تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

همگانی Cafe MOOD

مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Cafe MOOD
IMG_۲۰۲۱۱۱۱۱_۲۳۴۱۱۱.jpg

سلام؛
حتما با توئیتر و توئیت آشنایی دارید، یه متن بنویسید و عکس مرتبط باهاش رو هم ارسال کنید.
وسط چین _ فونت گندم
لطفا زیبایی ظاهری تاپیک رو حفظ کنید.

نوشته ها حتما مال خودتون باشه.
ایده ی این تاپیک اختصاصی انجمن کافه نویسندگان، بخش گالری زندگی می باشد.
اسپم ممنوع

هرگونه کپی برداری از مطالب این تاپیک پیگرد قانونی خواهد داشت.




 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
شاعر انجمن
مدیر بازنشسته
May
6,568
15,404
218
میان ستاره‌ای
______________•••_______________
گورها!
گورهای متروک خاک خورده!
هرگز نخواهید فهمید که رهایی روح از کالبدی که ایستاده می‌میرد؛
و شکستن بارها و بارها استخوان در سینه جهنم است!
سردی خاک ینی پایان؛
و جوشش خون در رگ‌های گور ایستا،
به معنای چندباره‌ی مرگ است.
عشق مرگ است،
جدایی مرگ است،
سرمای دست‌های رها شده مرگ است.
________________•••________________
✍م.ن
۲۳/ ۸/ ۰۰
•••
IMG_20211101_114410_183.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
2,173
6,058
193
اُقیانوس
وضعیت پروفایل
[As free as the ocean...]
468a8c1a2af669397c18be36f6db3f1f.gif
آرواره‌ها رگه‌های مرگ دارد.
مرده بودند و پریشان!
رد انگشتان گناه، سیاهی بر گوشه کنار زندگی‌ بود.
هنوز هم با بودنشان زنده بود!
قطره‌ای نور برای زندگی در میان امواج اقیانوسی از تاریکی، غنیمت بود.

دخترک پریشان روزگار^
23/آبان/00​
 
آخرین ویرایش:
مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
May
3,702
9,687
193
رَهـایـی
دروغ تبدیل شده بود به امری روزمره. صبح از خواب بیدار می‌شویم، دروغ می‌گوییم؛ صبحانه می‌خوریم، دروغ می‌گوییم؛ به سمت محل کارمان روانه می‌شویم، دروغ می‌گویم و بعدش آنقدر به این دروغ‌های لجن‌گرفته ادامه می‌دهیم تا به آغو*ش مرگ‌های چند ساعته‌امان سپرده شویم. این‌چنین زندگی‌هایمان به فساد کشیده شد، شاید چون به ما نگفته‌اند که دروغ تنها یک سپر موقت است و بعد سال‌ها تو می‌مانی و پوسته‌های تکه تکه شده‌ای از دروغ‌های گذشته‌ات و شاید هم به ما نگفته‌اند که آن پوسته‌ها روزی تبدیل به طناب دارمان می‌شوند و ما را نابود می‌کنند. اگر چشم‌هایت را ببندی خواهی دید که حقیقت هیچ‌گاه نابود و یا پنهان نمی‌شود؛ حتی اگر در ظاهر حقیقت همیشه بازنده باشد، نباید فراموش کرد که هیچ‌گاه نمی‌توان جلوی نور را تا به ابد گرفت. حال من از تمام آدم‌ها فاصله گرفته‌ام به بهشتِ انزوای خویش پناه برده‌ام. کتاب‌ها و گیاهانم را نیز به پناهنگاهم آورده‌ام؛ زیرا من دانستم که آن‌ها مرا بیشتر از آدم‌ها دوست دارند و معنای زندگانی را در گوشم زمزمه می‌کنند.

- - - - - - - - - - - - - - -

23 آبان 1400
نوشته شده توسط کسی که داره تو ناعدالتی غرق میشه اما همچنان امید به نجات داره

123aa3be75ff3c52bc333728ea0d1f89.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
May
1,267
1,702
168
shadow moon
وضعیت پروفایل
walking Dead
IMG_20220101_131940_146.jpg
اگر خنده بر ل*ب میزنم، یعنی چشمانم خشک و اشکانم به پایان رسیده است؛ و این خنده تلخ، دردهایم را در چاله ای در مرکز گونه هایم پنهان نموده است?
حوری-نویس
۱۱:۱۱
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Feb
1,976
2,560
168
محبوب من!
ما می‌دانستیم برای شما ناچیزیم، می‌دانستیم هیچوقت دلتان هو*س بوی موی فر ما را نمی‌کند،
ولی نمی‌دانستیم شما آنقدر از خیال ما دورید. شما در خیالمان جانتان در لا به لای موی فر ما بود...
- سارا
IMG_20220101_130514_491.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
685
727
118
آغو*ش خود ⁦;)⁩
وضعیت پروفایل
از آیینه بپرس، نام نجات ‌دهنده ‌ات را...
بُگذار برای یک بار دل بنویسد
عقل را میخواهی چه‌کار
زمانی که تمام نوشته‌هایت عطر تلخ و گس احساس را در بر می‌گیرد.


« محدثه »


74c054bfd62ae7b30924df4ab4138d67 (1).jpg
 
آخرین ویرایش:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا