مملکت رو به جایی رسوندن که احساس میکنم اغلب مترجما دیگه از خیر کتاب به نام خودشون ترجمه کنند، گذشتند میان برای موسسات کنکوری برای رزومه دانشجوها تو مصاحبه دکتری کتاب ترجمه می کنند و مقاله می نویسند، اون وقت یه دانشجو بدون اینکه یه کلمه ترجمه کرده باشه یا حتی الفبای ترجمه بدونه صاحب چن کتاب و مقاله میشه و گوی سبقت رو از رقباش می ربایه و اون بیچاره ای که پول نداره و هم سطحش هست، همونجا می مونه ... از اینکه اینقد «پول» قدرت داره، از اینکه طبقه متوسط و ضعیف جامعه تحت سلطه قدرتمندا و ثروتمندا قرار گرفتن آدم حالش بد میشه... بدتر اینکه آدم نمی دونه اگه روزی خودش هم جزو این دو قشر بشه برده قدرت و ثروت میشه یا همینی که هست می مونه...