مصاحبه [ گفتگو با حنانه بامیری | نویسنده ] کافه نویسندگان

[نازلــی]

هوالمحبوب

با عرض سلام خدمت شما کاربران عزیز
مصاحبه ی این هفته با حنانه بامیری گرامی @paradox صورت گرفت
در ادامه به سوالات میپردازیم:
_در ابتدا مختصری از خودتان بگویید ؟
حنانه بامیری هستم؛ دانشجوی سال آخر رشتۀ ادبیات فارسی و ساکن استان اصقهان.

_تا کنون از شما کتاب هم چاپ شده ؟
خیر. اما زنجیر در دست چاپه.

_چه طور نویسنده شدید؟
نوشتن همیشه با یه تلنگر شروع میشه؛ وقتی رمانی رو می‌خونی و با خودت میگی منم می‌تونم بنویسم و در کنارش کلمه " کاری نداره " رو میاری و شروع میکنی. اما می‌بینی که خیر، این رشته سر دراز داره.
من هم از همین دسته بودم؛ توی سن شانزده سالگی دست به قلم شدم و از اون جا فهمیدم میتونم اما فرسنگ ها فاصله دارم تا خوب نوشتن.

_برای چه می نویسید؟
برای آرامشی که از نویسندگی بهم میرسه. کمی هم برای دیده شدن.

_شیوه کارتان به چه شکل است؟ هر روز می نویسید یا منتظر الهام می مانید؟
منتظر یک ندایی که بگه این همون پارتیه که در انتظار برای نوشتنش هستی. گاها روزی چندین صفحه می نویسم و گاهی روزها گذشته و یک خط هم نتونستم بنویسم.

_آیا آثار خود را نقد می کنید؟شخصیت های داستانتان را چطور؟
شیوه اصلی خوب نوشتن نقده. اگرچه یک نویسنده همیشه از نزدیک به آثارش نگاه میکنه و نمیتونه نقدی شایسته انجام بده اما همیشه تلاشم بر این بوده از دیدگاه یک خواننده و منتقد به اثرم نگاه کنم تا نویسنده ای که عاشق داستانشه.

_نام داستان یا رمان را چه زمانی و چگونه انتخاب می کنید؟
پیش از نوشتن رمان اسمش رو انتخاب میکنم. رمان بدون اسم مانند جاده بدون هدفه. اولویت اصلی برای من در انتخاب نام بهره مندی از آرایه های ادبیه. پی رنگ رو کنارهم می گذارم و با کنکاش سعی میکنم یک استعاره یا تشبیه متناسب با پی رنگ برای نام انتخاب کنم.

_آیا در داستان موقعیتی را تشریح کرده اید که تجربه درستی از آن نداشته باشید؟
بسیار زیاد. اکثر نویسنده ها صحنه هایی رو به نگارش در میارن که تجربه ای از اون نداشته و فقط صرف تصورشون می نویسن خصوصا در ژانرهای جنایی و تخیلی.

_آیا نویسنده به الهام هم نیازمند است؟
کمک شایانی در پیشبرد داستان میکنه.

_شیوه شما برای تبدیل یک شخصیت واقعی به یک شخصیت داستانی چگونه است؟
به نظر من مطالعه یک فیلم مشابه با شخصیت داستان میتونه به نوعی کمک کننده باشه. به خصوص برای توصیف حالات و ویژگی های رفتاری شخصیت اصلی میتونه از حالت های صورت بازیگران کمک گرفت. اما در کل برای به تبدیل واقعیت به داستان بیشتر به ذهن متوسل میشم.

_در اشخاص داستان های شما، کدام شخصیت برگرفته ای شخصیت خودتان است؟
هیچ کدوم شبیه خودم نیستن.

_از کدام نویسنده ایرانی یا غیر ایرانی متاثر بوده اید؟
سعیم رو میکنم قلم متفاوتی داشته باشم اما الگوی من برای نویسندگی ژوزه ساراماگو خالق کوری هست.

_در حال حاضر چه می نویسید؟
رمان زنجیر
دلنوشته رق*ص آب در آتش

_حرفی برای نویسندگان تازه کار ندارید؟
نا امید نشید؛ مسلما اولین اثر شما بهترین اثر نخواهد بود. بنویسید، بنویسید و بنویسید تا وقتی به اوج برسید دست از قلم نکشید.

_در صورتی که پیشنهاد یا انتقادی در جهت پیشرفت انجمن کافه نویسندگان دارید، به دیده ی منت میپذیریم.
انتقادی نیست؛ بهترین تیم مدیریت که بدون خستگی و با عشق کمک میکنن تا نویسنده ها دیده بشن و بتونن آثارشون رو به اشتراک بذارن. مرسی ازتون

و سخن پایانی:
در سایه سار فراموشی ها
خط پایان می رسد
اما نه برای من
نه برای تو
آن کس که هوای کهنه را نشخوار می کند
تا مرگ لحظه ها را ببیند

???

متشکر از @paradox عزیز که وقتشان را در اختیار ما گذاشتند و با صبوری به سوالات پاسخ دادند
امیدوارم کلام ایشان نوری در شروع نویسندگی شما عزیزان باشد

یا حق​