تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

وضعیت
موضوع بسته شده است.
Jul
12,190
58,153
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...
اون شب می‌خواستم تو ماشین بهت بگم
می‌خواستم بگم رفتنی كه توش آدم همه‌اش به فكر برگشتن باشه كه رفتن نيست، فقط تعريف فاصله است.
می‌خواستم بگم كدوم دو نفره‌هايی رو تو دنيا می‌شناسی که بعد از رفتن حال‌شون خوب شده و فراموشی گرفتن ؟
می‌خواستم بگم چرا آدم‌ها فكر می‌كنن كه فراموش كردن شبيه به آب خو*ردن تو يه روز تابستونی ؟
می‌خواستم بگم حالا که تصمیم به رفتن، حداقل دست‌هام رو با خودت ببر
و يا موهات رو اينجا بذار ، اونا كه گناهی نكردن ، اونا که نباید به آتیش ما بسوزن ..
اما نشد ..
نشد اون شب بهت بگم
حرف‌هام نگفته موند؛
و ميدونی تو دنيای ما آدم‌ها هيچ چيزی نمی‌تونه سنگين‌تر از حرف‌های نگفته باشه.

✍️نویسنده:
پویان اوحدی

?گوینده:
ملیکا زند

?میکسر:

@avinmyth

[ لینک دانلود فایل صوتی ]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر آزمایشی تالار آوای کتاب+همیار تالار نقد+میکسر
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایشی
همیار مدیر
منتقد انجمن
ژورنالیست
گوینده انجمن
Feb
93
271
53
Neverland
دوزخ موجودات زنده چیزی نیست که آمدنی باشد‌؛ اگر دوزخی باشد، هم‌اکنون آمده است، دوزخی که ما هر روز آن را زندگی می‌کنیم، دوزخی که ما از با هم بودن می‌سازیم. دو راه برای گریز از رنج دوزخ هست؛ اولی برای بسیار کسان آسان‌تر است: دوزخ را بپذیرند و طوری با آن یکی گردند که دیگر از دیدنش عاجز شوند. دومی پرخطر است و مراقبت و دل‌نگرانی دائمی می‌خواهد: بگردند و بیاموزند که چه و که، در دل دوزخ، از دوزخ برکنار است و آن‌گاه به یاریش بشتابند و به او مجالی دیگربار دهند.

نویسنده: ایتالو کالوینو

گوینده: @LUNA

میکسر: @LUNA


[لینک دانلود فایل صوتی]
 
مدیر آزمایشی تالار آوای کتاب+همیار تالار نقد+میکسر
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایشی
همیار مدیر
منتقد انجمن
ژورنالیست
گوینده انجمن
Feb
93
271
53
Neverland
مادر می‌گوید با دانستن ابعاد دقیق هرچیز می‌توان آن را فتح کرد. می‌گوید باید خانه را فتح کرد. منظورش از فتح کردن قابلِ سکونت کردن است. اصولاً دربارۀ هرچیزی که باید مالک شود یا به کنترل خودش دربیاورد همین را می‌گوید. مثلاً وقتی بی‌دلیل غمگین می‌شود و چند روزی توی خودش فرو می‌رود عاقبت که با خودش می‌جنگند و از لاکش بیرون می‌آید، می‌گوید خودش را فتح کرده. بعد از چند هفته کار، داروی جدیدی را که غالباً پماد است به عمل می‌آورد می‌گوید آن را فتح کرده. در اصل این را از گوته یاد گرفته که جایی می‌گوید اگر می‌خواهید انسانی آزاده باشید باید هر روز آزادی خود را فتح کنید. اول باید فاتح خود بود، بعد خانه و بعد بقیۀ جهان. این یعنی باید دقیق به کوچک‌ترین علائم بدن خود، تغییرات در وضع باغچه یا حیاط یا دیوار کوچه توجه کرد… باید همیشه به جزئیات دقت کرد. جزئیات اهمیتی ابدی دارند، چرا که تنها در صورت فهم آن‌ها است که می‌توان با کلیات و آخر سر با جهان هماهنگ شد.

نویسنده: عطیه عطار زاده

گوینده: @LUNA

میکسر: @LUNA


[لینک دانلود فایل صوتی]
 
مدیر آزمایشی تالار آوای کتاب+همیار تالار نقد+میکسر
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایشی
همیار مدیر
منتقد انجمن
ژورنالیست
گوینده انجمن
Feb
93
271
53
Neverland
عشق پدرم هرگز از دل مادرم بیرون نرفت.
او عشق به پدرم را به سرزندگی تابستان آشنایی‌شان نگه داشته است. زندگی را پس زده تا این کار را بکند. گاهی روزهای زیادی فقط با هوا و آب زنده است. از آنجا که تنها گونه‌ی پیچیده‌ی حیات است که این کار را می‌کند، باید روی موجودی که او هست نامی گذاشت. دایی جولیان یک بار برایم گفت که آلبرتو جاکوماتی نقاش و مجسمه‌ساز می‌گوید گاهی برای نقاشی یک صورت باید از خیر کل اندام گذشت. برای نقاشی یک برگ باید منظره‌ای را فدا کرد. ممکن است در ابتدا به نظر برسد داری خودت را محدود می‌کنی، اما بعد از مدتی می‌فهمی با داشتن نیم سانت از چیزی بیشتر احتمال دارد احساس خاصی از این جهان را حفظ کنی تا که وانمود کنی تمام آسمان را به تصویر می‌کشی.
انتخاب مادرم یک صورت یا یک برگ نبود. انتخاب او پدرم بود و برای حفظ یک احساس خاص، دنیا را فدا می‌کرد.

نویسنده:نیکول کراوس

گوینده: @LUNA

میکسر: @LUNA

[لینک دانلود فایل صوتی]

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 4) View details

بالا