تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید

هنری درک آثار هنری با کلید روح بشری

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
⚘⬤به نام خداوند رنگ ها⬤⚘


هنر پدیده‌ی پیچیده‌ای است که جنبه‌های مختلف از تأثیرپذیری تا تأثیرگذاری را توأمان با خود دارد و طبیعتاً در جوامع گوناگون بازتاب‌های مختلفی به‌بار می‌آورد. به دلیل پیچیدگی‌ها و چند جانبه و لایه‌ای بودنش کار مطالعه و درک آن فقط از یک راه برای روشن کردن مطلب امکان‌پذیر نیست. به عبارت دیگر، با هر نوع نگرشی یکی از جنبه‌ها و نوع خاصی از مطالعه و روش‌های مطابق با آن هنر را می‌توان بررسی و با داشتن بضاعت‌های لازم ذاتی و اکتسابی برای درکش تلاش کرد.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
ابتدا مناسب است تعدادی از تعاریف هنر و منشأ آن را به شکلی کلی برای روشن‌تر شدن درک مطلب به یاد آوریم. اصطلاح مشهور تخنه در فلسفه یونان باستان توسط افلاطون و ارسطو در تبیین هنر به‌کار برده شد که چگونه انسان به تقلید از طبیعت می‌پردازد و نفس این عبور و تقلید از طبیعت و واقعیت (تخنه) هنر است. البته تفاوت‌هایی بین افلاطون و ارسطو در چگونگی تقلید و ارزشش وجود دارد. نظریه بیان، هنر را بیان عواطف و تمنیات درونی انسان می‌داند و تولستوی و کروچه از جمله این هنرمندان هستند. نظریه‌ی زیبایی، هنر را موظف به تصویر کشیدن زیبایی طبیعی در بطن هستی می‌داند. در نگاهی دیگر، به هنر فرم می‌رسیم. جامعه‌شناسی هنر اگرچه موضوع واحد هنر را پیش‌روی خود دارد، اما با بررسی و درک شاخه‌های مختلف دو رویکرد کلی را پیش‌رویمان خواهیم داشت: اول، بررسی هنر به شیوه‌ی توصیفی. دوم بررسی هنر به شیوه علیّ.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
آرنولد هاوزر معتقد است، که برای درک آثار هنری کافی است که شرایط اقتصادی و اجتماعی را که اثر هنری در آن متولد شده بشناسیم. در این رویکرد، پایگاه اجتماعی هنرمند از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به همراه شرایط جامعه در آثار هنری نقشی تعیین‌کننده دارد، اما این تعیین‌کنندگی را دشوار می‌توان توضیح داد. درک دو مفهوم هنری یعنی سبک و محتوا بیشترین اهمیت را دارد و تغییرات آن‌ها در طول زمان نشان‌دهنده‌ی تأثیرات اجتماعی بر هنر است. این سبک‌ها و مضامین مختلف در آثار هنری و در ارتباط با تأثیرات شرایط اجتماعی مختلف بر هنر مجسم شده‌اند. مسئله‌ای که در تمام تعاریف هنر مشترک است موضوع زیبایی است که به دو صورت کلی، عینی یا بیرونی و دیگر ذهنی یا درونی نمود دارد.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
● نظریه‌های عینی
باومگارتن زیبایی را با توازن نظام اجزا و نسبت متقابل آن‌ها و نسبت آن‌ها به تمام زیبایی تعریف کرده و منظور و هدف زیبایی را ترضیه و تحریک و رغبت و اشتیاق دانسته است ولی درباره‌ی تجلی زیبایی معتقد است که والا‌ترین تحقق زیبایی را در طبیعت می‌شناسیم. از این‌رو، تقلید از طبیعت عالی‌ترین مسئله‌ی هنر است. به گفته هگل: «خداوند در طبیعت و هنر به صورت زیبایی تجلی نموده است» و به عقیده‌ وی حقیقت و زیبایی یکی است، تنها فرقی که وجود دارد این است که حقیقت تا جایی که موجود و فی‌نفسه قابل تفکر است خود تصور است ولی تصور هنگامی که در خارج تجلی کند برای شعور انسان نه فقط حقیقی بلکه زیبا تعبیر می‌گردد. بنابراین، زیبا تجلی تصور است.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
می‌توان تصور کرد که منشأ زیبایی لذ*ت قرار گیرد، درست برخلاف افلاطون که می‌نوشت معیار ارزش هنر لذ*ت نیست بلکه درستی است؛ هرچند افلاطون در ضیافت زیبائی را نه علت بلکه معلول می‌داند و آن را نتیجه عشق می‌خواند. به گفته قدیس آکویناس، لذ*ت علامت مشخص زیبایی است و زیبایی به ناظر لذ*ت می‌بخشد وی می‌گوید اگر می‌خواهید ردپای زیبایی را تا درون لانه‌اش پی‌جویی کنید، کافی است کسی را بیابید که متلذذ شده باشد و آن‌گاه کشف کنید که چه چیزی باعث لذ*ت او شده است و بدین‌ترتیب نهانگاه زیبایی را یافته‌اید. همه‌‌ی افراد بشر به‌طور یکسان نسبت به زیبایی حساسیت ندارند علاوه بر آن معیارهای زیبایی با گذشت زمان تغییر و تحول پیدا می‌کنند. همچنین زیبایی با موقعیت جغرافیایی خود بستگی دارد. به عبارت دیگر، ملاک زیبایی در طول تاریخ و عرض جغرافیا بسیار متغیر است و به همین علت مرحوم شریعتی می‌گوید: «امروز هیچ موضوعی در مسائل هنری، فلسفی، علمی مهم‌تر و مشکوک‌تر از حقیقت زیبایی نیست.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
● نظریه‌های ذهنی
کروچه معتقد است، زیبایی صفت ذاتی اشیا نیست بلکه در نفس بیننده است یا نتیجه فعالیت روحی کسی است که زیبایی را به اشیا نسبت می‌دهد یا در اشیا کشف می‌کند. برای کسی که قادر به این کشف باشد زیبایی همه‌جا یافت می‌شود و پیدا کردن آن عبارت است از هنر، این اعتبار زیبایی یکی از فعالیت‌های روح است.
به اعتقاد کروچه هنر نه طبیعیات و نه سودمندی و نه حتی لذ*ت و نه اخلاقیات است. او فعالیت روح بشر را زیبایی می‌دانست و بالاخره تعریف شهودی از هنر متضمن نفی دیگر هم است. به این معنی که یک نوع ادراک به‌وسیله مفاهیم نیست، ادراک به‌وسیله مفاهیم که ساده‌ترین شکل آن ادراک فلسفی است همواره حقیقت‌جویی است؛ یعنی پیروان این ادراک هدفشان پایداری نمودن حقیقت است...
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
به عقیده‌ی کروچه، صفت مشخصه هنر، خیالی بودن آن است و به مجرد این‌که این خیالی بودن جای خود را به تفکر و قضاوت بدهد، هنر از هم فرو‌می‌ریزد و می‌میرد. (منظور کروچه از خیال و تصور، مجموعه‌ی منسجمی است که در عین کثرت، یک نقطه مرکزی یافته و باهم وحدت پیدا می‌کنند و یک تصور جامع را به‌وجود می‌آورد.) تا زمان کانت هنوز تصوری از امکان یافتن پاسخی قطعی در سر فیلسوفان وجود داشت.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
● نظریه‌های ذهنی ـ عینی
اریک نیوتن در تجزیه و تحلیل خود علاوه بر این‌که زیبایی را یک فعالیت روحی قلمداد می‌کند ولی معتقد به وجود نفس زیبایی در طبیعت نیز می‌باشد و اعتقاد دارد که کار هنرمند کنار زدن پرده از روی زیبایی طبیعت است.به عقیده‌ی نیوتن، هنرمند به همان نحو نمی‌تواند زیبایی را بیافریند که دانشمند حقیقت را. دانشمند روابط عالم هستی را اندازه‌گیری می‌کند هنرمند این روابط را حدس می‌زند و آن‌ها را از نو به صورتی روشن به بیان درمی‌آورد. هردوی آن‌ها در پی ادراک جهان‌اند یکی از راه عقل، دیگری به مدد عاطفه. هر دوی آن‌ها زبده‌هایی از عالم هستی بیرون می‌کشند. حاصل استخراج دانشمند حقیقت خوانده می‌شود و از آن هنرمند زیبایی.اگر بپذیرم که اساس هنر بر عشق است، ذوق سلیم چیزی نیست جز توانایی ذهن به درک اثر هنری و از راه آن ادراک، سهیم شدن در نوع خاصی از عشق است که موجب آفرینش آن اثر هنری گردیده است. تنها در موردی که تماشاگر بتواند در حالت عاطفی نقاش سهیم بشود، ذوق او را می‌توان خوب یا سالم دانست.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
هنر چیزی جز بیان تجربه آدمی نیست و درک کردن و لذ*ت بردن از هنر همانا توانایی تماشاگر است به مرتبط ساختن اثر هنری با ذخیره برهم انباشته شده تجربه‌های شخصی‌اش.
تولستوی در هنر چیست، درباره زیبایی و تعاریف عمده‌ای که در تاریخ زیباشناسی ارائه شده بحث می‌کند و پذیرفتن لذ*ت را به‌عنوان منشأ زیبایی می‌داند و نتیجه‌گیری می‌کند. اگر مفهوم لذ*ت و زیبایی را از تعریف هنر حذف کنیم و هدف‌های والاتری برای هنر و زندگی در نظر بگیریم آن وسیله‌ای است برای ارتباط میان انسان‌ها. هیوم فهم انسان را این‌گونه توصیف می‌کند: یگانه طریقه‌ی پیراستن علم از مسائل بغرنج، آن است که به جد درباره‌ی کیفیت فهم انسانی تحقیق کنیم و یا تحلیل دقیق قوا و استعدادهای (توانایی‌ها و گنجایش‌ها) آن را آشکار سازیم.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
یکی از کلیدهای درک آثار هنری را می‌توان معرفت و ظرفیتی دانست که با ممارست و پشتکار به عمل می‌آید. قسمتی از این معرفت، ذاتی و در هیچ کتابخانه و نزد هیچ استادی نیست و قسمتی فقط با پرورش و آموختن و ممارست ثمر می‌دهد و می‌بالد.
برای درک صحیح‌تر و سالم‌تر، مخاطب به‌قدری توان، تأمل و متانت باید به خرج دهد که ذوق خود را از تأثیر و نفوذش مصون نگه دارد هرچند که قابلیت شور و شوق دریافت آن‌ها را داشته باشد.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
در کتاب وضعیت بشری اثر آندره مالرو، تروریستی به نام چن یکی از هولناک‌ترین جملاتی را که در میانه قرن بیستم بر صحنه آمده است به زبان آورد، مردی که هرگز کشتار نکرده یک باکره است این جمله بدین معنی است که کشتن عبارت است از شناخت و درک و این تجربه قابل انتقال نیست. اصولاً شرایط انتقال به دلیل هم خوان نبودن ظرفیت‌های پذیرش گیرنده و عدم تسلط، بی‌کم و کاست در زبان ارائه با مشکلاتی روبه‌روست.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
ـ سقراط: اگر هریک از هنرهای دیگر را هم واحدی بدانیم داوری درباره‌ی آن‌ها نیز نباید تابع همان قاعده باشد. چنین می‌نماید که میل داری در این نکته توضیحی بیشتر بدهم.
ـ ایوان:آری سقراط، به خدا سوگند که حقیقت همین است،زیرا از شنیدن موشکافی‌های شما دانشمندان لذ*ت بیشتری می‌برم.
ـ سقراط: کاش حق داشتی مرا چنان بنامی. ولی شما راویان و نمایشگران و شاعران دانشمندید مردی در حالی که من عامی و ساده‌لوحم و از این‌رو حقیقت را به زبانی عامیانه بیان می‌کنم، مثلاً اگر سؤالی را که اندکی پیش کردم در نظر آوری خواهی دید که سؤالی ساده و عامیانه است و همه می‌توانند بفهمند. سؤال این است که اگر هر هنر را واحدی بدانیم نحوه داوری و تمیز نیک و بد درباره همه آثار آن یک نوع نخواهد بود. بگذار مطلب را به بیانی دیگر بگویم نقاشی هنر واحدی است؟
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
ـ ایوان: البته.
ـ سقراط: بنگر تا در این نکته نیز با من هم‌داستانی یا نه. خدا برای هر هنرمندی کاری معین کرده است که تنها از آن هنر برمی‌آید و...
ـ ایوان: درست است.
ـ سقراط: این سخن در همه هنرها صادق است اکنون به این سؤال پاسخ بده، تصدیق می‌کنی که هر هنری با هنرهای دیگر فرق دارد؟
در کلید درک آثار هنری، سرچشمه نهایی شناخت را جست‌وجو می‌کنیم و هیچ سرچشمه و نشانه‌ای را نمی‌توان ندیده گرفت تمام آن‌ها را باید دائم به آزمون گرفت. (با پرهیز از دوباره‌کاری‌ها). پرسش نباید دایماً درباره سرچشمه‌ها باشد بلکه می‌تواند برعکس پرسیده شود. آیا مدعاً حقیقت دارد و آیا با واقعیت‌ها سازگار است. (حقیقت عینی یعنی را*بطه داشتن با واقعیت‌ها باید اندیشید.)
کلید درک نمی‌تواند در دست کانت باشد، چرا که او عقیده داشت: یکی از سه پرسش اساسی انسان این است که، چه می‌توانم بدانم؟
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
● نظریه‌های هنر
الف) نظریه‌های لذ*ت‌پرستانه هنر، طبق ساده‌ترین شکل آن، کارکرد هنر، ایجاد نوعی از تأثیر یعنی لذ*ت در مخاطبان است.
ب) هنر وسیله درک حقیقت یا معرفت، کارکرد شناختی هنر وسیله‌هایی برای ادراک حقیقت است.
ج) هنر وسیله بهبود اخلاق، افلاطون نخستین کسی که به هنر دیدگاهی اخلاقی تربیتی داشته است.
د) نظریه‌ِی اخلاق‌پرستی، طبق این نظریه نخستین وظیفه و کارکرد هنر را وسیله وصول به اخلاقیات می‌داند.
ذ) نظریه زیباپرستی، کاملاً در مقابل اخلاق‌پرستی قرار دارد.
ر) نظریه آمیخته، موانع اخلاق‌پرستی و زیباپرستی موانع افراطی‌اند (واقعیت تا حدودی در این میانه قرار دارد) معروف‌ترین نظریه تأثیر اخلاقی هنر بر مخاطب نظریه کاتاروزیس یا تزکیه ارسطو است. او نظریه را فقط در مورد تراژدی ارائه داد.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
● آثار طبیعی، آثار ماوراء طبیعی، درک طبیعی یا غیرطبیعی
زیبایی مادی نیست ولی در ماده ظهور پیدا می‌کند و درک آن مطابق با مخاطب می‌تواند شامل مراتب و اعتباراتی گردد. اگر به فرض وجود کلیدی را متصور گردیم قدرت و ظرفیت دریافت پیام اثر با وجود تمامی زیروزبرهایش امری مشکل و سخت است مانندگوناگونی تعریف از انسان و قدرت درک و فهمش یا چیستی هنر، می‌تواند ما را به ادوار تاریخی ببرد و البته ممکن است، هیچ ‌وقت برنگردد و با امکاناتی که با ذوق و سلیقه (منتقد ـ هنرمند ـ مخاطب) از آن دوره در اختیارش قرار دارد چگونگی برخوردش را با آثار هنری روشن کند. اولین فردی که در غار و لاسکو با نقاشی‌های روی دیوار و مواجه شد از آن به عنوان نیروی فکری و احساسی در جهت نیل به خواسته‌ها و غلبه بر مصائب طبیعت سود می‌برد. مانند جادو تا برای ادامه حیات، تمرکز فردی و جمعی را در مواجهه با آثار هنری به عنوان ابزاری درک کرده باشد که می‌توانست یکی از جنبه‌های کار صورت گیرد
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
شاید به‌علت نداشتن ابزار لازم جهت دریافت یا طی نشدند، یا سبقه لازم تاریخی فرض را بر این گذاشته که می‌تواند خود هنرمند هم برای درک آثار هنری خود، کلیدی به حساب نیاید؛ چرا که برای درک لازم است که پدیده یا امرقابل درک را بتوان تکرار و توضیح داد که در اغلب اوقات در آثار هنری ممکن نیست. تصور ابزاری بودن نقاشی‌های غار ولاسکو بر مبنای تاریخ هنر است و را*بطه‌ای یک سویه است.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
● درک پدیدارشناسی
نظام پدیدارشناسی از یوهانس هاینریش لامبرت در ارغنون جدید (۱۷۶۴)و کانت در کتاب مبادی مابعدالطبیعه‌ی علوم طبیعی و هگل در پدیدارشناسی روان، پدیدارشناسی را به معنای واحدی در نظر نداشته و معناهای متفاوتی را در نظر می‌پروراندند. ادموند هوسرل از جمله اشخاصی بود که به معنی روشی جامع و دقیق در تفکر و به معنی یک نظام منسجم فلسفی به کاربرد، هرچند که آرا و عقایدش تأثیر عمیقی بر متفکران و هنرمندان گذاشت؛ ولی حرکت و برداشت در فضایی هنری ابزاری دیگر را طلب می‌کند که بُعدهای متفاوتی از وجود که می‌تواند تفکر هم جزو آن باشد را دربرگیرد.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
هوسرل از اصطلاح پدیدارشناسی هم روش خاص خود را مراد کرده است و هم اصول و مبادی فلسفی و نظام تفکر خود را. روش پدیدارشناختی مبتنی بر فرایند تحویل است. در تفکر هوسرل دو مرحله تحویل وجود دارد: یکی تحویل مثالی و دیگر تحویل مبتنی بر پدیدارشناسی، بدین قرار که در تفکر باید احکام مربوط به وضعیت تاریخی و زمانی و روان‌شناسی و... را توقیف کنیم و مستقیماً به خود مسئله بپردازیم. این امر در پدیدارشناسی به صورت یک تعلیم کلی که در همه موارد باید به‌کار گرفته شود درآمده است و آن روی آوردن به خود اشیا است. برای حصول به این مقصود، ابتدا تعلیق حکم‌های چندگانه مطرح می‌شود. تعلیق در این مرحله به معنای اعراض از عادات فکری متداول است پس از آن تحویل مثالی است.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
در این مرحله، وجود فردی و متعلقات شهود تجربی، در بین‌الهلالین قرار گرفته و به بیان دیگر از آن قطع نظر می‌کند و توجه صرفاً به نفس ماهیت معطوف می‌شود. در این صورت تنها به این امر توجه داریم که آن شیء چه چیزی است؟ بدین‌ترتیب است که انسان از وضع طبیعی خارج شده و به وضع تحقیقی، که همان وضع پدیدارشناسی است درمی‌آید. لذا نیل به وضع پدیدارشناسی که مقام شهود یا پدیدارهاست با تعلیق حکم‌های همه‌جانبه و با تحویل مثالی، یعنی عدم اعتبار وجود خارجی میسر می‌شود. این تعلیق حکم و تحویل و طرد و حذف و عزل نظر از وجود خارجی را که از طریق آن پدیدار می‌شود وجهه‌ی روش‌شناختی تفکر هوسرل نامیده‌اند، اما تا این‌جا صرفاً جنبه‌ی عینی مسئله، یعنی گونگی حصول صورتی معقول تدارک شده است و باید به جنبه‌ی ذهنی آن نیز بپردازیم.
 

ماه تی تی

سرپرست‌بخش‌فرهنگی‌و‌هنری+مدیرآزمایشی‌تالار‌سرگرمی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
مدیر آزمایـشی تالار
تیم تگ
ژورنالیست انجمن
برترین‌ مقام‌دار سال
عضویت
12/12/23
ارسال ها
2,328
امتیاز واکنش
3,026
امتیاز
133
پس از این‌که از طریق تعلیق واپوخه و تحویل به صورت معقول یک ماهیت دست یافتیم بین نفس ما و این صورت معقول نسبتی حادث می‌شود و در این حدوث نسبت است که نفس ما آن صورت معقول را مقصود قرار می‌دهد و از این طریق به پدیدار آمدن و ظهور و شهود ذوات دست می‌یابد. این مرحله دوم را هوسرل تحویل استعلایی ـ پدیدارشناختی می‌نامد. لذا ذات و ماهیت هرچیز دو جنبه دارد: یکی جنبه عینی و دیگر جنبه ذهنی. اولی با تحویل مثالی تدارک می‌شود و دومی با تحویل پدیدارشناختی.
 

Who has read this thread (Total: 0) View details

shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8