرآن حنیف اشاره به کسی دارد که از راهِ فطرت خود به دینِ طبیعی، که یکتاپرستی باشد رسیده‌است. ابراهیم به عنوان الگوی اصلی حنیفان (حق گرایان) معرفی می‌شود که با بصیرت شخصی‌اش به یکتاپرستی رسیده‌است؛ چنان‌که آیین حنیف معادل دین ابراهیم تعریف می‌شود. مفسران قرآن می‌نویسند که پیش از اسلام حنیف به دو دسته افراد اطلاق می‌شد: عرب‌هایی که پیرو آیین ابراهیم بودند و بت پرستانی که تنها برخی از مراسم دینی مربوط به آیین ابراهیم مانند حج یا ختنه را انجام می‌دادند. درستیِ تاریخی این گفته میان پژوهشگران غربی مورد اختلاف است. برخی اساساً گزارش‌های تاریخی مربوط را رد کرده و آن‌ها را تعمیم دادن مفاهیم قرآنی به دوران پیش از اسلام می‌دانند، اما دیگران درستیِ تاریخی همگی یا برخی از آن گزارش‌ها را می‌پذیرند. مدرک دقیقی مبنی بر این که آیین حنیف پیش از یهودیت و مسیحیت در میان عرب‌ها وجود داشته در دسترس نیست، اگرچه نشانه‌های رمزآلودی از آن در شعرهای قدیمی عرب یافت می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[زندگی‌نامه]



[نسب]

شجره‌نامهٔ محمد از دیدگاه تاریخی معلوم نیست و آنچه موجود است، داستان‌هایی بوده‌است که بعدها به وجود آمده‌است. پدر (عبدالله) و مادرش (آمنه) از خاندان بنی‌هاشم از قبیله قریش بودند. بنی‌هاشم از خاندان‌های برجسته و با اصل و نسب ولی فقیر در شهر مکه بود. انساب محمد، در کتب سیره، به گونه‌های مختلف آمده‌است، ولی مشهور در بین سیره‌نویسان و مورخان مسلمان تا عدنان چنین است:
محمّد پسر عبدالله پسر عبدالمطلّب پسر هاشم پسر عبدمناف پسر قصی پسر کلاب پسر مرّة پسر کعب پسر لوی پسر غالب پسر فهر پسر مالک پسر نضر پسر کنانة پسر خزیمة پسر مدرکة پسر الیاس پسر مضر پسر نزار پسر معد پسر عدنان
در این سلسله نسب‌ها قبل از عدنان هماهنگی اندک است.

[ولادت محمد]

تاریخ دقیق تولد محمد نامعلوم است، ولی احتمالاً بین ۵۶ تا ۵۰ ق. ه‍/۵۶۷ تا ۵۷۳ م است که مورد قبول‌ترین سال، ۵۳ ق. ه‍/۵۷۰ م یا ۵۲ ق. ه‍/۵۷۱ م است. در کتاب زندگینامه حضرت محمد تاریخ تولد وی اینچنین شرح داده شده: طلوع فجر روز جمعه ۱۷ ربیع‌الاول سال ۵۷۱ میلادی در مکه.

این سال طبق منابع اسلامی در جامعهٔ مکه در پیش از اسلام به عام‌الفیل مشهور بوده‌است. اما، به نوشتهٔ چیز رابینسون چنانچه تولد محمد مقارن با حملهٔ سپاه فیل دانسته شود، این حمله باید در دههٔ ۵۵۰ میلادی رخ داده باشد.

به باور برخی از مسلمانان، در کتب ادیان ابراهیمی پیشین، چون تورات و انجیل تولد محمد پیش‌بینی شده‌است. به باور آن‌ها کوه پاران که در سفر تثنیه به درخشش خداوند در آن به گفتهٔ موسی اشاره شده‌است، همان مکه است و مقصود موسی، تولد محمد بوده‌است. همچنین ایشان معتقدند در انجیلْ عیسی تولد محمد را پیش‌بینی کرده‌است و لفظ «پریقلیطوس» یا «پارقلیطا» در انجیل به محمد اشاره دارد.

[محمد در مکه]


IMG_۲۰۲۱۰۴۰۴_۱۵۴۵۰۲.jpg

IMG_۲۰۲۱۰۴۰۴_۱۵۴۵۱۹.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[کودکی پیامبر]

220px-Young_Muhammad_meets_the_monk_Bahira_-_from_Jami%27_al-Tawarikh.jpg

محمد در سن ۱۲ سالگی بحیرا را ملاقات می‌کند. (۵۸۲ میلادی)
پیش از تولد محمد، عبدالله، پدرش، درگذشت. عبدالله بازرگانی بود که گاه با پدرش عبدالمطلب در امور تجاری همکاری می‌کرد. طبق روایات اسلامی، عبدالمطلب، پدربزرگ محمد و بزرگ‌خاندان قریش، محمد را پس از تولد طبق عادت مرسوم، به دایه‌ای به نام حلیمه بنی سعد سپرد. او ۲ سال در قبیله سعد بن بکر، شاخه‌ای از قبیله هوازن، نزد حلیمه بود (برخی از پژوهشگران غربی درستیِ تاریخی سپرده شدن محمد به حلیمه را رد کرده‌اند). زمانی‌که محمد ۶ ساله بود به همراه مادرش، آمنه بنت وهب، و کنیزی به نام ام ایمن برای زیارت قبر عبدالله و دیدار از خویشاوندان راهی یثرب شدند. آمنه در مسیرِ بازگشت، در محلی به نام «ابواء» درگذشت. و پس از آن عبدالمطلبِ ۸۰ ساله، سرپرستی محمد را بر عهده گرفت. هر چند محمد تحت سرپرستی عبدالمطلب (شخصی بانفوذ و رهبر مکه) قرار داشت؛ اما دوران یتیمی را با سختی‌های فراوان سپری کرد. یتیم بودن محمد از معدود موضوعات دربارهٔ زندگی محمد است که در قرآن بدان اشاره شده‌است: «آیا ما تو را یتیم نیافتیم؟». در ۸ سالگی محمد، عبدالمطلب نیز درگذشت و ابوطالب، عموی محمد (که در آن هنگام نفوذ زیادی در مکه داشت) سرپرستی محمد را بر عهده گرفت. محمد در ۱۲ سالگی همراه ابوطالب با کاروانی به شام سفر کرد. در منابع اسلامی مانند سیره ابن اسحاق و طبری نقل شده‌است که در این سفر با بحیرا سرجیوس (یک راهب مسیحی) دیدار کرد و بشارت پیامبریش را از وی شنید. داستان‌های بسیاری در منابع اولیه در مورد محمد از دوران کودکی تا زمان اعلام پیامبری موجود است که از دیدگاه تاریخی، قابل‌اطمینان نیستند؛ زیرا تصویر محمد در این داستان‌ها بسیار متفاوت با چهره‌ای است که قرآن از محمد ارائه می‌دهد و این داستان‌ها از دیدگاه تاریخی بیشتر برای بررسی چگونگی تلقی مسلمانان از پیامبر خود اهمیت دارند.

[پیش از اعلام پیامبری وی]

250px-Mohammed_kaaba_1315_wide.jpg

170px-Mohammad_Image2.jpg


محمد در دوران نوجوانی در جنگ‌های فجار شرکت کرد؛ اگرچه گزارش‌ها در جزئیات چگونگی شرکت او اختلاف نظر دارند. سن او در هنگام بروز این جنگ‌ها (که چندین سال طول کشید) ۱۴ تا ۲۸ سال بوده‌است. پیمان حلف‌الفضول پس از جنگ‌های فجار در خانه عبدالله بن جدعان میان برخی از قبایل قریش منعقد شد تا به عدالت پایبند باشند و آن را برپا دارند و جمعاً از ستمدیدگانی که قبیله‌ای در مکه ندارند حمایت کنند و محمد نیز در حالی که بیست ساله بود در آن عضویت یافت. محمد آورنده اسلام که در جوانی‌اش خود عضو یکی از این پیمان‌ها بوده می‌گوید؛ عوض کردن آن را با هیچ چیز دیگر خوش ندارد و حتی در دوره اسلام هم حاضر به پذیرفتن دعوت به آن‌گونه عهدی‌است.

محمد گاه در حل اختلاف میان بزرگان شهر مداخله می‌کرد و راه‌کارهای عملی جهت حل و فصل اختلافات ارائه می‌کرده‌است. از سویی امانت‌داری و وفاداری نیز از صفات برجسته محمد پیش از اسلام بوده‌است. تا جایی که گاه او را «محمد امین» می‌خواندند. محمد که مدت‌ها بود دیگر سرمایه‌ای برای بازرگانی نداشت، از سوی برخی سرمایه‌داران مکه، از جمله خدیجه، استخدام شد تا به‌نیابت از آنان به بازرگانی بپردازد. ارتباط کاری و تجاری محمد ۲۵ ساله و خدیجه که زنی بیوه و صاحب دو فرزند بود به ازدواج انجامید و محمد از این وصلت دارای دو پسر (که در کودکی درگذشتند) و چهار دختر شدکه بر اساس تمامی گزارش‌ها ازدواج موفقی بود. با وجود این که در دوران جوانی محمد بت‌پرستی در مکه مرسوم و معمول بود ولی محمد هرگز تفکرات بت‌پرستی نداشت و بت‌پرستی نکرد.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[پس از اعلام پیامبری حضرت محمد]

220px-Cave_Hira.jpg

غار حرا در کوه نور، جایی که مسلمانان باور دارند که محمد نخستین وحی را دریافت کرده‌است.
بنابر برخی روایت‌های اسلامی، محمد پیش از بعثت، هر سال چند هفته را در غار حرا به عبادت و تفکر می‌پرداخته‌است. زمانی که محمد چهل سال سن داشت، در یکی از شب‌های سال ۱۳ ق. ه‍/۶۱۰ م، جبرییل در غار حرا بر محمد ظاهر شد و ۳ بار به او گفت: «إقرأ — بخوان!» و سپس این آیه‌ها را برایش خواند:

(به عربی: إقرأ بِاسمِ رَبّک الّذی خَلَق. خَلَقَ الإنسانَ مِن عَلَق. إقرأ وربُّک الأکرَم، الَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم، عَلَّمَ الإنسانَ ما لَم یَعلَم.)
بخوان به نام پروردگارت که آفرید؛ که انسان را از خون بسته (علق) آفرید. بخوان که پروردگار بسیار بخشنده‌است، آن که با قلم آموزش داد. به انسان آموخت آنچه را که نمی‌دانست.
به نوشته رسول جعفریان، طبق اغلب روایات شیعه و سنی نزول نخستین آیات قرآن در ماه رمضان و احتمالاً در هفدهم این ماه یا شب قدر بوده‌است. البته، طبق روایات شیعه مبنی بر آن که بعثت به نبوت در ۲۷ ماه رجب بوده‌است، بعث پیش از دریافت آیات بوده‌است. در خصوص حالات محمد در زمان نخستین دریافت وحی، مطالبی توسط سیره نویسان و عمدتاً از طریق آل زبیر نقل شده‌است که به عایشه می‌رسد. روایات مربوط به این موضوع به راویانی می‌رسد که در زمان نخستین وحی متولد نشده یا خردسال بوده‌اند.

به نوشته پیترز نخستین سورهٔ وحی‌شده به محمد نامعلوم است و می‌تواند سوره‌های دیگری نیز باشد. اما رسول جعفریان می‌گوید قطعاً نخستین آیات نازل شده آیات ابتدایی سوره علق بوده‌است. سپس مدتی فاصله بین این آیات و آیات بعدی که به سوره مدثر مربوط است، واقع می‌شود. اما، اختلاف بین منابع زیاد است به‌طوری‌که از سه روز تا سه سال ذکر شده‌است.

[دعوت به اسلام و مخالفت‌های قریش]

220px-Kaba.jpg

تصویر کعبه (سال ۱۲۷۷ هجری شمسی). هر سال از سرتاسر شبه جزیره عربستان، اعراب جهت به جای آوردن حج به کعبه می‌آمدند؛ کعبه و ساختار مذهبی موجود از نظر اقتصادی نیز برای قبیله قریش (که محافظین کعبه بودند) بسیار مهم بود.
بر پایهٔ روایت‌های اسلامی، خدیجه زن محمد نخستین کسی بود که به پیامبری او ایمان آورد. کمی بعد علی پسرعموی ده ساله محمد، ابوبکر دوست نزدیک او و پسرخوانده‌اش زید بن حارث نیز به خدیجه پیوستند و نخستین کسانی بودند که به محمد ایمان آوردند. بنابر روایت ابن اسحاق و نیز واقدی، محمد تا سه سال دین تازهٔ خود را پنهانی تبلیغ می‌کرد. روایتی از جعفر صادق، امام ششم شیعه، نیز حاکی از همین مطلب است.

بر پایهٔ روایت‌های اسلامی، پس از سه سال دعوت علنی آغاز می‌شود. هنگامی که آیه انذار فروفرستاده می‌شود، محمد، خویشاوندان نزدیکش (عشیره) در بنی‌هاشم شامل فرزندان عبدالمطلب را که ۴۵ نفر می‌شدند، دعوت می‌کند و ایشان را پند و اندرز می‌دهد: «ای پسران عبدالمطلب!... خدا به من فرمان داده‌است تا شما را به سویش فرا بخوانم. چه کسی از شما مرا در این امر یاری خواهد کرد و برادر، وصی و جانشین من خواهد بود؟» و فقط علی که ۱۳ سال داشت، پاسخ داد. سپس محمد گفت: «این [علی]، برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. به او گوش فرا دهید و از او پیروی کنید.» اما، حاضران وی را ریشخند کردند. پس از این دیدار برخی از زنان بنی‌هاشم نیز اسلام آوردند. بر پایهٔ روایت‌های اسلامی، پس از دعوت عشیره، هنگامی که محمد مطمئن شد ابوطالب در برابر بزرگان قریش از او پشتیبانی می‌کند، بالای کوه صفا رفت و مردم را فراخواند و سپس دربارهٔ توحید (یگانگی خداوند) و باور به الله، پیامبری و روز رستاخیز با آن‌ها سخن گفت. مدتی بعد این آیه فروفرستاده می‌شود: پس آنچه را بدان مأموری، آشکار کن و از مشرکان روی برتاب که ما شر ریشخندگران را از تو برطرف خواهیم کرد.

در آغاز دعوت بیش‌تر اهل مکه محمد را نادیده گرفتند، شماری او را مسخره کرده و برخی هم پیرو او شدند. کسانی که به محمد ایمان آوردند را می‌توان به ۳ گروه اصلی دسته‌بندی کرد: برادران جوان و فرزندانِ بازرگانان بزرگ مکه، افرادی که موقعیت اجتماعی دست‌اولشان را در قبیله‌شان از دست داده بودند و نتوانسته بودند آن را دوباره به دست آورند، و نهایتاً افراد ضعیف در مکه، به ویژه خارجی‌ها تا سال چهارم بعد از بعثت سیره نویسان حدود ۲۸ نفر از مردان را ذکر کرده‌اند که مسلمان شده‌اند. در سه سال نخستین، دعوتِ محمد بی‌توجه به عقاید مشرکان بود و قریش نیز با او دشمنی نمی‌کرد. نگرانی مکیان از آن نبود که کسی از آیین شان به مسیحیت یا اسلام بگرود، آن‌ها نگران بودند که نظام ارزشی و قبایلی شان مورد تردید قرار گیرد. آغاز دشمنی‌ها و مخالفت‌ها با محمد، به گفتهٔ ابن سعد و ابن هشام پس از گفتن آیه‌هایی که در آن نیاکان بت‌پرست اهل مکه و پرستش بت‌ها محکوم شده بودند، و به گفتهٔ برخی دیگر از همان آغاز تبلیغ همگانی بود.

افزایش شمار پیروان محمد باعث شد که او خطری برای قبیله‌های منطقه و حاکمان شهر بشود؛ زیرا ثروتشان به کعبه، کانون زندگی مذهبی مکه وابسته بود و محمد می‌خواست آن را برهم بزند. ردکردن مذهب سنتی مکه به ویژه برای قبیلهٔ خودش توهین‌آمیز بود؛ زیرا آن‌ها خود نگهبانان کعبه بودند. بازرگانان نیرومند مکه به قصد سازش، به محمد پیشنهاد دادند که اگر دست از تبلیغ بردارد به او اجازه ورود به حلقه درونی بازرگانان را بدهند و موقعیتش را با ازدواجی پر سود تثبیت کنند. محمد این پیشنهادها را نپذیرفت. منابع تاریخی اسلامی مفصلاً آزار و اذیت محمد و یارانش را به ثبت می‌رساند. مسلمانان در ابتدا تا حدی می‌توانستند آزادانه نماز بخوانند. اما به تدریج با مخالفت مشرکان مکه مواجه شدند و مجبور شدند مخفیانه عبادت کنند. به‌خصوص پس از درگیری سعد بن ابی وقاص با یکی از مشرکان که منجر به شکستن سر وی توسط سعد شد، آن‌ها آزادی خود را از دست دادند و حتی محمد و گروهی از پیروانش مجبور شدند در خانه ارقم بن ابی ارقم بر روی کوه صفا مخفی شوند. این ماجرا در حدود سال چهارم پس از شروع دعوت بوده‌است. شیوه آزار مسلمانان بستگی به جایگاه قبیله‌ای آن‌ها داشت. چون در مکه حکومتی وجود نداشت، اقوام مسلمان وی را در خانه زندانی می‌کردند. اما، این نظام قبایلی هم‌زمان از آن‌ها در برابر قتل حفاظت می‌کرد. اگر به‌فرض مسلمان از بزرگان و آبرومندان قبایل بود، مشرکان وی را با خوار کردن و اتهام به حماقت آزار می‌دادند. ثروتمندان مسلمان را تهدید به از بین بردن اموال می‌کردند. شکنجه و آزار مخصوص کسانی بود که پشتوانه قبیله‌ای نداشتند. ضعفا را تا حدی شکنجه می‌کردند تا از دین خود دست بردارند. سمیه بنت خباب که به عنوان نخستین زن شهید اسلام شهرت دارد، بردهٔ ابوجهل بود. او با نیزهٔ اربابش به این دلیل که نمی‌خواست از اسلام برگردد، کشته شد. بلال حبشی، یک مسلمان بردهٔ دیگر، به دست اربابش امیة بن خلف شکنجه می‌شد؛ امیه، سنگی سنگین روی سینهٔ بلال می‌گذاشت تا او را مجبور کند دست از اسلام بردارد. در این زمان، محمد شخصاً به جز فحاشی، از دیگر اشکال آزار و اذیت جسمانی در امان بود؛ زیرا تحت پشتیبانی بنی‌هاشم بود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[هجرت مسلمانان به حبشه]

220px-LocationAksumiteEmpire.png

موقعیت جغرافیایی حبشه.

در سال ۸ ق. ه‍/۶۱۵ م، برخی از پیروان محمد به حبشه هجرت کردند و تحت پشتیبانی نَجاشی، پادشاه مسیحی حبشه، آن جا ساکن شدند.
برآورد جعفریان آن است که تا این زمان حدود صد نفر مسلمان شده بودند. ابن سعد به دو هجرت مجزا اشاره می‌کند. به گفته وی اکثر مهاجرین گروه اول پیش از هجرت مسلمانان به مدینه به مکه بازگشتند در حالی که گروه دوم در بازگشت مستقیماً به مدینه رفتند. ابن هشام و طبری اما از یک مهاجرت (از مکه به حبشه) سخن می‌گویند. این روایات مؤید این مسئله هستند که آزار و اذیت شدن مسلمانان در مکه نقش بزرگی در تصمیم محمد مبنی بر پیشنهاد مهاجرت به حبشه داشته‌است. گرچه مونتگومری وات نشان می‌دهد که سناریوی مهاجرت به حبشه خیلی پیچیده‌تر از آنی بوده‌است که در متون قدیمی تاریخی آمده‌است. او نتیجه می‌گیرد که دلایلی همچون اشتغال به تجارت -جهت رقابت احتمالی با خانواده‌های تاجر مکه- یا وجود نوعی تفرقه بین گروه‌هایی از تازه مسلمانان در مهاجرت به حبشه نقش داشته‌است. بر اساس‌نامه معروف عروه (مندرج در طبری) اکثر مهاجران پس از قویتر شدن اسلام -به دنبال اضافه شدن عمر و حمزه به مسلمانان- به شهر خود بازگشتند. در عین حال داستانی کاملاً متفاوت در مورد دلیل بازگشت مهاجران حبشه به مکه بیان شده‌است. این داستان که با نام «غرانیق» شناخته شده‌است در تاریخ طبری، تفسیر طبری، طبقات ابن سعد و اسباب التنزیل واقدی با سندهای مفرد نقل شده‌است. اما در سیره ابن هشام و (احتمالاً) در سیره ابن اسحاق نقل نشده‌است. بر پایه این روایت، محمد هنگام خواندن سوره نجم، دو آیه را که شی*طان به وی القا کرده بود خواند و وجود سه خدای مکه — که دختران الله خوانده می‌شدند — را پذیرفت، آن‌ها را ستایش کرد، و شفاعتشان را وارد دانست. اخبار این ماجرا به مسلمانانی که به حبشه هجرت کرده بودند رسیده و برخی از آن‌ها قصد بازگشت به مکه را کردند. این روایت‌ها ذکر می‌کنند که پس از فروآمدن جبرییل بر محمد و آگاه ساختن او، وی این آیه‌ها را پس گرفت. نوشته‌های دانشمندان اسلامی از قرن چهارم اسلامی به بعد شدیداً درستیِ تاریخی این روایت را زیر پرسش بردند. مونتگومری وات این حادثه را به اندازه‌ای شگفت‌انگیز می‌داند که نمی‌تواند آن را به عنوان اختراع محض بپذیرد. او به استناد قرآن (حج، آیه ۵۲) بر این باور است که دست کم در وحی در یک مورد شی*طان چیزی به او افکند. در مقابل دانشنامه اسلام دلیل وات را ناکافی می‌داند و می‌نویسد «داستان غرانیق در شکل فعلی آن به گونه‌ای که توسط طبری، واقدی و ابن سعد نقل شده تحت عنوان واقعیت تاریخی به دلایل مختلف قابل پذیرش نیست.» این دانشنامه اما امکان وجود برخی حقایق تاریخی پشت این داستان را منتفی نمی‌داند. تقریباً همگی مسلمانان سراسر سده‌ها، این داستان را ساختگی دانسته و رد می‌کردند. بیشتر مسلمانان دوران معاصر تا پیش از انتشار رمان جنجالی «آیات شیطانی» در دهه ۱۹۸۰ میلادی به دست سلمان رشدی در این مورد، از این ماجرا آگاهی‌ای نداشتند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
58,172
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...

[افزایش محاصره و آزار]

در سال ۶ ق. ه‍/۶۱۷ م، رهبران مخزوم و بنو عبدشمس، دو خاندان مهم قریش، خاندان بنی هاشم (رقیب تجاریشان) را تحت محاصره اجتماعی و اقتصادی قرار دادند. به گفتهٔ آلفورد ولش در دانشنامه اسلام، ممکن است که آن بخش از داستان که در آن بنی هاشم مجبور شده به محله خودشان(شعب ابی‌طالب) رفته و از تجارت و ازدواج با آن‌ها خودداری کند، اغراق شده باشد و قرآن برخلاف سیره‌های پیامبر دربارهٔ این داستان سکوت کرده‌است. هدف این بود که بنی هاشم را تحت فشار قرار دهند، تا دست از نگهبانی از جان محمد بردارد. این محاصره سه سال به طول انجامید، اما در پایان شکست خورد زیرا هدفش را برآورده نمی‌کرد. در سال ۴ ق. ه‍/۶۱۹ م، هم خدیجه همسر محمد و هم عمویش ابوطالب، درگذشتند. با درگذشت ابوطالب (که رهبری خاندان بنی هاشم را به دست داشت)، رهبری این خاندان به ابولهب که دشمن دیرینه محمد بود، سپرده شد. علاوه بر این اگرچه محمد در سال‌های پایانی هنوز پیروان اندکی به دست می‌آورد، اما در کل تلاش‌های او در مکه شکست خورده بودند. محمد برای یافتن یک پشتیبان و دعوت به اسلام، به طائف (از شهرهای معروف عربستان در نزدیکی مکه) رفت، اما تلاش او با شکست روبه‌رو شد و مورد حمله و آزار مردم آن شهر نیز قرار گرفت. بنابراین ناچار به بازگشت به مکه شد و با کمک یکی از اهالی مکه به نام «مطعم ابن عدی» و پشتیبانی قبیله بنی نوفل، امکان ورود دوباره او به زادگاهش در شرایطی امن، فراهم آمد.

[اسراء و معراج]

220px-Muhammad_1514.jpg

محمد سوار بر بُراق، معراج در صفحه‌ای از یک نسخهٔ بوستان سعدی در سال ۱۵۱۴ میلادی (نقاش: ناشناس، خوشنویس: سلطان محمد نورالله).
محمد در ۲ یا ۳ سال پیش از هجرت به مدینه، بر پایهٔ منابع اسلامی و به باور بیش‌تر مسلمانان، در یک شب به سفری به نام معراج، از مسجدالاقصی به آسمان رفت. مسلمانان در ۲۷ رجب «لیلة الاسراء و المعراج» را جشن می‌گیرند. بنا به نظر بیش‌تر مفسران قرآن، آیه‌های آغازین سوره اسراء به معراج اشاره دارند. روایت‌ها و حدیث‌ها نیز اطلاعات و داده‌هایی از معراج دراختیار می‌گذارند. معراج به‌طور گسترده‌ای در ادبیات عربی، ادبیات اندونزیایی، کشورهای غرب و شرق آفریقا و مینیاتورهای ایرانی (که به «معراج‌نامه» معروفند) به‌کار رفته‌است.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا