با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
اما قوی ترین شخص،
همون آدمی هست که
بیشتر از همه اعتمادش مورد سو
استفاده قرار گرفته، بار ها شکسته شده و
ضربه خورده و این شخص رو
دیگه هیچ چیز، یا هیچکس
نمی تونه متوقف کنه!
نمیدونم چرا همه اصرار دارن شبا بخوابیم، هر بار که شب بیدار موندم و خورشیدو به خورشید کوک زدم یه اتفاق بزرگ تو زندگیم افتاد.
به هر جای زندگیم که برمیگردم میبینم همیشه تنها بودم. وسط بازی با دوستام، توی مدرسه، بین شلوغی یه مهمونی خانوادگی، وقتی با دوستای صمیمیم حرف میزدم، تو همهی این لحظه تنها بودم و توی دنیای خودم غرق.
تنهایی خوب نیست، واقعا خوب نیست. اینطوری هم نیست که بهش عادت کنی و بگی ولش کن من تنها میمونم و قدرتمند تر میشم. در واقع ما ادما هیچ وقت نمیتونیم با تنهایی کنار بیایم، حداقل من که نتونستم. همیشه دورم پر از شخصیت و کاراکتر های ساختهی ذهنم بود که باید براشون دیالوگ مینوشتم، بهشون پوزیشن میدادم و برا هرکدوم کامل توضیح میدام تو سکانسی که قراره برداشت کنیم چه نقشی دارن. گاهی چندین بار فیلمبرداری میکردیم و با تیم فیلمنامه دیالوگارو بالا پایین میکردیم تا به اون چیزی که میخواستیم میرسیدیم، گاهی وقتا حتی مجبور میشدم کل تیم فیلمبرداری رو ببرم سر یه صحنه دیگه چون به این نتیجه رسیده بودیم که این سکانس باید به کلی حذف شه.
ساعتها با خودم بازی میکردم و بزرگ شدم. من واقعا تنها هستم، بین ادمایی که فکر میکنن درکم میکنن درحالی که حتی تلاشی هم نمیکنن. درک کردن به این معنا نیست که از زاویه خودتون به یه ادم نگاه کنید، باید انقدر زاویه رو تغییر بدین تا مثل موج رادیو صدا رو بدون خطو خش بشنوید، تازه اونموقع میتونید درک کنید بقیه چرا فلان حرف رو زدن یا چرا فلان کار رو کردن.
من ناامیدم، چون هیچ کدوم از فیلمام کتاب نشد، چون هیچ کدوم از رویاهام خاطره نشد، چون هیچ کدوم از دیالوگام گفته نشد، یا حتی اگه گفته شد هیچ اثری نداشت. من ناامیدم بخاطر اینکه سالها توی یه دنیای شیشه ای زندگی کردم که منتظر یه ضربه برای شکستنه و تنها دلیل این حجم از ضعف، تنهاییه. خیلیا میگن تنهایی مهم نیست! تو باید به ضعف هات غلبه کنی! انقدر قدرتمند شو که به کسی نیاز نداشته باشی! اما اونا نمیدونن اول از همه باید منی وجود داشته باشه تا برای خودم تلاش کنه و این کوه هارو کنار بزنه. من زندگی من خیلی وقته از بین رفته، مابین تمام لحظاتی که تخیل کردم گمش کردم.
خیلی سخته نتونی فرق بین تخیل و خاطره رو تشخیص بدی، وقتی هزارتا خاطره ساختی تا جای خالی ادما رو پر کنی.
هرچی بیشتر برمیگردم و خاطرات قدیمیم رو به یاد میارم به این پی میبرم که من واقعا تنها بودم. احساساتی که بین خاطره های من دفن شدن همگی خسته و عصبانیان، گاهی وقتا از دست من و گاهی وقتا از دست دیگرون. من پر از حس سرخوردگی شدم.
یهو یک میاد تو زندگیت و تو میگی این یکی میتونه، میتونه حرفامو گوش کنه وقتی بهش احتیاج دارم، بعد میبینی وقتی داری از دلتنگی و ناراحتی از درون میشکنی روت نمیشه باهاش حرف بزنی چون اون زندگی خودشو داره و تو هیچ زندگی ای برات نمونده.
یه خونه لازم دارم، یه ادم که خونه من بشه. میخوام جایی رو داشته باشم که پر از ارامش و صداقته.
۱۰ تیر، فردای روزی که پای راستم اعلام استقلال کرد.
گاهی ما آدم ها
از کسایی که دوستشون داریم فاصله میگیریم، فقط بخاطر اینکه خیلی دوستشون داریم...
بخاطر اینکه، ترجیح میدیم با ناراحتی های قلبمون تو خلوت خودمون، خودمون رو برنجونیم، توی خودمون بریزیم، اما به روی طرف مقابل نیاریم، تا ناراحت نشه.
او حال و احوالم را درک میکند.
در کوچه به کوچه های این شهر در کنارم راه میرود.
ضربان قلبم را حس میکنم.
دم و باز دمم عمیقتر میشود.
او را کنارم حس میکنم.
با من میگوید؛ میخندد، میگرید، او تنها کسیست که مرا به آغو*ش میکشد؛نوازش میکند.
در میان هیاهوی آدم هایی که به دنبال تغییر من هستند
او تنها کسیست که مرا همانطور که هستم میخواهد.
او لبخندیست بر ل*ب های بیاحساس آدمی افسرده..!
#من
هیچ وقت بیخیال اطرافم نشدم . تظاهر کردم، اما هیچ وقت فراموش نکردم . همیشه یه سری اتفاقات تو ذهنم میگذره اما هیچ وقت به زبون نیاوردم .
ولی بعضی وقت ها هم آدم کم میاره ، بیخیال میشه . بیخیال همه چی ، بیخیال گذشته ،بیخیال حال ، بیخیال آینده . فقط میخواد با خودش خلوت کنه . با خودش حرف بزنه شاید احمقانه باشه ولی خیلی وقتا برای من چاره ی درد بوده . خیلی وقتا بهم آرامش داده اینکه میدونم خودم همیشه با خودم همراهم . خودم میتونم خودم رو درک کنم برای همین دیگه توقعی از کسی ندارم که درکم کنه . چون خودم رو دارم ." همیشه اولین کسی که میتونه خیلی خوب درکت کنه خودتی و بعد اطرافیانت ." من به این جمله باور دارم . تنها کسی که میتونه از ته دل شادت کنه . تنها کسی که بهتر از هر کسی تو رو میفهمه . تنها کسی که میتونی تا ابد دوستش داشته باشی ، کسی که تا ابد کنارته و هیچ وقت ترکت نمیکنه حتی تو سختی ها . خودتی و خودت . حداقل یه وقتایی با خودت خلوت کن . اونوقت میفهمی کسی که بیشترین ارزش برای وقت گذاشتن رو داره فقط خودتی و خودت . پس هیچ وقت از خلوت کردن با خودت نترس و این رو وقت تلف کردن فرض نکن .
هرچقدر شناختت از خودت بیشتر باشه ، بیشتر آرامش داری .
کلمه ای که خیلی چیزا رو برای همه آدمای روی کره زمین تداعی میکنه . بعضی ها با شنیدن این کلمه حس خوبی پیدا میکنن و دلگرم میشن، دلگرم میشن به اینکه یه آدمی رو دارن که همیشه به یادشن، همیشه به یادشونه . روز های خوب و بد رو با هم گذروندن . وقتی پیش هم نیستن دلتنگ میشن ولی همیشه تو قلبشون یه جا برای رفیقشون دارن. شاید حتی وقتی به هم زنگ میزنن نگن که چقدر دل تنگن تا رفیقشون حسرت اینکه کنارش نیست رو نخوره و ناراحت نشه . خندیدناشون با هم ولی وقتی غمگینن، غماشونو برای خودشون نگه میدارن به رفیقشون نمیگن تا اگه کاری از دست رفیقش بر نمیاد شرمنده نشه .
آره، آدما میتونن این مدلی با هم رفیق باشن و رفاقتاشون پایدار باشه .
هر طور که رفیق هستین همونطوری بمونین.
رفاقتاتون پایدار
اینو تقریبا یه سال پیش نوشتم.. و به دو نفر فرستادم.
ولی خب... الان دیگه رفیق و رفاقتی وجود نداره.
خوش باشین. خداحافظ
گاهی بی خبری بهتر از اینه که لحظه به لحظه ، ثانیه به ثانیه بهش پیام بدی و زنگ بزنی.
گاهی بی خبری راحت از اینه که بفهمی تو زندگیش داره یه سختی هایی رو از سر میگذرونه و تو نمیتونی کاری براش انجام بدی .
گاهی بی خبری برای خودت و برای اون خیلی بهتره . شاید حسرتش به دلت بمونه ولی اگه واقعا دوست داری راحت زندگی کنه، باید بی خبر باشی.
راحت تر بگم ، اگه یه روزی خودش رفت ، خودش فاصله گرفت . جلوشو نگیر ، بزار بره. شاید برای خودش و برای تو بهترین کار باشه .
من نمیگم نَمونه ، اگه موند چه بهتر. ولی اگه رفت دیگه ازش خبر نگیر . دیگه پیگیرش نشو . بزار برای همیشه بره . بعضی وقتا این بهترین کاریه که اون لحظه میتونی انجامش بدی.
اینم تقریبا برا همون یه سال پیشه.. حالا نه دقیقا سه سال ولی خب زمان زیادی از اون روز میگذره..
داشتم میگفتم.. این برای همون ی سال پیشه و خوشحالم ازتون خبری ندارم. حداقلش اینه احساساتم و خودم درگیرتون نمیشه.
با رفیقای جدید خوش باشین.
بازم خداحافظ!
امضا: همینطور ک مهم نیستم، مهم نیستین!