به نام پروردگاری که به واژگان روح بخشید
۲ دی
۱)بررسی رمان از گناه اغبر تا مرگ ملک
نویسندهی گرامی
در اوایل متن نوشتید:
سرم را اندکی خم کردم و لبخند دنداننمایی بر روی ل*بهای سرخم مینشیند...( فعل جملهی اول و دوم بهتره هر دو زمان یکسان داشته باشند)
در ادامه:
هیاهوی بلند باند و جیغ و داد هَوَلای داخل رق*اصخانه مرا بیشتر از قبل وادار به فرار میکرد( کلمهی هَوَلای معنای خاصی داره یا اشتباه تایپ کردین؟ چون من تو فرهنگ لغت پیدا نکردمش)
و در ادامه:
درونم از التهاب چکه میکرد و گدازههای خشم بیرحمانهتر از هر زمانی دیگر بر مغزم پورتت میآمد و پریشانی از قلب مستاصلم فرو میریخت..( کلمهی پورتت هم اشتباه تایپی هستش)
قسمتی که نوشتید فلاش بک:
تلاپ و تلوپ...!
تلاپ و تلوپ...!
تلاپ تلوپ.... ( معمولا میگیم تالاپ تولوپ)
در انتهای پارت نوشتید:
وای از آبرویم در این شهر، صدای کشیدن شدن شمشیر و بعد تیزی نوکش بر پشت گردنم و بازتاب او بر نور خورشید که اشعهای مرگبار تولید میکرد...( صدای کشیده شدن شمشیر....)
۲)بررسی رمان کاراکال :
در پارت دوم ( پارت اول احتمالا مقدمه هست)
خط سوم نوشتین: صدای زنگهای کلیسا که به مناسب حلول سال نو نواخته میشد...(به مناسبت حلول سال نو...)
در اواسط متن نوشتین: قابل انگار نیست که طعم سس سالسای او، وحشتناک است...( قابل انکار نیست...)