شعر « تک بیت؛ »

[سِرمه.]

گر دل نبُوَد، کجا وطن سازد عشق
گر عشق نباشد، به چه کار آید دل
- ابو سعید ابوالخیر.

​

 

[سِرمه.]

آمدم یاد تو از دل به برونی فکنم
دل برون گشت ولی یاد تو با ماست هنوز

- مهدی اخوان ثالث.​

 

[سِرمه.]

شبیه کودکی پیش رفیقانش زمین خورده
درونم بغض بی رحمیست، اما کم نیاوردم

- سعید صاحب علم.​

 

[سِرمه.]

گفتم که تو منظور من از این همه شعری
مغرور، نگاهی به من انداخت که منظور؟!

- سجاد سامانی .​

 

[سِرمه.]

همچو بوی گل که در آغو*ش گل از گل جداست
هم برون از عالمی، هم در کنار عالمی

- صائب تبریزی.​

 

[سِرمه.]

نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی هیچ چیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا می‌کند

- کاظم بهمنی.​

 

[سِرمه.]

عاشق آن نیست که هرلحظه زند لاف محبت
مرد آن است که ل*ب بندد و بازو بگشاید

- قاآنی.​

 

[سِرمه.]

تا بداند که شبِ ما به چه سان میگذرد
غم عشقش دِه و عشقش دِه و بسیارش دِه

- مولانا.​

 

[سِرمه.]

چه در کار و چه در کار آزمودن
نباید جز به خود، محتاج بودن

- پروین اعتصامی.​

 

[سِرمه.]

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم

- وحشی بافقی.​