- Jun
- 9,056
- 24,694
- 238
- وضعیت پروفایل
- مَن؛ نقآشِ بومِ کوچَک
?♂•• یکی از مشکلاتی که داستاننویس با آن مواجه میشود این است که ظاهر شخصیت داستانش را چگونه توصیف کند.
?♀•• البته طبیعی ترین راه برشمردن صفات ظاهری است: قد، پوست، شکل صورت، اندازه بینی، و رنگ چشمها.
?♀•• ممکن است همه را یکدفعه با هم بیان کرد، یا هر وقت موقعیت مناسب پیش آمد.
?♂•• یک صفت برجسته را با تکرار در مواقع مختلف میتوان در نظر خواننده مهم جلوه داد.
?♀•• نیز ممکن است وقتی که شخصیت داستان معرفی میشود، یا هنگامی که توجه خواننده به او جلب شده است ظاهرش را توصیف کرد.
?♂•• در هر حال من عقیده ندارم که خواننده بتواند تصویر روشنی از او مجسم نماید.
?♀•• نویسندگان قدیمیتر در یکایک شمردن خصوصیات جسمی شخصیت خیلی دقیق بودند، با وجود این اگر خواننده کسی را که نویسنده با چنان دقتی توصیف کرده در عالم واقعیت ببیند، تصور نمیکنم قادر به شناختن او باشد.
?•• به نظر من ما بهندرت میتوانیم تصویر دقیقی به وسیله این واژگان در ذهن خود مجسم کنیم.
?♀•• خواندن سلسله مشخصات مسلما کسالتآور است و بسیاری از نویسندگان سعی کردهاند با روش امپرسیونیسم توصیف خود را روح ببخشند.
?•• اینها واقعیتها را بهکلی از نظر دور میدارند و پرتو کم و بیش روشنی بر ظاهر شخص داستان خود میاندازند.
?♀•• انتظار دارند که از چند جمله مختصر و مفید و مثلا از نحوهای که یک شخص به نظر راوی سالخورده میآید، خواننده در مغز خود يك «انسان» بسازد.
??•• چنين توصيفهایی ممکن است با لذتی بیشتر از یک رديف صفت خوانده شود، اما من شک دارم که از این جلوتر برود.
??•• گمان میکنم که انبوه این توصیفها غالبا این حقیقت را مخفی میکند که نویسنده در مغز خود تصویر روشنی از شخصی که میآفریند ندارد.
??•• گویا بعضی از نویسندگان از اهمیت صفات جسمانی آگاه نیستند، یا هرگز در نیافتهاند که اثر آنها بر شخص چقدر زیاد است.
?♂•• در نظر دو شخص که یکی قدش ۱.۷۰ سانتیمتر و دیگری که ۱.۸۵ سانتیمتر است، دنیا دو جور متفاوت است.
- سامرست موآم?
?♀•• البته طبیعی ترین راه برشمردن صفات ظاهری است: قد، پوست، شکل صورت، اندازه بینی، و رنگ چشمها.
?♀•• ممکن است همه را یکدفعه با هم بیان کرد، یا هر وقت موقعیت مناسب پیش آمد.
?♂•• یک صفت برجسته را با تکرار در مواقع مختلف میتوان در نظر خواننده مهم جلوه داد.
?♀•• نیز ممکن است وقتی که شخصیت داستان معرفی میشود، یا هنگامی که توجه خواننده به او جلب شده است ظاهرش را توصیف کرد.
?♂•• در هر حال من عقیده ندارم که خواننده بتواند تصویر روشنی از او مجسم نماید.
?♀•• نویسندگان قدیمیتر در یکایک شمردن خصوصیات جسمی شخصیت خیلی دقیق بودند، با وجود این اگر خواننده کسی را که نویسنده با چنان دقتی توصیف کرده در عالم واقعیت ببیند، تصور نمیکنم قادر به شناختن او باشد.
?•• به نظر من ما بهندرت میتوانیم تصویر دقیقی به وسیله این واژگان در ذهن خود مجسم کنیم.
?♀•• خواندن سلسله مشخصات مسلما کسالتآور است و بسیاری از نویسندگان سعی کردهاند با روش امپرسیونیسم توصیف خود را روح ببخشند.
?•• اینها واقعیتها را بهکلی از نظر دور میدارند و پرتو کم و بیش روشنی بر ظاهر شخص داستان خود میاندازند.
?♀•• انتظار دارند که از چند جمله مختصر و مفید و مثلا از نحوهای که یک شخص به نظر راوی سالخورده میآید، خواننده در مغز خود يك «انسان» بسازد.
??•• چنين توصيفهایی ممکن است با لذتی بیشتر از یک رديف صفت خوانده شود، اما من شک دارم که از این جلوتر برود.
??•• گمان میکنم که انبوه این توصیفها غالبا این حقیقت را مخفی میکند که نویسنده در مغز خود تصویر روشنی از شخصی که میآفریند ندارد.
??•• گویا بعضی از نویسندگان از اهمیت صفات جسمانی آگاه نیستند، یا هرگز در نیافتهاند که اثر آنها بر شخص چقدر زیاد است.
?♂•• در نظر دو شخص که یکی قدش ۱.۷۰ سانتیمتر و دیگری که ۱.۸۵ سانتیمتر است، دنیا دو جور متفاوت است.
- سامرست موآم?
آخرین ویرایش توسط مدیر: