تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

متون و دلنوشته گم شدگان برای همیشه

وضعیت
موضوع بسته شده است.
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
میگم که شاید این زندگی من نیست، شاید زندگی شخص دیگریست، و اینجا فراموشش کرد، همانطور که آدم کلیداشو روی میز فراموش میکنه، ولی بلاشک دنبالش برمیگرده و معذرت خواهی میکنه، آره باید معذرت خواهی کنه.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
‌‌
‌انتظار سخت است،
فراموش کردن هم سخت است،
اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی
از همه سخت تر است ...

[ پائولو کوئلیو ]​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
اگر می خواهید یک نفر را بُکُشید
پیشنهاد می کنم اول به او محبت کنید...
خاطره بسازید... ساعت ها با او وقت بگذرانید... غافلگیرش کنید، به هر بهانه ای شادی اش را باعث شوید... برایش سنگ صبور باشید...
اینگونه زنده اش می کنید، و دقیقا زمانی که جز شما کسی را در زندگی اش ندارد رهایش کنید...
او را در بدترین شرایط زندگی اش
درست وقتی که به شما بیش از هر کس دیگری نیاز دارد...
تنها بگذارید!
ترجیحا این رفتنتان هم بدون دلیل باشد...
بی هیچ حرفی ... بدون خداحافظی!
در آخرین مسیجتان هم برایش آرزوی خوشبختی کنید!
شک نکنید او خواهد مُرد... هر روز از نو ..
هر روز از نو می میرد و تا عمر دارد آن آدم سابق نمی شود!
[زیور شیبانی]​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
من دیگر من نیست ؛ یک غریبه است با احساساتی عجیب ، زیباتر و مهربان‌تر است اما دیگر من نیست دلم برای من تنگ شده است! این جمله بسیار من را درمانده نشان می‌دهد اما دلم برای من تنگ شده است. دلم پرواز کردن می‌خواهد؛ دلم بالا رفتن از درخت سیب را می‌خواهد؛ دلم تنهایی مطلق می‌خواهد؛ شاید هم دلم یک سقوط باشکوه می‌خواهد.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,321
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
‌اين منم...
زمستانى گُمشده...
در بهارِ آغوشت ...



ميسا_دورقى
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی

تعداد آدم‌هایی که من واقعا دوست‌شان داشته باشم زیاد نیست
تعداد کسانی که نظر خوبی درباره‌شان دارم از آن هم کمتر است
من هرچه بیشتر دنیا را می‌شناسم، از آن ناراضی‌تر می‌شوم!
هر روز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم که آدم‌ها شخصیتِ ناپایداری دارند و نمی‌شود روی ظواهر لیاقت یا فهم و شعورشان حساب کرد...
•جین آستین
[شرح حال...]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
از منِ قبل از تو چیز زیادی بخاطر ندارم
فقط می‌دانم که چشم‌هایم غیر از سیاهی هم می‌دیدند.
قبل از تو نیز غم داشتم
ولی خنده‌هایم نیز یادم هست.
منِ قبل از تو جمعه‌ها را زندگی می‌کرد
نه که دلگیری آدینه به زانو درش بیاورد
منِ قبل از تو تنها بود ولی شاد
شب و روزهایش با هم فرق داشتند.
راستی منِ قبل از او
با توام! مرا بخاطر داری؟

[عادل رستمکلایی]​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا