تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید
‌دلنوشته شانه های خیابان به قلم ستاره لطفی و مهنا عزیزی

دانلود ‌دلنوشته شانه های خیابان به قلم ستاره لطفی و مهنا عزیزی 2024-05-20

این بخش از سایت کافه نویسندگان، دلنوشته شانه های خیابان را برای شما عزیزان آماده کرده ایم. برای دانلود دلنوشته شانه های خیابان از ستاره لطفی و مهنا عزیزی با ما همراه باشید.



دیباچه دلنوشته شانه های خیابان:‌​

بیش از پیش به جانم فشار می آید،
وقتی که می دانم هست…
اما دست های من خالی است!
در این شب تیره و تار،
دل نیز گرفتار…
جان شده غرقِ درد،
جسم شده گرفتارِ مرگ…
تنها شانه ی خیابان است که می کشد بار گران مرا به دوش،
تنها شب های مسکوت است که می کند درد مرا خاموش…
دستی به سویم دراز شد،
اما وقتی آن را گرفتم؛
خرد شد، فرسوده شد… محو شد.‌



بخشی از دلنوشته شانه های خیابان از ستاره لطفی و مهنا عزیزی:‌​

در پس یک به یک اجزای قلبم، دلخوشی نمادین از غم می گذارم.
چهره ی محنت زده ام را به استتار خوشحالی مفرط در می آورم.
به دلم قول داده بودم تنها زمانی به سراغش می روم که خشنودی هایم را با او قسمت کنم!
انسان های اطرافم مرا به سخره ی محبت از ته دلشان گرفته اند و من خرسند به باور دروغین عطوفت آن ها، چهره ای بشاش از خود به نمایش می گذارم. و آن ها چه می دانند از آتش سوزناکی که دلم را به پرتگاه دوزخ هیزم شکنان جهنم نزدیک می کند. و من دلخوشی هایم را در دنیایی به نام ناکامی های بی اساس به یادگار می گذارم…
چه زمان باید صدای شوق خنده هایم را از اسارت غم رهایی بخشم و سر بردارم از شانه های سرد خیابان.
ارسال کننده
مآهلی
دانلود ها
4
بازدیدها
12
اولین انتشار
آخرین بروزرسانی
امتیاز
0.00 star(s) 0 امتیاز
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8