تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
گر بيدل و بي‌دستم وز عشق تو پابستم
بس بند که بشکستم ، آهسته که سرمستم

در مجلس حيراني ، جاني است مرا جاني
زان شد که تو مي داني ، آهسته که سرمستم

پيش آي دمي جانم ، زين بيش مرنجانم
اي دلبر خندانم ، آهسته که سرمستم

ساقي مي جانان بگذر ز گران جانان
دزديده ز رهبانان ، آهسته که سرمستم

رندي و چو من فاشي ، بر ملت قلاشي
در پرده چرا باشي ؟ آهسته که سرمستم

اي مي بترم از تو من باده ترم از تو
پرجوش ترم از تو ، آهسته که سرمستم

از باده جوشانم وز خرقه فروشانم
از يار چه پوشانم ؟ آهسته که سرمستم

تا از خود ببريدم من عشق تو بگزيدم
خود را چو فنا ديدم ، آهسته که سرمستم

هر چند به تلبيسم در صورت قسيسم
نور دل ادريسم ، آهسته که سرمستم

در مذهب بي‌کيشان بيگانگي خويشان
با دست بر ايشان آهسته که سرمستم

اي صاحب صد دستان بي‌گاه شد از مستان
احداث و گرو بستان آهسته که سرمستم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
یــار مرا غار مــرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غـــار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تــویی فاتح و مفتوح تـویی
سینـــه مشــروح تــویی بـــر در اســرار مرا
نـــور تـــویی سـور تــویی دولت منصور تـویی
مـــرغ کـــه طــور تــویی خســته بــه منقار مرا
قطـــره تویی بحــر تویی لطـف تــویی قهــر تویی
قنــد تـــویی زهـــر تــویی بیــــش میـــازار مرا
حجره خورشید تویی خانه ناهید تویی
روضــه اومیــد تویـــی راه ده ای یــار مرا
روز تــویی روزه تـــویی حـاصل دریوزه تـویی
آب تــویی کــوزه تــویی آب ده این بـــار مـــرا
دانـــه تویــی دام تــویی بــاده تویی جام تـویی
پختـــه تویی خـــام تــویی خـــام بمگـــذار مرا
این تن اگـــر کـــم تــندی راه دلــم کــم زندی
راه شــدی تــا نبــدی ایـــن همـــه گـــفتار مرا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
یک بو*سه ز تو خواستم و شش دادی

شاگرد که بودی که چنین استادی

خوبی و کرم را چو نکو بنیادی

ای دنیا را ز تو هزار آزادی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
ای در دل من میل و تمنا همه تو
وندر سـر من مایه سودا همه تو

هرچنـــــد به روزگار در می‌نگرم
امروز هـمه تویی و فردا همه تو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد
خوشتر از جان چه بود از سر آن برخیزد
بر حصار فلک ار خوبی تو حمله برد
از مقیمان فلک بانگ امان برخیزد
بگذر از باغ جهان یک سحر ای رشک بهار
تا ز گلزار و چمن رسم خزان برخیزد
پشت افلاک خمیدست از این بار گران
ای سبک روح ز تو بار گران برخیزد
من چو از تیر توام بال و پری بخش مرا
خوش پرد تیر زمانی که کمان برخیزد
رمه خفتست همی‌گردد گرگ از چپ و راست
سگ ما بانگ برآرد که شبان برخیزد
من گمانم تو عیان پیش تو من محو به هم
چون عیان جلوه کند چهره گمان برخیزد
هین خمش دل پنهانست کجا زیر زبان
آشکارا شود این دل چو زبان برخیزد
این مجابات مجیر است در آن قطعه که گفت
بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
بشنو این نی چون شکایت می‌کند

از جداییها حکایت می‌کند

کز نیستان تا مرا ببریده‌اند

در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
جــنگ هـای خلق، بهر خوبی است

بــرگ بی بــرگی، نشان طوبی است

خشم هــای خلـق، بهـر آشتی است

دام راحــت دایمــاً بـی راحتی است

هــر زدن، بهـر نــــوازش را بــُـود

هــــر گـــله از شـکر آگــه می کند

جنـــگ ها می آشتـی آرد درســـت

مـــارگیـر از بهــر یــاری مار جست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
ای یوسف خوش نام مـا خوش می‌روی بر بام مــــا
ای درشکـــسته جــام مـا ای بــردریـــــده دام ما
ای نــور مـا ای سور مـا ای دولت منصــور مـا
جوشی بنه در شور ما تا می‌شود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
ای یــار مـــا عیــار مـــا دام دل خمـــار مـــا
پا وامکــش از کار ما بستان گــــرو دستار مــا
در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل
وز آتـــــش ســودای دل ای وای دل ای وای مـــــا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
گر شرم همی از آن و این باید داشت

پس عیب کسان زیر زمین باید داشت

ور آینه وار نیک و بد بنمائی

چون آینه روی آهنین باید داشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
اندر دل بی وفا غــم و ماتم باد

آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غـم که هزار آفرین بر غم باد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان‌ها

تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان‌ها

بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها

تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها

ناقوس تن شکستی ناموس عقل بشکن

مگذار کان مزور پیدا کند نشان‌ها

ور جادویی نماید بندد زبان مردم

تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها

عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر

چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
از آتش عشق در جهان گرمیها

وز شیر جفاش در وفا نرمیها

زانماه که خورشید از او شرمنده‌ست

بی شرم بود مرد چه بی شرمیها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
دلتنگم و دیدار تو درمان من است

بی رنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ دلی مبـاد و بر هیچ تنی

آنچ از غم هجران تو بر جان من است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
محتسب در نيم شب جايي رسيد
در بن ديوار مستي خفته ديد

گفت هي مستي چه خوردستي بگو
گفت ازين خوردم که هست اندر سبو

گفت آخر در سبو واگو که چيست
گفت از آنک خورده‌ام گفت اين خفيست

گفت آنچ خورده‌اي آن چيست آن
گفت آنک در سبو مخفيست آن

دور مي‌شد اين سال و اين جواب
ماند چون خر محتسب اندر خلاب

گفت او را محتسب هين آه کن
م*ست هوهو کرد هنگام سخن

گفت گفتم آه کن هو مي‌کني
گفت من شاد و تو از غم منحني

آه از درد و غم و بيداديست
هوي هوي مي‌خوران از شاديست

محتسب گفت اين ندانم خيز خيز
معرفت متراش و بگذار اين ستيز

گفت رو تو از کجا من از کجا
گفت مستي خيز تا زندان بيا

گفت م*ست اي محتسب بگذار و رو
از برهنه کي توان بردن گرو

گر مرا خود قوت رفتن بدي
خانه‌ي خود رفتمي وين کي شدي

من اگر با عقل و با امکانمي
همچو شيخان بر سر دکانمي
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
آنکس که ترا دید و نخندید چو گل

از جان و خرد تهیست مانند دهل

گبر ابدی باشد کو شاد نشد

از دعوت ذوالجلال و دیدار رسل
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
ساربانا اشتران بين سر به سر قطار م*ست
مير م*ست و خواجه م*ست و يار م*ست اغيار م*ست
باغبانا رعد مطرب ابر ساقي گشت و شد
باغ م*ست و راغ م*ست و غنچه م*ست و خار م*ست
آسمانا چند گردي گردش عنصر ببين
آب م*ست و باد م*ست و خاک م*ست و نار م*ست
حال صورت اين چنين و حال معني خود مپرس
روح م*ست و عقل م*ست و خاک م*ست اسرار م*ست
رو تو جباري رها کن خاک شو تا بنگري
ذره ذره خاک را از خالق جبار م*ست
تا نگويي در زمستان باغ را مستي نماند
مدتي پنهان شدست از ديده مکار م*ست
بيخ‌هاي آن درختان مي نهاني مي‌خورند
روزکي دو صبر مي‌کن تا شود بيدار م*ست
گر تو را کوبي رسد از رفتن مستان مرنج
با چنان ساقي و مطرب کي رود هموار م*ست
ساقيا باده يکي کن چند باشد عربده
دوستان ز اقرار م*ست و دشمنان ز انکار م*ست
باد را افزون بده تا برگشايد اين گره
باده تا در سر نيفتد کي دهد دستار م*ست
بخل ساقي باشد آن جا يا فساد باده‌ها
هر دو ناهموار باشد چون رود رهوار م*ست
روي‌هاي زرد بين و باده گلگون بده
زانک از اين گلگون ندارد بر رخ و رخسار م*ست
باده‌اي داري خدايي بس سبک خوار و لطيف
زان اگر خواهد بنوشد روز صد خروار م*ست
شمس تبريزي به دورت هيچ کس هشيار نيست
کافر و مومن خر*اب و زاهد و خمّار م*ست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
گفتی که مستت میکنم
پر زانچه هــستت میکنم

گـــفتم چـــگونه از کجا؟
گفتی که تا گـفتی خودآ

گفتی که درمــانت دهم
بر هـــــجر پـایـانت دهم

گفتم کجا،کی خواهد این؟
گفتی صـــبوری باید این
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
نردبان اين جهان ما و منيست
عاقبت اين نردبان افتادنيست

لاجرم هر کس که بالاتر نشست
استخوانش سخت تر خواهد شکست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
ای دوست قبولم کن و جانم بستان

مستم کن و از هر دو جهانم بستان

با هرچه دلم قرار گیرد بیتو

آتش به من اندر زن و آنم بستان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LLARILX

کاربر انجمن
مدیر بازنشسته
عضویت
17/4/20
ارسال ها
539
امتیاز واکنش
1,391
امتیاز
103
محل سکونت
♡یه گوشه از خونه♡
ای قـوم بــه حج رفتـه کجایید کجایید
معشــوق همیــن جـاست بیایید بیایید
معشــوق تــو همسـایه و دیــوار به دیوار
در بادیه ســـرگشته شمـــا در چــه هوایید
گــر صـــورت بی‌صـــورت معشـــوق ببینیــد
هــم خـــواجه و هــم خانه و هم کعبه شمایید
ده بـــــار از آن راه بـــدان خـــانه بـــرفتیــــد
یــک بـــار از ایـــن خانــه بــر این بام برآیید
آن خانــــه لطیفست نشان‌هـــاش بگفتیــد
از خــواجــــه آن خــــانـــــه نشانـــی بنماییـــد
یک دستـــه گــل کــو اگـــر آن بـــــاغ بدیدیت
یک گـــوهر جــــان کـــو اگـــر از بحر خدایید
با ایــــن همـه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8