تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

معرفی گزینه اشعار طنز آمیز | عمران صلاحی

مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,361
20,124
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
ن و القلم و ما یسطرون●

در این تاپیک به بررسی اثر "گزینه اشعار طنز آمیز عمران صلاحی" می پردازیم.

برای آشنایی بیشتر با اشعار این شاعر به تاپیک زیر مراجعه کنید.

⊙°⊙°⊙°⊙
سایت وینش، نسیم عرب میری

اشعار گزینه اشعار طنزآمیز شاید شما را مثل اشعار مرسوم در شب شعرهای طنز به خنده قاه‌قاه نیندازد و اشک‌تان را از شدت خنده در نیاورد یا اصلا به قول خود شاعر: «ممکن است خواننده زبلی در پایان بگوید: من که خنده‌ام نگرفت. عرض شود که او خنده‌اش گرفته است، اما خودش خبر ندارد. همان انبساط خاطر، خودش خنده است. منتها خنده‌ای درونی و پنهان و بدون استفاده ابزاری از ل*ب و دندان!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,361
20,124
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
«آیا اجازه داریم که سروده‌های طنزآمیز را «شعر» بنامیم؟

به درستی نمی دانم که این سوال، بار اول چه زمانی و توسط چه کسی یا چه کسانی طرح شده‌ است. من خود اولین‌بار حوالی سال‌های ۱۳۷۳ یا ۱۳۷۴ این سوال را از زبان استاد جاودان‌یاد طنز معاصر، عمران صلاحی شنیدم. آن روز ایشان معتقد بود که اگر حس‌آمیزی، خیال‌انگیزی و انگیزش عاطفی را از لوازم یا الزامات شعر بدانیم، سروده‌های طنزآمیز به‌جهت دنبال کردن مقاصد اجتماعی و سیاسی و حتی بعضا مطامع شخصی، از دایره شمول تعریف شعر خارجند و می‌بایست آنها را «طنز منظوم» نامید.»

کتاب حدیث قند، ابوالفضل زرویی نصرآباد، صفحه۲۹۵



درباره‌ی جایگاه و ارزش ادبی شعر طنز همیشه اختلاف نظرهایی در میان ادبا و پژوهشگران وجود داشته و دارد. برخی سرودن شعر طنز را برای یک شاعر، نوعی فوق تخصص می‌دانند و معتقدند کسی که به سرودن شعرطنز اشتغال دارد همچون پزشکی فوق‌تخصص علاوه بر اینکه به شاعری تخصص دارد، باید به تکنیک‌های طنزآفرینی نیز مسلط باشد اما برخی دیگر اینچنین جایگاهی برای سروده‌های طنزآمیز قایل نیستند و آنها را فاقد جنبه‌ی شاعرانگی می‌دانند و معتقدند بخش زیادی از سروده‌های طنزآمیز معاصر را باید طنز منظوم نامید نه شعر طنز!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,361
20,124
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
و اما با این اوصاف چه نوع اشعاری را می‌توان در جایگاهی فراتر از «طنز منظوم» قرار داد و آنها را «شعر طنز» نامید؟ به عقیده‌ی نگارنده شاید بهترین مصداق برای «شعر طنز» همین گزینه اشعار طنزآمیز عمران صلاحی باشد که هم شاعرانه‌اند و از عناصر شعری بهره‌مند هستند، هم طنازانه‌ و قواعد طنزآفرینی در آنها رعایت شده. و شاید این بدین سبب باشد که او، به قول زنده‌یاد زرویی نصرآباد پیش از دیگران دغدغه‌ی سرودن «شعر طنز» به جای «طنز منظوم» داشته و به دنبال تفکیک آنها از هم رفته است.

صلاحی در مجموعه اشعار طنزآمیزش علاوه بر نازک‌اندیشی‌های شاعرانه‌‌ای که خاص اوست، از تکنیک‌های مختلفی برای ایجاد طنز استفاده کرده. گاهی از تناقض و تضاد استفاده کرده: «دلشان می‌خواست، چشم مردم را گریان ببینند، گاز اشک‌آور را ول کردند، خنده‌آور بود» گاهی با کلمات بازی می‌کند: « آواز قوطی حلبی در میان جوی.. جوی.. جوی، آواز هندوانه و آواز پرتقال.. قال… قال، آواز پوست، امان امان ای دوست!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,361
20,124
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
گاهی از غافل‌گیری استفاده می‌کند: «از معبری غریب رسیدم به معبدی، بر در نوشته بودند: لطفا به جای کفش، پا را درآورید!» گاه از فابل و گفت‌وگوهای طنزآمیز میان حیوانات بهره می‌برند: «آورده‌اند سگی روی کاه بود، گاوی در آن خزینه کاه از گرسنگی، حالش تباه بود، خندید و گفت: -نه راه می‌رود، نه به ما راه می‌دهد، نه کاه می‌خورد، نه به ما کاه می‌دهد.»

صلاحی در انتخاب مضامین نیز بر خلاف سایر شاعران طنزپرداز معاصر که به واسطه‌ی فعالیت در نشریات و روزنامه‌ها، به دنبال مضامین و موضوعات به روز و تاریخ مصرف‌دار می‌روند، به مضامین و موضوعات ماندگاری همچون عشق، انسان، زندگی و حتی مرگ پرداخته است:

«مرگ از پنجره ی بسته به من می‌نگرد

زندگی از دم در

قصد رفتن دارد

روحم از سقف گذر خواهد کرد

در شبی تیره و سرد

تخت حس خواهد کرد

که سبکتر شده است

در تنم خرچنگی است

که مرا می‌کاود

خوب می‌دانم من

که تهی خواهم شد

و فرو خواهم ریخت

توده‌ی زشت کریه ی شده‌ام

بچه‌هایم از من می‌ترسند

آشنایانم نیز به ملاقات پرستار جوان می آیند.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,361
20,124
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
و اگر در جایی از کتابش به سراغ مضامین سیاسی و اجتماعی روز هم رفته، به جای پرداختن به مصادیق به مفاهیم پرداخته و نشان داده که می توان شعر طنز سیاسی بدون تاریخ مصرف گفت. از بهترین نمونه‌های این گونه اشعار می‌توان به شعر بی‌نظیر «تو فقط خوبی» اشاره کرد: «تو کوچه دارن منو می‌زنن، تو کوچه دارن منو می‌کشن، تو بیا نذار منو بزنن، تو بیا نذار منو بکشن، میله‌ها می‌خوان آسمونو خط خطی کنن، تو بیا نذار، واسه یه دونه ستاره، اینا، چشم خورشیدو می‌خوان درآرن…» او همچنین گاهی با ظرافت و رندانگی تمام، سراغ مسایل و موضوعات اعتقادی نیز رفته: «کنار تنگ ماهیا، گربه رو نازش می‌کنن، سنگ سیاه حقه رو، مهر نمازش می‌کنن، آخر خط که می‌رسیم، خطو درازش می‌کنن…» کاری که در حوزه‌ی طنز بسیار حساس و حساسیت‌برانگیز است و شاعران طنزپرداز ترجیح می‌دهند کمتر به سمت آن بروند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,361
20,124
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
همچنین از دیگر ویژگی‌های ارزشمند اشعار طنزآمیز عمران صلاحی که نه تنها شاعران طنزپرداز معاصر بلکه شاعران معاصر نیز کمتر به آن توجه می‌شود: تصویر آفرینی در شعر است. صلاحی گاهی با چند خط شعر، تصویر یک فیلم کوتاه یا یک سکانس درخشان را در ذهن خواننده می‌سازد:

هر چه بیشتر می‌گریزم
به تو نزدیکتر می‌شوم
هرچه رو بر می‌گردانم
تورا بیشتر می‌بینم
جزیره ای هستم
در آب های شیدایی
از همه سو
به تو محدودم
هزار ویک آینه
تصویرت را می چرخاند
از تو اغاز می شوم
در تو پایان می‌گیرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر تالار ترجمه
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
گرافیست انجمن
Nov
2,361
20,124
193
20
خم یک کوچه?
وضعیت پروفایل
-پس زخم‌هامان چه؟ - نور از محل این زخم‌ها وارد می‌شود!
و اما اشعار گزینه اشعار طنزآمیز شاید شما را مثل اشعار مرسوم در شب شعرهای طنز به خنده قاه‌قاه نیندازد و اشک‌تان را از شدت خنده در نیاورد یا اصلا به قول خود شاعر: «ممکن است خواننده زبلی در پایان بگوید: من که خنده‌ام نگرفت. عرض شود که او خنده‌اش گرفته است، اما خودش خبر ندارد. همان انبساط خاطر، خودش خنده است. منتها خنده‌ای درونی و پنهان و بدون استفاده ابزاری از ل*ب و دندان!» و اصلا شاید برای همین باشد که ناشر در آخرین چاپ کتاب عبارت «طنزآمیز» را از روی جلد کتاب حذف کرده که به عنوان یکی از علاقه‌مندان ‌و طرفداران این کتاب و کسی که سال‌ها در حوزه‌ی طنز فعالیت مستمر داشته خواستار بازگشت هر چه زودتر این عبارت به روی جلد کتاب در چاپ‌های بعدی هستم!

در آخر جا دارد اشاره کنیم مهم‌ترین چیزی که صلاحی را درشیوه‌ی سرودن اشعار طنزآمیزش در این کتاب یگانه می‌سازد این است که صلاحی سبک و سیاق مخصوص به خودش را در سرودن اشعار طنزآمیز دارد. سبکی که پیش از او نبوده و منحصر به خود اوست و با کمی غور و تفحص در تاریخ طنز فارسی به جرات می‌توان اعتراف کرد که پیش از صلاحی: با این مشخصات شاعری را ندیده‌ایم!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا