تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید

همگانی توتوچان

  • شروع کننده موضوع DELVIN.
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 26
  • پاسخ ها 2

DELVIN.

مدیر آزمایشی گالری زندگی▪️سردبیر روزنامه ویتالیا▪️
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
سـر‌دبیر انجمن
ژورنالیست انجمن
عضویت
26/3/24
ارسال ها
97
امتیاز واکنش
70
امتیاز
18
درباره کتاب توتوچان
در مدرسه‌ٔ توموئه که دانش‌آموزان آن مجاز بودند روی هر موضوعی که به آن علاقه‌مندند کار کنند، باید بدون توجه به آنچه در اطرافشان جریان داشت، ذهن خود را روی موضوع موردعلاقه‌شان متمرکز کنند. به این ترتیب، هیچ‌کس به بچه‌ای که آواز «چشم، چشم، دو ابرو» را می‌خواند، توجهی نمی‌کرد. یکی دو نفر به این موضوع علاقه‌مند شده بودند؛ اما بقیه غرق در کتاب‌های خودشان بودند. کتاب توتوچان قصه‌ای افسانه‌ای بود؛ درباره‌ٔ ماجراهای مرد ثروتمندی که می‌خواست دخترش ازدواج کند. نقاشی‌های آن جالب بود و کتاب طرفدار زیادی داشت.
 

DELVIN.

مدیر آزمایشی گالری زندگی▪️سردبیر روزنامه ویتالیا▪️
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
سـر‌دبیر انجمن
ژورنالیست انجمن
عضویت
26/3/24
ارسال ها
97
امتیاز واکنش
70
امتیاز
18
همه‌ٔ دانش‌آموزان مدرسه که مثل ماهی ساردین داخل واگن چپیده بودند، آنچه را در کتاب‌ها نوشته شده بود، با ولع می‌خواندند. آفتاب صبحگاهی از ورای پنجره‌ها به درون می‌تابید و چشم‌اندازی پدید می‌آورد که سبب شادمانی قلبی مدیر مدرسه می‌شد. همه‌ٔ دانش‌آموزان آن روز را در کتابخانه گذراندند.
 

DELVIN.

مدیر آزمایشی گالری زندگی▪️سردبیر روزنامه ویتالیا▪️
عضو کادر مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
سـر‌دبیر انجمن
ژورنالیست انجمن
عضویت
26/3/24
ارسال ها
97
امتیاز واکنش
70
امتیاز
18
تتسوکو کورویاناگی در این کتاب کوشیده‌ شیوه‌های آموزشی آقای کوبایاشی را توصیف کند. او اعتقاد داشت همه کودکان ذاتاً با طبیعت و سرشت خوبی به‌دنیا می‌آیند؛ ولی محیط و تأثیر رفتار غلط بزرگسالان به آنان آسیب می‌رساند. هدف او آن بود که «طبیعت خوب» کودکان را آشکار ساخته و آن را بهبود و تکامل بخشد؛ تا به این ترتیب کودکان مردمانی باشخصیت بار بیایند.
آقای کوبایاشی «طبیعی‌بودن» را ارزشمند می‌دانست و می‌خواست کاری کند که شخصیت کودکان تا حدّ ممکن طبیعی رشد و تحول یابد. او طبیعت را نیز دوست داشت. میوچان، دختر کوچک او، یک روز به نویسنده گفت پدرش عادت داشت هنگام کودکی، او را برای گردش و قدم‌زدن ببرد و می‌گفته است: «بیا در طبیعت دنبال هماهنگی بگردیم.»
 

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8