اتمام یافته دل نوشته🌙اخرین نگاه ماه🌿

دست نوشته های ماه

کاربر جدید
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
4
پسندها
پسندها
24
امتیازها
امتیازها
3
یا حفیظ🦋

دل نوشته🖤
نام:اخرین نگاه ماه🌙

در کلبه‌ای تاریک نشسته‌ام، جایی که سکوت همه‌چیز را بلعیده و زمان، مثل طوفانی آرام، در اطرافم می‌چرخد. تنها نور ماه است که از میان پنجره‌ای شکسته، به داخل می‌تابد و سایه‌های سردی را روی دیوارهای ترک‌خورده نقاشی می‌کند. فنجان دمنوش تلخم، هنوز در دستان لرزانم گرم است. طعمش مثل خاطراتیست که هرگز قرار نبود تلخ شوند، اما حالا داغ و سوزان در ذهنم جریان دارند.

سوالی که هرگز پاسخی برایش نیافتم، حالا در قلبم می‌چرخد: با آن دست‌های زیبا چگونه قبلم را مچاله کردی؟ چطور توانستی چیزی به این پاکی را در مشتی کوچک، فشرده کنی تا بشکند؟ شاید آنقدر قوی بوده‌ای که توان شکستن تمام دنیایم را داشته باشی… یا شاید من به همان اندازه ضعیف بودم که اجازه دادم.

ماه، با چشمان روشن و نقره‌ایش به تماشای شکست من نشسته است؛ تنها شاهد شب‌هایی که عشق من به تو، به خاکستری سرد تبدیل شد. عشق ما، هرچه که بود، حالا در گرداب تاریکی مدفون شده و من تنها میراث‌دار شکسته‌هایش هستم.

اما نمی‌توانم بمانم. اینجا، میان سکوت و درد، دیگر جایی برای من نیست. باید بروم. باید از خاطراتی که مرا به بند کشیده‌اند فرار کنم. هرچند پاهایم زیر سنگینی غم می‌لرزد، اما قدم برمی‌دارم.

تکه‌های قبلم را جمع کردم و رفتم و رفتم… به جایی که شاید سکوت شب مراقضاوت نکند...

کاری از:
دست نوشته های ماه
...🌙🌿
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Zizi
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین