تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

آموزشی | ژانر رمان |

  • شروع کننده موضوع RMwN
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 1,005
  • پاسخ ها 3
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
544
4,901
118
به‌نام‌خدا

عاشقانه:
شخصی که این ژانر را برای رمان خود انتخاب می‌کند باید از روحیه ای لطیف و مهربان برخوردار باشد.
اگر نویسند این نوع ژانر یک مونث و ترجیحا دختر باشد مطمِئنا اثر بهتری خلق می‌کند.
مثال:
مرد سی و نه ساله‌ای در زندان به سر می‌برد به جرم قتل همسر و فرزندانش و ده سال است که در زندان زندگی می‌کند.
حالا شما قضاوت کنید.
آیا این مرد با روحیه ای خشن و خشک، قاتل و بی رحم می‌تواند عاشقانه‌نویسی کند؟
انصافا نه.
برای همین گفتم که باید نویسنده این ژانر از روحیۀ مهربانی بهره مند باشد.
درست است که رمانِ این ژانر باید از صحنه‌های عاشقانه پر باشد و خواننده بتواند عشق و عطوفت را از خط به خط رمان حس کند اما تا حدی.
هر چیزی حد و مرزی دارد و این موضوع درباره عاشقانه‌نویسی هم صدق می‌کند.
نویسنده باید مواظب باشد که زیادش نکند تا باعث دلزدگی خواننده شود. همان‌طور که شیرینی خامه‌ای را بیشتر از پنج تا بخورید دل را می‌زند و موجب می‌شود دوماه دیگر را اصلا ل**ب به شیرینی‌جات نزنید این ژانر هم همین‌طور است.
نویسنده باید رمانی زیبا که به واقعیت نزدیک باشد را خلق کند.
گلی دختری مهربان و خجالتی است که با مادرش زندگی می‌کند و پدرش فوت شده‌است. در رشته‌ی گرافیک درس می‌خواند و دختر سربه‌راهی است. می‌گذرد تا این‌که با بنزی تصادف می‌کند، سرش به زمین برخورد می‌کند و فراموشی می‌گیرد. مردی که با او تصادف کرده‌است قلی نام دارد. او مردی خودخواه و خوش‌گذران است و زمانی که گلی به هوش می‌آید به او می‌گوید که نامزد اوست و با هم اوقات خوشی را سپری می‌کنند.
تا اینجای ماجرا، داستان کاملا عادی و معمولی‌ست و ژانر عاشقانه به خوبی خود را نشان می‌دهد؛ اما اگر نویسنده داستان را این‌گونه ادامه دهد: گلی متوجه دروغ قلی می‌شود و با چاقوی میوه‌خوری قلی را به قتل می‌رساند و از آن به بعد زندگی روی جهنمی‌اش را به گلی نشان می‌دهد، او با مردی به نام اصغر آشنا می‌شود و اصغر از گلی یک قاتل می‌سازد و…
خب می‌بینید که در این قسمت رمان ژانر تغییر کرد و این موضوع کاملا اشتباه‌است.


اجتماعی:
همان‌طور که از نام این ژانر پیداست محتویات داستانش به جامعه و اتفاقاتی که در آن میفتد زنجیر شده است.
حوادثی که در میان مردم رخ می‌دهد، انسان هایی که نقش به سزایی در اجتماع دارند، نقد و بررسی مشکلات موجود در جامعه مانند اعتیاد و… به طور خلاصه به رمانی که به جامعه و انسان‌هایش مربوط شود ژانر اجتماعی تعلق میگیرد.
کسی که اطلاعات عمومی بالایی دارد و بیشتر در جامعه بوده {شاغل و یا دانشجو باشد} به خوبی می‌تواند از پس نوشتن این نوع ژانر برآید و نوشته‌هایش ملموس‌تر و واقعی‌تر است.
مثال:
کریم یک پسر فلج است و بسیار گوشه گیر است و تا به حال وارد اجتماع نشده، او از اتفاقاتی که در دنیای بیرون رخ می‌دهد بی‌خبر است و اطلاعاتش به تلویزیون، رادیو و اینترنت محدود می‌شود.
حالا من می‌خواهم از شما سوالی بپرسم!
آیا کریم می‌تواند کافه نویسندگان با ژانر اجتماعی بنویسد و آن رمان موفق و چاپ شود؟
جواب پنجاه پنجاه است زیرا او تا حدودی جامعه را می‌شناسد و اگر باهوش باشد و از همه مهم‌تر قلم خوبی داشته باشد می‌تواند رمان قابل قبولی بنویسد اما نمیتواند آن حس کشش را به خواننده منتقل کند. کسی که بیشتر از کریم در جامعه بوده به خوبی می‌تواند رمانی با ژانر اجتماعی بنویسد و آن حس کشش را به خواننده رمانش بدهد
زیرا جامعه و مشکلات زندگی را با تک تک سلول‌های بدنش حس کرده و با انسان‌های گوناگونی نشست و برخاست کرده و به قول یار گفتنی آدم شناس است و دقیقا می‌داند هر خوردی چه بازخوردی خواهد داشت.
نکتۀ بعدی راجع به این ژانر حقیقت‌نویسی و عدم توهین به هر گونه مذهب و ملیت است. حقیقت‌نویسی در این ژانر بسیار حائز اهمیت است، خصوصا اگر قصد نوشتن رمانی اجتماعی سیاسی دارید.
این‌که به هیچ نوع از انسان‌ها توهین نکنید کمتر از حقیقت‌نویسی بی‌اهمیت نیست.
بعضی از نویسنده‌های محترم صفحه های دفترشان را پر از دروغ و خالی‌بندی‌های بچگانه پر می‌کنند. نویسنده‌های گرامی!
به این نکته که چند نفر رمان شما را می‌خوانند دقت کنید، به این موضوع که هر رده سنی ای رمان شما را مطالعه می‌کنند و ممکن است الگو قرارش دهند فوق العاده دقت کنید.


ترسناک:
زمانی که عنوان ترسناک را در قسمت ژانر فیلم یا رمانی مشاهده می‌کنیم ناخودآگاه قلب‌مان تند می‌کوبد و با خود می‌گوییم صحنه‌هایی فوق العاده ترسناک و دلهره‌آور در انتظارمان است.
به نظر من این نوع رمان نیاز به خلاقیت فکری زیادی دارد.
نویسنده باید کاری کند که خواننده با خواندن رمان شما بترسد و بدنش مور مور شود، باید صحنه ها را آن‌قدر دقیق و وهم آور توضیح دهید که خواننده حس کند در حال دیدن فیلم است.
خواننده باید حس کند که خودش هم در داستان حضور دارد و هر چیزی که در صحنه اتفاق میفتد را با تمام وجود حس و لم*س کند.
خلاصه این‌که اگر بخواهید ژانرتان را ترسناک انتخاب کنید کارتان حسابی سخت می‌شود زیرا باید طوری بنویسید که خواننده غرق رمان شود و با کوچک‌ترین تکان و یا حرکتی تا مرز سکته برود، این‌طور است که رمان‌تان پر‌طرفدار و یا شاید جهانی می‌شود.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
544
4,901
118
هیجانی:

توضیح این ژانر از روی نامش به خوبی پیداست.
در این ژانر خواننده باید اوج هیجان را حس کند و با خواندن رمان قلبش تند بکوبد و آدرنالین خونش بالا برود.
نویسنده باید صحنه‌هایی با هیجان بالا بنویسد تا بتواند خواننده را به وجد بیاورد و لذ*ت ببرد. در این ژانر حتما نباید پای پلیس را وسط کشید و یا کم کم مسیر رمان را به سمت جنایی ببرید در این صورت شما به نوعی به جاده خاکی زده‌اید، همین که در رمان‌تان هیجان و صحنه‌های اکشن و جذابی داشته باشید کافیست.
بر فرض مثال دختری سرزنده که در مسابقات موتور سواری شرکت می‌کند و حاشیه‌هایی پر‌فراز و نشیب این داستان می‌تواند گزینۀ خوبی برای این نوع ژانر باشد.


تراژدی:
در این رمان داستان زندگی افرادی رنج کشیده و اتفاقات پر تنشی که در زندگیشان اتفاق میفتد روایت می‌شود، زندگی‌ که از اتفاقات ناگوار و ناراحت کننده مملوست.
این ژانر را دختری پولدار و بدون غم و درد که حتی طعم گرسنگی را هم نچشیده نمی‌تواند بنویسد. کسی که چیزی را حس نکرده نمیتواند آن را توصیف کند چه برسد به اینکه بخواهد بنویسد. خانمی که تاحالا هر چیزی که خواسته برایش فراهم بوده، سردش نشده و خلاصه غمی ندارد نمی‌تواند این ژانر را بنویسد.
این نوع رمان باید با صحنه ای ناراحت کننده همانند فوت عزیزترین فرد زندگی شخصیت اصلی شروع شود، با غم و بغض ادامه پیدا کند و با نا امیدی تمام شود.
به طور خلاصه به حضورتان برسانم که باید طوری بنویسید که خواننده بعد از خواندن رمان شما تا یک ماه افسردگی بگیرد.
چیزی که بسیار قابل اهمیت است این است که بعضی ها در قسمت ژانر {کلمه} درام را مینویسد و این بسیار متحیر کننده است.
البته چندان هم دور از فکر نیست زیرا بیشتری از نویسنده ها فرق بین ژانر و سبک را درک نمیکنند. به امید خدا در مقالۀ بعدی بحث ما همین خواهد بود و شما متوجه خواهید شد که ژانر با سبک بسیار متفاوت است.


تخیلی:
ژانر تخیلی از آن دسته ژانر هاست که تمام اتفاقات و وقایع موجود در آن از ذهن نویسنده سرچشمه می‌گیرد و خواننده را متحیر و هیجان زده می‌کند. درست است که این رمان از قوه تخیل نویسنده استخراج می‌شود اما باید برای آن نوشته‌ها دلایلی علمی و یا مذهبی بیاوردند که قابل درک و به واقعیت نزدیک باشد.
ژانر تخیلی هم به آن دسته از ژانر هایی اضافه می‌شود که نیاز به ذهنی خلاق دارد.
کسی می‌تواند این نوع ژانر را تمیز و زیبا در بیاورد که در تمام دوره های زندگی‌اش بخاطر ذهنی باز و خلاقی که دارد تحسین شده باشد و کسی که در کودکی به او تحمیل کردند که نمی‌تواند و نوآور نیست نمی‌تواند این نوع ژانر را بنویسد.
بیشتر عزیزان دو ژانر تخیلی و فانتزی را با هم اشتباه میگیرند و با عرض تاسف بعضی از عزیزان می‌گویند که این دو یکی است.
در ادامه ما برای شما دوستان عزیز توضیح می‌دهیم که ژانر فانتزی چه نوع ژانری است و آن‌گاه متوجه اشتباه خود خواهید شد.


پلیسی:
در ژانر پلیسی همیشه یک شخصیت اصلی باید مثبت باشد که شغل آن هم الزاما پلیس.
در این نوع ژانر باید پای یک پرونده‌ی مجهول وسط باشد و شخصیت‌هایی که برای حل این پرونده تلاش می‌کنند.
نویسنده باید دقت کند که شخصیت‌هایش چگونه با هم صحبت می‌کنند و طرز برخوردشان با یکدیگر چگونه است.
اگر ژانر پلیسی و اجتماعی را با هم ترکیب کنید میتوانید رمان خوبی را ارائه بدهید و داستان مهیج‌تری خواهید داشت.
نکتۀ دیگر درباره این ژانر آگاهی کامل نویسنده است.
نویسنده باید سلاح‌های رایج در ستاد را بشناسد،
از نحوه کار پلیس‌ها آگاه باشد و… اگر این اطلاعات را نداشته باشد به هیچ عنوان نوشتۀ جالبی نمی‌شود. کاربران معمولا رمان‌هایی با داستان‌های جالب و نویسنده‌های توانا را ترجیح می‌دهند، ژانر پلیسی طرفداران زیادی دارد و نویسنده این ژانر باید از تمام توانایی‌اش استفاده کند تا بتواند خواننده را به وجد بیاورد.
اگر نویسنده در انتهای ماجرا خواننده را غافلگیر کند برای خواننده بسیار جالب و خوش‌آیند است.
مثلا در فیلم شکست ناپذیر از سلمان خان، ما فکر می‌کردیم راده مردی خلافکار و ولگرد است اما در آخر متوجه شدیم که او یک پلیس وظیفه شناس است و در ماموریت به سر می‌برده​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
544
4,901
118
فاتنزی:
ژانر فانتزی از جهاتی شبیه تخیلی است، از این جهت که هر دو از تخیل و تفکر نویسنده سرچشمه می‌گیرد و ساخته‌ی تفکرات ذهنی اوست.
اما تفاوت این دو ژانر در چیست؟
ژانر تخیلی درست است که ساختۀ ذهن نویسنده است اما نویسنده باید دلیلی علمی و یا مذهبی برای آن موضوع بیاورد که نوشته جدی‌تر و واقعی‌تر باشد اما ژانر فانتزی لزومی ندارد که نویسنده برای اثبات گفته‌هایش به دنبال دلیل برود و خود را خسته کند.
نقطۀ قوت این ژانر این است که بر عکس بقیه ژانرها دستتان برای نوشتن باز است و عجیب‌ترین چیزها را هم می‌توانید بنویسید.
رمان‌هایی که امروزه بسیار بین نوجوانان و جوانان باب شده است مانند خوناشامی، زامبی، گرگینه و… در دستۀ فانتزی قرار می‌گیرند.
در این نوع ژانر، شما باید خواننده را شگفت زده کنید، از تخیل خود کمک بگیرید و از عجیب و غریب‌ترین مسئله‌ای که به ذهنتان میرسد استفاده کنید تا بتوانید خواننده رمان خود را متحیر کنید.
دلیل گرایش نوجوانان به این ژانر هم همین است، آنها عاشق متعجب شدن و ماجراجویی هستند و این ژانر این فرصت را به آن‌ها می‌دهد.


مذهبی:
در این ژانر نویسنده راجع ‌به اتفاقاتی که در مذهب‌های مختلف میفتد می‌نویسد و رمان را تشکیل میدهد.
این نوع ژانر تنها مربوط به دین اسلام نیست، بر فرض بگویید که برای این ژانر تنها راجع به دین اسلام نوشت.
می‌توانید راجع به دختری یهودی بنویسید که با دین پدر و مادرش مشکل دارد، می‌تواند راجع به پسری هندو بنویسید که می‌خواهد مسیحی شود و کلی داستان‌های جالب و آموزنده.
نقطۀ قوت این ژانر این است که می‌توانیم از آن چیزهای خوبی یاد بگیریم و اطلاعات عمومی، مذهبی‌مان را افزایش دهیم و نقطه ضعف این ژانر غریب بودن آن در بین بقیۀ ژانرهاست.
تا در قسمت ژانر کلمۀ مذهبی را می‌نگریم در ذهن‌مان این موضوع شکل می‌گیرد که قرار است با دختری عیاش و پسری بسیجی روبه‌رو شویم که قرار است پسر داستان دختر را به صراط مستقیم هدایت کند اما حقیقت این نیست دوستان!
مشکل از نویسندگان است که ژانر مذهبی را درست و حسابی نمی‌نویسند.
درست است که باید راجع به ادیان مختلف نوشته شود اما نویسندگان گرامی باید توجه داشته باشند که توهین به دین و مذهب دیگران ممنوع است.
نه کسی حق دارد به دین ما مسلمانان توهین کند و نه ما مسلمانان حق توهین به بقیه ادینان را داریم.


معمایی:
در ژانر معمایی ما به یک گره کور و محکم احتیاج داریم، گره‌ای که تمام رمان را در بر بگیرد و تا آخرین کلمه ذهن خواننده را به خود مشغول کند.
نویسنده باید رمان را طوری بنویسد که خواننده با شخصیت‌ها جلو برود، موشکافانه به قضیه نگاه کند و سعی کند زودتر از شخصیت‌ها پی به موضوع ببرد. همین موضوع این ژانر را محبوب می‌کند.
نویسنده باید طوری لقمه را دور دهن خواننده بپیچاند که خود خواننده گیج شود(البته نه به گونه ای که دست از خواندن بردارد و روح رفتگان را مورد عنایت قرار دهد.) باید آن‌قدر نویسنده را هول و هیجان‌زده کند که نتواند تحمل کند و به سراغ انتهای ماجرا برود.
در بعضی از رمان‌ها به چشم می‌خورد که نویسنده پای پلیس را به قضیه باز می‌کند، به گونه‌ای که فرد پلیس شخصیت اصلی داستان می‌شود و یا برای این‌که داستان را مهیج‌تر بکنند به کمک دوست قدیمی‌شان می‌روند و گره‌ای که در زندگی او افتاده را درست می‌کنند.
این موضوع نه تنها زیبا و جالب نیست بلکه بسیار اشتباه است زیرا از مسیر اصلی منحرف شده و به جاده خاکی زده ایم.
دوست عزیز!
یا به ژانر جنایی و پلیسی هم اضافه کنید یا به حل معمای خود بپردازید و خواننده‌های رمان‌تان را نپرانید.


تاریخی:
فضای حاکم بر این ژانر قدیمی است و کلمات باید کاملا ادبی باشند و بوی قدیم را بدهند.
نویسنده‌ای که می‌خواهد قدیمی بنویسد باید به این موضوع دقت کند که بتواند خواننده را به بهترین شکل به قدیم ببرد و با خود و داستان هماهنگش کند.
این ژانر باید باید بر اساس اتفاقاتی واقعی که در گذشته رخ داده است نوشته شود.
تاکید می‌کنم نویسنده باید تکیه بر حقایق گذشته این ژانر را بنویسد، باید به اتفاقات چند قرن پیش پر و بال دهد.
به زبانی ساده‌تر نویسنده می‌تواند از تاریخ، سرزمین های گذشته، انسان های مهم تاریخ و… الهام بگیرد و ایده ای جدید خلق کند و با تاریخ ادغام کند.
تنها فردی می‌تواند از پس این ژانر بر بیاید که قلمی خوب و توانا داشته باشد و چندین سال در این شغل فعالیت کرده باشد.


اساطیری:
این ژانر هم همانند ژانر تاریخی، خواننده را به قرن ها پیش می‌برد اما با این تضاد که ژانر اساطیری بر خلاف ژانر تاریخی هیچ گونه منبع تاریخی‌ای ندارد و حوادث در ذهن نویسنده شکل گرفته و به قلم کشیده می‌شوند.
فرق دیگر این دو ژانر با یکدیگر این است که در ژانر اساطیری تنها فضای حاکم بر آن گذشته است و تمامی اتفاقات را نویسنده خلق می‌کند اما در ژانر تاریخی نویسنده باید به دنبال دلیلی برای اثبات گفته‌هایش بدود.
البته نویسنده باید همانند ژانر تاریخی کلمات و حتی دیالوگ ها را هم قدیمی بنویسد تا خواننده بهتر بتواند با کلمات و سیر داستان همراه شود.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Apr
544
4,901
118
چند نکته راجع به ژانر ها:

ترکیب کردن ژانرها با یکدیگر کارتان را راحت‌تر می‌کند.
مثلا:
*ژانر پلیسی و عاشقانه
نویسنده می‌تواند در کنار صحنه‌های پلیسی و نقشه‌هایی جالب برای شکست دادن دشمن، کمیتاکید میکنم کمی صحنه های عاشقانه و محبت‌آمیزی در رمان ایجاد نماید.”
اما اگر ژانر فقط پلیسی باشد “ورود هر نوع صحنۀ محبت آمیز
ممنوع و تنها به ژانر پلیسی پرداخته می‌شود.
* ژانر رمان هر چیز که هست شروعش هم با همان موضوع باید باشد
مثلا:
ژانر پلیسی است” فرار و گریز پلیس با خلافکاران”
ژانر ترسناک است” صحنۀ تسخیر یک کودک توسط جن”
*منتقل کردن حس به خواننده
ژانر رمان در صورتی برای خواننده جذاب و پررنگ می‌شود که نویسنده به‌خوبی بتواند حس را به خواننده منتقل کند.
مثلا ژانر ترسناک باید بوی ترس و وحشت و دلهره بدهد، عاشقانه بوی عشق و محبت و مهربانی و…
* مشابه نویسی و کپی برداری ممنوع
هر ژانری را که استارت می‌زنید و در هر سبکی که فعالیت می‌کنید
ایده، شخصیت‌ها، اتفاقات و حوادث باید ساختۀ ذهن خودتان باشد.
الهام گرفتن مشکلی نیست اما این‌که بخواهید عین همان اتفاقی که در رمانی دیگر خوانده‌اید یا صحنه‌ای را که در فیلمی دیده اید را در رمان خود بنویسید جدا از اشکالی که در زمینۀ نویسندگی دارد به دور از شرافت است.


گرد آورنده: Hidden
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا