گامی به راست برداشت و تا خواست از پشت در فاصله بگیرد، شنیدن اسمش از زبان بنیامین باعث شد ثابت بایستد. - آره کمند. گوشهایش تیز شدند تا مکالمهای که ظاهراً به او مربوط بود را بشنوند! صدای دخترانهای به گوشش خورد و ثانیهای بعد، صاحب آن صدا را...