تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
پیغمبرشان به آن‌ها گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما برانگیخت. گفتند که از کجا او را بر ما بزرگی و شاهی رواست در صورتی که ما به پادشاهی شایسته‌تر از اوییم و او را مال فراوان نیست. رسول گفت: خداوند او را برگزیده و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده، و خدا ملک خود را به هر که خواهد بخشد، که خدا به حقیقت توانگر و داناست. (۲۴۷)

پیغمبرشان به آن‌ها گفت که نشانه پادشاهی او این است که تابوتی که در آن سکینه خدا و الواح بازمانده از خانواده موسی و هارون است و فرشتگانش به دوش برند برای شما می‌آید، که در آن برای شما حجتی است روشن اگر اهل ایمان باشید. (۲۴۸)

پس هنگامی که طالوت لشکر کشید، سپاه خود را گفت: خدا شما را به نهر آبی آزمایش کند، هر که از آن بیاشامد از من و هم‌آیین من نیست، و هر که هیچ نیاشامد یا کفی بیش برنگیرد از من و هم‌آیین من خواهد بود. پس همه سپاهش آشامیدند به جز عده قلیلی از آن‌ها. و چون طالوت و سپاه مؤمنش از نهر گذشتند (و مواجه با دشمن شدند لشکر بیمناک گشته) گفتند: ما را تاب مقاومت جالوت و سپاه او نخواهد بود. آنان که به لقاء رحمت خدا و ثواب آخرت معتقد بودند (ثابت‌قدم مانده) گفتند: چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده، و خدا با صابران است. (۲۴۹)

و چون آن‌ها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند گفتند: پروردگارا، به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت‌قدم دار و بر شکست کافران یاری فرما. (۲۵۰)

پس به یاری خدا کافران را شکست دادند و داود (علیه‌السّلام) امیر آن‌ها جالوت را کشت و خدایش پادشاهی و فرزانگی عطا فرمود و از آن‌چه می‌خواست بدو بیاموخت. و اگر خدا برخی مردم را در مقابل بعضی دیگر بر نمی‌انگیخت فساد روی زمین را فرا می‌گرفت، و لیکن خدا، خداوند فضل و کرم بر همه اهل عالم است. (۲۵۱)

این آیات خداست که به راستی بر تو می‌خوانیم و همانا تو از جمله پیغمبران مرسل هستی. (۲۵۲)

این پیغمبران را برخی بر بعضی برتری و فضیلت دادیم، بعضی را خدا با او سخن گفته و بعضی را رفعت مقام داده، و عیسی پسر مریم را معجزات آشکار دادیم و او را به روح‌القدس نیرو بخشیدیم، و اگر خدا می‌خواست پس از فرستادن پیامبران و معجزات آشکار، مردم با یکدیگر در مقام خصومت و قتال بر نمی‌آمدند، ولیکن آنان بر خلاف و دشمنی با هم برخاستند، برخی ایمان آورده و بعضی کافر شدند، و اگر خدا می‌خواست با هم بر سر جنگ نبودند، و لیکن خدا هر چه مشیّتش قرار گیرد خواهد کرد. (۲۵۳)

ای اهل ایمان، از آن‌چه روزی شما کردیم انفاق کنید پیش از آن‌که بیاید روزی که نه کسی (برای آسایش خود) چیزی تواند خرید و نه دوستی و شفاعتی به کار آید، و کافران (دریابند که) خود ستمکار بوده‌اند. (۲۵۴)

خدای یکتاست که جز او خدایی نیست، زنده و پاینده است، هرگز او را کسالت خواب فرا نگیرد تا چه رسد که به خواب رود، اوست مالک آن‌چه در آسمان‌ها و زمین است، که را این جرأت است که در پیشگاه او به شفاعت برخیزد مگر به فرمان او؟ علم او محیط است به آن‌چه پیش نظر خلق آمده و آن‌چه سپس خواهد آمد و خلق به هیچ مرتبه از علم او احاطه نتوانند کرد مگر به آن‌چه او خواهد، قلمرو علمش از آسمان‌ها و زمین فراتر، و نگهبانی زمین و آسمان بر او آسان و بی‌زحمت است، و او والامرتبه و با عظمت است. (۲۵۵)

کار دین به اجبار نیست، تحقیقاً راه هدایت و ضلالت بر همه کس روشن گردیده، پس هر که از راه کفر و سرکشی دیو رهزن برگردد و به راه ایمان به خدا گراید بی‌گمان به رشته محکم و استواری چنگ زده که هرگز نخواهد گسست، و خداوند (به هر چه خلق گویند و کنند) شنوا و داناست. (۲۵۶)

خدا یار اهل ایمان است که آنان را از تاریکی‌های جهل بیرون آرد و به عالم نور برد، و آنان که راه کفر گزیدند یار ایشان شیاطین و دیوهایند که آن‌ها را از عالم نور به تاریکی‌های گمراهی در افکنند، این گروه اهل دوزخند و در آن همیشه خواهند بود. (۲۵۷)

آیا ندیدی که پادشاه زمان ابراهیم (علیه‌السّلام) به دلیل حکومتی که خدا به او داده بود درباره (یکتایی) خدا با ابراهیم به جدل برخاست؟ چون ابراهیم گفت: خدای من آن است که زنده گرداند و بمیراند، او گفت: من نیز زنده می‌کنم و می‌میرانم. ابراهیم گفت که خداوند خورشید را از طرف مشرق برآورد، تو اگر توانی از مغرب بیرون آر؛ آن نادان کافر در جواب عاجز ماند؛ و خدا راهنمای ستمکاران نخواهد بود. (۲۵۸)

یا به مانند آن کس (عزیر) که به دهکده‌ای گذر کرد که خر*اب و ویران شده بود، گفت: (به حیرتم که) خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد! پس خداوند او را صد سال می‌راند سپس زنده کرد و برانگیخت و بدو فرمود که چند مدّت درنگ نمودی؟ جواب داد: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ نمودم، خداوند فرمود (نه چنین است) بلکه صد سال است که به خواب مرگ افتاده‌ای، نظر در طعام و شر*اب خود بنما که هنوز تغییر ننموده، و الاغ خود را بنگر (که اکنون زنده‌اش کنیم تا احوال بر تو معلوم شود) و تا تو را حجت و نشانه‌ای برای خلق قرار دهیم (که امر بعثت را انکار نکنند) و بنگر در استخوان‌های آن که چگونه درهمش پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم. چون این کار بر او روشن گردید، گفت: به یقین می‌دانم که خدا بر هر چیز قادر است. (۲۵۹)

و چون ابراهیم گفت: بار پروردگارا، به من بنما که چگونه مردگان را زنده خواهی کرد؟ خدا فرمود: باور نداری؟ گفت: آری باور دارم، لیکن خواهم (به مشاهده آن) دلم آرام گیرد. خدا فرمود: چهار مرغ بگیر و گوشت آن‌ها را به هم درآمیز نزد خود، آن گاه هر قسمتی را بر سر کوهی بگذار، سپس آن مرغان را بخوان، که به سوی تو شتابان پرواز کنند؛ و بدان که خدا (بر همه چیز) توانا و داناست. (۲۶۰)

مثل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق می‌کنند به مانند دانه‌ای است که از آن هفت خوشه بروید و در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند از این مقدار نیز برای هر که خواهد بیفزاید، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و (به همه چیز) داناست. (۲۶۱)

آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند و در پی انفاق منّتی نگذارده و آزاری نکنند، آن‌ها را پاداش نیکو نزد خدا خواهد بود و از هیچ پیشامدی بیمناک نباشند و هرگز اندوهناک نخواهند بود. (۲۶۲)

(فقیر سائل را به) زبان خوش و طلب آمرزش (رد کردن) بهتر است از صدقه‌ای که پی آن آزار کنند، و خداوند بی‌نیاز و بردبار است. (۲۶۳)

ای اهل ایمان، صدقات خود را به سبب منّت و آزار تباه نسازید مانند آن که مال خود را از روی ریا (برای جلب توجه دیگران) انفاق کند و ایمان به خدا و روز قیامت ندارد؛ مَثَل این ریاکاران بدان ماند که دانه را (به جای آنکه در زمین قابلی افشانند) بر روی سنگ صاف غبار گرفته‌ای ریزند و تند بارانی غبار آن بشوید و آن سنگ را همان طور صاف و بی‌گیاه به جای گذارد، که نتوانند هیچ حاصلی از آن به دست آورند. و خداوند گروه کافران را راه (سعادت) ننماید. (۲۶۴)

و مثل آنان که مالشان را در راه خشنودی خدا انفاق کنند و با کمال اطمینان خاطر، دل به لطف خدا شاد دارند مثل بوستانی است که در زمین بلندی باشد و بر آن باران زیادی به موقع ببارد و حاصلی دو چندان (که منتظرند) دهد، و اگر باران زیاد نیاید، اندک بارد (تا باز به ثمر رسد)، و خدا (به کار شما) بیناست. (۲۶۵)

آیا هیچ یک از شما خواهد که او را باغی باشد از درخت خرما و انگور و زیر آن درختان جوی‌های روان، و در آن هرگونه میوه موجود باشد، آن گاه ضعف و پیری بدو فرا رسد و او را فرزندان خرد و ناتوان باشد، پس در باغ او بادی آتشبار افتد و همه بسوزد؟ (حال کسی که به ریا انفاق کند بدین ماند). خداوند آیات خود را برای شما این چنین روشن بیان کند، باشد که (در مآل کارها و حقیقت احوال) فکر کنید. (۲۶۶)

ای اهل ایمان، انفاق کنید از بهترین آن‌چه اندوخته‌اید، و از آن‌چه برای شما از زمین می‌رویانیم، و بدها را برای انفاق در نظر نگیرید، در صورتی که خود شما جنس بد را نستانید مگر آن‌که از بدی آن چشم‌پوشی کنید؛ و بدانید که خدا بی‌نیاز و ستوده صفات است. (۲۶۷)

شی*طان شما را وعده فقر و بی‌چیزی دهد و به کارهای زشت و بخل وادار کند، و خدا به شما وعده آمرزش و احسان دهد، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و (به همه امور جهان) داناست. (۲۶۸)

خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند، و هر که را به حکمت و دانش رسانند درباره او مرحمت و عنایت بسیار کرده‌اند، و این حقیقت را جز خردمندان متذکر نشوند. (۲۶۹)

هر چه انفاق کنید و یا به نذر (و صدقه) دهید همانا خدا می‌داند، و (اگر در حق مسکینان ستم کنید) برای ستمکاران در دو جهان یار و معینی نخواهد بود. (۲۷۰)

اگر (به مستحقان) آشکارا صدقه دهید کاری نیکوست، لیکن اگر در پنهانی به فقیران (آبرومند) رسانید برای شما نیکوتر است و خدا (به پاداش آن) برخی از گناهان شما را محو و مستور دارد، و خداوند از (آشکارا و نهان) آنچه می‌کنید آگاه است. (۲۷۱)

(ای رسول بر تو دعوت خلق است و) هدایت خلق بر تو نیست، خدا هر که را خواهد هدایت کند. و هر قسم انفاق و احسان کنید درباره خویش کرده‌اید، و نبایست انفاق کنید جز در راه رضای خدا، و هر انفاق و احسانی کنید از خدا پاداش تمام به شما رسد و هرگز به شما ستم نخواهد رسید. (۲۷۲)

صدقات مخصوص فقیرانی است که در راه خدا بازمانده و ناتوان شده‌اند و توانایی آن‌که در زمین بگردند (و کاری پیش گیرند) ندارند و از فرط عفاف چنانند که هر کس از حال آن‌ها آگاه نباشد پندارد غنی و بی‌نیازند، به (فقر) آن‌ها از سیمایشان پی می‌بری، هرگز چیزی از کسی درخواست نکنند. و هر مالی انفاق کنید خدا به آن آگاه است. (۲۷۳)

کسانی که مال خود را در شب و روز انفاق کنند نهان و آشکارا، آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز (از حادثه آینده) بیمناک و (از امور گذشته) اندوهگین نخواهند گشت. (۲۷۴)

آن کسانی که ربا خورند (از قبر در قیامت) برنخیزند جز به مانند آن که به وسوسه شی*طان مخبّط و دیوانه شده. و آنان بدین سبب در این عمل زشت افتند که گویند فرقی بین تجارت و ربا نیست؛ حال آن‌که خدا تجارت را حلال و ربا را حرام کرده. پس هر کس که اندرز (کتاب) خدا بدو رسد و از این عمل دست کشد خدا از گذشته او در گذرد و عاقبت کارش با خدا باشد، و کسانی که دست نکشند اهل جهنّمند و در آن جاوید معذّب خواهند بود. (۲۷۵)

خدا سود ربا را نابود گرداند و صدقات را افزونی بخشد، و خدا مردم بی‌ایمان گنه‌پیشه را دوست ندارد. (۲۷۶)

آنان که اهل ایمان و نیکوکارند و نماز به پا دارند و زکات بدهند آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز ترس (از آینده) و اندوه (از گذشته) نخواهند داشت. (۲۷۷)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و زیادی ربا را رها کنید اگر به راستی اهل ایمانید. (۲۷۸)

پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید. و اگر از این کار پشیمان گشتید اصل مال شما برای شماست، که در این صورت به کسی ستم نکرده‌اید و از کسی ستم نکشیده‌اید. (۲۷۹)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
و اگر (کسی که از او طلبکار هستید) تنگدست شود به او مهلت دهید تا توانگر گردد، و بخشیدن آن (به هنگام تنگدستی وی) به رسم صدقه، برای شما بهتر است اگر (به مصلحت خود) دانایید. (۲۸۰)

و بترسید از روزی که شما را به سوی خدا باز گردانند، پس هر کس پاداش عمل خویش خواهد یافت و به هیچ کس ستمی نکنند. (۲۸۱)

ای اهل ایمان، چون به قرض و نسیه معامله کنید تا زمانی معیّن، سند و نوشته در میان باشد، و بایست نویسنده درستکاری معامله میان شما را بنویسد، و نباید کاتب از نوشتن خودداری کند، که خدا به وی نوشتن آموخته پس باید بنویسد، و مدیون باید مطالب را املاء کند، و از خدا بترسد و از آن‌چه مقرّر شده چیزی نکاهد، و اگر مدیون سفیه یا ناتوان (صغیر) است و صلاحیّت املا ندارد ولیّ او به عدل و درستی املا کند و دو تن از مردان خود (از مسلمانان عادل) گواه آرید، و اگر دو مرد نیابید یک مرد و دو زن، از هر که (به عدالت) قبول دارید گواه گیرید تا اگر یک نفر از آن دو زن فراموش کند دیگری به خاطرش آورد، و هرگاه شهود را (به محکمه) بخوانند امتناع از رفتن نکنند، و در نوشتن آن تا تاریخ معیّن مسامحه نکنید چه معامله کوچک و چه بزرگ باشد. این عادلانه‌تر است نزد خدا و محکم‌تر برای شهادت و نزدیک‌تر به این‌که شکّ و ریبی در معامله پیش نیاید (که موجب نزاع شود) مگر آن‌که معامله نقد حاضر باشد که دست به دست میان شما برود، در این صورت باکی نیست که ننویسید، و گواه گیرید هرگاه معامله کنید، و نبایست به نویسنده و گواه ضرری رسد (و بی‌اجر مانند)، و اگر چنین کنید نافرمانی کرده‌اید. و از خدا بترسید و خداوند هم به شما تعلیم مصالح امور می‌کند و خدا به همه چیز داناست. (۲۸۲)

و اگر در سفر باشید و نویسنده‌ای نیابید برای وثیقه دین گروی گرفته شود. و اگر برخی بعضی را امین داند (و به او امانت بسپارد) پس باید ادا کند آن امین آن‌چه را که به امانت گرفته است و از خدای خود بترسد (و به امانت خیا*نت نکند)، و کتمان شهادت ننمایید، که هر کس کتمان کند البته به دل گناهکار است و خدا از همه کار شما آگاه است. (۲۸۳)

آن‌چه در آسمان‌ها و زمین است همه ملک خداست و اگر آن‌چه در دل دارید آشکار و یا مخفی کنید همه را خدا در محاسبه شما خواهد آورد، آن گاه هر که را خواهد ببخشد و هر که را خواهد عذاب کند، و خدا بر هر چیز تواناست. (۲۸۴)

این رسول به آن‌چه خدا بر او نازل کرده ایمان آورده و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان خدا و کتب و پیغمبران خدا ایمان آوردند (و گفتند) ما میان هیچ یک از پیغمبران خدا فرق نگذاریم، و (همه یک زبان و یک دل) اظهار کردند که ما (فرمان خدا را) شنیده و اطاعت کردیم، پروردگارا، ما آمرزش تو را خواهیم و (می‌دانیم) بازگشت همه به سوی توست. (۲۸۵)

خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او، نیکی‌های هر کس به سود او و بدی‌هایش نیز به زیان خود اوست. پروردگارا، ما را بر آن‌چه به فراموشی یا به خطا کرده‌ایم مؤاخذه مکن. بار پروردگارا، تکلیف گران و طاقت فرسا که بر پیشینیان ما نهاده‌ای بر ما مگذار. پروردگارا، بار تکلیفی فوق طاقت ما بر دوش ما منه، و بیامرز و ببخش گناه ما را، و بر ما رحمت فرما، تنها آقای ما و یاور ما تویی، پس ما را بر گروه کافران یاری فرما. (۲۸۶)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
به نام خدا



به نام خداوند بخشنده مهربان‏



الف، لام، میم (از حروف مقطعه و اسرار قرآن است). (۱)

خدای یکتاست که جز او خدایی نیست که زنده و پاینده ابدی است. (۲)

آن خدایی که قرآن را به راستی بر تو فرستاد که تصدیق‌کننده کتب آسمانی قبل از خود است و (پیش از قرآن) تورات و انجیل را فرستاد، (۳)

برای هدایت مردم، و نیز کتاب جداکننده میان حق و باطل (یعنی قرآن) را فرستاد. همانا آنان که به آیات خدا کافر شدند بر آن‌ها عذاب سختی است، و خدا مقتدر و کیفرکننده ستمکاران است. (۴)

همانا چیزی در آسمان و زمین از خدا پنهان نیست. (۵)

خداست آن که صورت شما را در رحم مادران می‏‌نگارد هر گونه اراده کند. خدایی جز آن ذات یکتا نیست که (به هر چیز) توانا و داناست. (۶)

اوست خدایی که قرآن را بر تو فرستاد که برخی از آن کتاب آیات محکم است که اصل و مرجع سایر آیات کتاب خداست و برخی دیگر متشابه است، و آنان که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته تا به تأویل کردن آن در دین راه شبهه و فتنه‏‌گری پدید آرند، در صورتی که تأویل آن را کسی جز خداوند و اهل دانش نداند گویند: ما به همه کتاب گرویدیم که همه از جانب پروردگار ما آمده، و به این (دانش) تنها خردمندان آگاهند. (۷)

بار پروردگارا، دل‌های ما را به باطل میل مده پس از آن‌که به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خود رحمتی عطا فرما، که تویی بسیار بخشنده (بی‌‏منّت). (۸)

پروردگارا، محققاً تو تمام مردم را در روزی که هیچ شبهه در آن نیست جمع سازی، و هرگز خدا نقض وعده خویش نخواهد کرد. (۹)

کافران را هرگز مال و فرزندانشان از عذاب خدا نرهاند، و آنان خود آتش افروز جهنّمند. (۱۰)

این گروه هم به مانند فرعونیان و پیشینیان (کافر کیش)، آیات ما را تکذیب کردند، خدا هم آن‌ها را به کیفر گناهانشان مجازات کرد و خدا بدکاران را سخت به کیفر رساند. (۱۱)

بگو به آنان که کافر شدند که به زودی مغلوب شوید و به جهنّم محشور گردید که بسیار بد جایگاهی است. (۱۲)

نشانه و آیتی (از لطف خدا) برای شما در این بود که چون دو گروه با یکدیگر روبرو شدند (در جنگ بدر) گروهی در راه خدا جهاد می‏‌کردند و گروه دیگر کافر بودند، و گروه کافر مؤمنان را دو برابر خود به چشم می‏‌دیدند، و خدا توانایی و یاری دهد به هر که خواهد، و بدین آیت الهی اهل بصیرت عبرت جویند. (۱۳)

مردم را حبّ شهوات نفسانی، از میل به زن‌ها و فرزندان و همیان‏‌هایی از طلا و نقره و اسب‌های نشان‌دار نیکو و چهارپایان و مزارع در نظر زیبا و دلفریب است، (لیکن) این‌ها متاع زندگانی (فانی) دنیاست و نزد خداست منزل بازگشت نیکو. (۱۴)

(ای پیغمبر) بگو: می‏‌خواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از این‌ها؟ برای آنان که تقوا پیشه کنند نزد خدا باغ‌های بهشتی است که در زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید و متنعّم هستند و زنان پاکیزه و آراسته‏‌ای و (از همه بهتر) خشنودی خدا، و خداوند به حال بندگان بیناست. (۱۵)

آنان که (به درگاه الهی) عرضه دارند: پروردگارا: (به کرم خود) گناهان ما ببخش و ما را از عذاب جهنّم نگاه دار. (۱۶)

آنان صابران و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق‌کنندگان و استغفارکنندگان در سحرگاهانند. (۱۷)

خدا به یکتایی خود گواهی دهد که جز ذات اقدس او که نگهبان عدل و درستی است خدایی نیست، و فرشتگان و دانشمندان نیز به یکتایی او گواهی دهند نیست خدایی جز او که (بر همه چیز) توانا و داناست. (۱۸)

همانا دین (پسندیده) نزد خدا آیین اسلام است، و اهل کتاب راه اختلاف نپیمودند مگر پس از آگاهی به حقّانیت آن، و این خلاف را از راه حسد در میان آوردند. و هر کس به آیات خدا کافر شود (بترسد که) محاسبه خدا زود خواهد بود. (۱۹)

پس اگر با تو (برای مخالفت با دین حقّ، به باطل) احتجاج کنند، بگو: من و پیروانم خود را تسلیم امر خدا نموده‏‌ایم. و بگو با اهل کتاب و با امّیان: آیا شما هم (چون حق پدیدار شود) تسلیم حق شده و ایمان آرید؟ و چنانچه ایمان آرند هدایت یافته‏‌اند و اگر (از حق) روی گردانند بر تو چیزی جز تبلیغ (دین خدا) نیست و خداوند به حال بندگان بیناست. (۲۰)

همانا آنان که به آیات خدا کافر شوند و انبیاء را بی‏‌جرم و به ناحق بکشند و آن مردمی را که (خلق را) به درستی و عدل خوانند به قتل رسانند، آن‌ها را به عذاب دردناک بشارت ده. (۲۱)

آن‌هایند که اعمالشان در دنیا و آخرت تباه گردیده و کسی آن‌ها را (برای نجات از عذاب) یاری نخواهد کرد. (۲۲)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
آیا ننگریستی آن‌هایی را که بهره‏‌ای از کتاب داده‏‌اند که چون دعوت شوند تا کتاب خدا بر آن‌ها حکم کند گروهی از آنان (از حکم حق) روی گردانند و از آن دوری گزینند؟ (۲۳)

بدین سبب که گویند: ما را هرگز در آتش جز روزهایی چند عذاب نکنند. و این سخنان باطل که به دروغ بر خود بسته‏‌اند آن‌ها را در دین خود مغرور گردانیده است. (۲۴)

پس چگونه خواهد بود حالِ آن‌ها هنگامی که جمع آوریم آنان را در روزی که هیچ شکی در آن نیست؟ و هر کس به تمام جزای اعمال خود خواهد رسید و به کسی ستم نخواهد شد. (۲۵)

بگو (ای پیغمبر): بار خدایا، ای پادشاه ملک هستی، تو هر که را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی ملک و سلطنت بازگیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی، هر خیر و نیکویی به دست توست و تنها تو بر هر چیز توانایی. (۲۶)

شب را در پرده روز نهان سازی، و روز را در حجاب شب ناپدید گردانی، زنده را از مرده و مرده را از زنده برانگیزی، و به هر که خواهی روزی بی‏‌حساب عطا کنی. (۲۷)

نباید اهل ایمان، مؤمنان را وا گذاشته و از کافران دوست گزینند، و هر که چنین کند را*بطه او با خدا مقطوع است مگر برای در حذر بودن از شرّ آن‌ها (تقیه کنند). و خدا شما را از (عقاب) خود می‏‌ترساند و بازگشت همه به سوی خدا خواهد بود. (۲۸)

(ای پیغمبر) بگو: هر چه را در دل پنهان داشته و یا آشکار کنید خدا به همه آن‌ها آگاه است و به هر چه در آسمان‌ها و زمین است داناست، و خدا (به قدرت کامله) بر همه چیز تواناست. (۲۹)

روزی که هر شخصی هر کار نیکو کرده همه را پیش روی خود حاضر بیند و نیز آن‌چه بد کرده آرزو کند که ای کاش میان او و کار بدش به مسافتی دور جدایی بود! و خداوند شما را از (عقاب) خود می‏‌ترساند، و خداوند در حق بندگان بسی مهربان است. (۳۰)

بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست می‏‌دارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد، و خدا آمرزنده و مهربان است. (۳۱)

بگو: فرمان خدا و رسول را اطاعت کنید و اگر (از آنان) روی گردانید (و کافر شوید) همانا خدا هرگز کافران را دوست ندارد. (۳۲)

به حقیقت خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید. (۳۳)

فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر، و خدا (به اقوال و احوال همه) شنوا و داناست. (۳۴)

آن گاه که زن عمران گفت: پروردگارا، من عهد کردم فرزندی که در رحم دارم از فرزندی خود در راه خدمت تو آزاد گردانم، این عهد من بپذیر که تویی شنوا و آگاه. (۳۵)

و چون او را بزاد (از روی حسرت) گفت: پروردگارا، فرزندم دختر است!- و خدا بر آن‌چه او زاییده داناتر است- و پسر مانند دختر نخواهد بود، و من او را مریم نام نهادم و او و فرزندانش را از شرّ شی*طان رانده شده در پناه تو آوردم. (۳۶)

پس خدا او را به نیکویی پذیرفت و به تربیتی نیکو پرورش داد و زکریا را برای کفالت و نگهبانی او برگماشت هر وقت زکریا به صومعه عبادت مریم می‏‌آمد نزد او رزق شگفت‌آوری می‏‌یافت، گفت که ای مریم، این روزی از کجا برای تو می‏‌رسد؟ پاسخ داد که این از جانب خداست، همانا خدا به هر کس خواهد روزی بی‏‌حساب دهد. (۳۷)

در آن هنگام زکریا (که کرامت مریم مشاهده کرد) پروردگار خود را بخواند، گفت: پروردگارا، مرا (به لطف خویش) فرزندی پاک سرشت عطا فرما، که همانا تویی اجابت‌کننده‌ی دعا. (۳۸)

پس فرشتگان زکریا را ندا کردند هنگامی که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود که همانا خدا تو را بشارت می‌‏دهد به (ولادت) یحیی، در حالی که او به کلمه خدا (یعنی نبوّت عیسی) گواهی دهد و او خود پیشوا و پارسا و پیغمبری از شایستگان است. (۳۹)

زکریا عرض کرد: پروردگارا، چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که مرا سن پیری رسیده و عیالم عجوزی نازاست؟ گفت: چنین است، خدا هر آن‌چه بخواهد می‌‏کند. (۴۰)

گفت: پروردگارا، برای من (به شکرانه این نعمت) آیتی مقرّر فرما، فرمود: تو را آیت این باشد که تا سه روز با مردم سخن جز به رمز نگویی، و پیوسته به یاد خدا باش و (او را) در صبحگاه و شبانگاه تسبیح گوی. (۴۱)

و (یاد کن) آن گاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، همانا خدا تو را برگزید و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برتری بخشید. (۴۲)

ای مریم، فرمانبردار خدا باش و نماز را با اهل طاعت به جای آر. (۴۳)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
این از اخبار غیب است که به تو وحی می‏‌کنیم، و تو حاضر نبودی آن زمان که قرعه برای نگهبانی و کفالت مریم می‏‌زدند تا قرعه به نام کدام یک شود، و نبودی نزد ایشان وقتی که بر سر این کار نزاع می‏‌کردند. (۴۴)

چون فرشتگان مریم را گفتند که خدا تو را به کلمه خود بشارت می‏‌دهد که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است، که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان (درگاه خدا) است. (۴۵)

و با خلق در گهواره سخن گوید بدان گونه که در سنین بزرگی، و او از جمله نیکویان جهان است. (۴۶)

مریم گفت: پروردگارا، مرا چگونه فرزندی تواند بود و حال آن‌که با من مردی نزدیک نشده؟ گفت: چنین است (کار خدا)، خدا هر آن‌چه بخواهد می‏‌آفریند چون مشیت او به چیزی قرار گیرد، به محض این‌که گوید «موجود باش»، همان دم موجود می‏‌شود. (۴۷)

و خدا به او تعلیم کتاب و حکمت کند و تورات و انجیل آموزد. (۴۸)

و او را به رسالت به سوی بنی‌اسراییل فرستد که به آنان گوید: من از طرف خدا معجزی آورده‏‌ام، من از گِل مجسمه مرغی ساخته و بر آن (نفس قدسی) بدمم تا به امر خدا مرغی گردد، و کور مادرزاد و مبتلای به پیسی را به امر خدا شفا دهم، و مردگان را به امر خدا زنده کنم، و به شما (از غیب) خبر دهم که در خانه‏‌هاتان چه می‏‌خورید و چه ذخیره می‏‌کنید. این معجزات برای شما حجّت و نشانه (حقانیت من) است اگر اهل ایمان هستید. (۴۹)

و (آمده‏‌ام) در حالی که کتاب تورات شما را تصدیق کنم و حلال گردانم بعض چیزهایی را که بر شما حرام شده بود، و از طرف خداوند برای شما معجزی آورده‏‌ام، پس (ای بنی‌اسراییل) از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید. (۵۰)

همانا خداست پروردگار من و شما، او را بپرستید، که همین است راه راست. (۵۱)

پس چون عیسی به یقین دریافت که قوم ایمان نخواهند آورد، گفت: کیست که با من دین خدا را یاری کند؟ حواریون (شاگردان خاص او) گفتند: ما یاری‌کنندگان دین خداییم، به خدا ایمان آورده‏‌ایم، و گواهی ده که ما تسلیم فرمان اوییم. (۵۲)

پروردگارا ما به کتابی که فرستادی ایمان آورده و از رسول تو پیروی کردیم، نام ما را در صحیفه اهل یقین ثبت فرما. (۵۳)

یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آن‌ها مکر کرد، و خدا از همه بهتر تواند مکر کرد. (۵۴)

(به یاد آر) وقتی که خدا فرمود: ای عیسی، همانا من (روح) تو را قبض نموده و به سوی (آسمان قرب) خود بالا برم و تو را پاک و منزّه از (معاشرت و آلایش) کافران گردانم و پیروان تو را بر کافران تا روز قیامت برتری دهم، آن گاه بازگشت شما به سوی من خواهد بود، پس (به حق) حکم کنم در آن‌چه بر سر آن با هم به نزاع بر می‏‌خاستید. (۵۵)

پس آن گروهی را که کافر شدند به عذابی سخت در دنیا و آخرت معذّب گردانم، و (برای نجاتشان) هیچ کس به آن‌ها مدد و یاری نخواهد کرد. (۵۶)

اما آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند، خدا اجر تمام و کامل به آن‌ها عطا کند، و خدا هرگز ستمکاران را دوست نمی‏‌دارد. (۵۷)

این سخنان که بر تو می‏‌خوانیم از آیات الهی و ذکر حکمت‌آموز است. (۵۸)

همانا مثل (خلقت) عیسی به امر خدا مثل خلقت آدم است که او را از خاک بساخت، سپس بدان خاک گفت: (بشری به حد کمال) باش، همان دم چنان گشت. (۵۹)

سخن حق همان است که از جانب خدا به تو رسید، مبادا هیچ‌گاه در آن شک کنی! (۶۰)

پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله بر آید بعد از آن‌که به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. (۶۱)

این داستان به حقیقت سخن حق است، و جز آن خدای یکتا خدایی نیست، و همانا خداست که (بر همه کار) توانا و (به حقایق) داناست. (۶۲)

پس اگر روی از حق بگردانند (باید بترسند که) خدا از (کردار) مفسدان آگاه است. (۶۳)

بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، و چیزی را با او شریک قرار ندهیم، و برخی برخی را به جای خدا به ربوبیت تعظیم نکنیم. پس اگر از حق روی گردانند بگویید: شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم. (۶۴)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
ای اهل کتاب، چرا در آیین ابراهیم با یکدیگر مجادله می‏‌کنید (که هر یک او را به خود نسبت می‏‌دهید)؟! در صورتی که تورات و انجیل شما فرستاده نشد مگر بعد از ابراهیم آیا تعقل نمی‏‌کنید؟ (۶۵)

گیرم در آن‌چه می‏‌دانید شما را مجادله روا باشد، چرا در آن‌چه علم ندارید جدل و گفتگو به میان آورید؟! و خدا (همه چیز را) می‏‌داند و شما نمی‏‌دانید. (۶۶)

ابراهیم به آیین یهود و نصاری نبود، لیکن به دین حنیف توحید و اسلام بود و هرگز از آنان که به خدا شرک آورند نبود. (۶۷)

نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند و این پیغمبر و امّتش که اهل ایمانند و خدا دوستدار و سرپرست مؤمنان است. (۶۸)

گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزوی آن دارند که شما را گمراه کنند، و گمراه نمی‏‌کنند مگر خودشان را، و (این را) نمی‏‌فهمند. (۶۹)

ای اهل کتاب، چرا به آیات خدا کافر شوید و حال آن‌که شما به صدق آن گواهید؟! (۷۰)

ای اهل کتاب، چرا حق را به باطل مشتبه سازید (تا چراغ حق را به باد شبهات خاموش کنید) و حق را پوشیده می‌‏دارید در صورتی که (به حقّانیت آن) آگاهید؟! (۷۱)

و گروهی از اهل کتاب گفتند: به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شده اول روز ایمان آرید و آخر روز کافر شوید، شاید (به این حیله) آن‌ها نیز (از اسلام) برگردند. (۷۲)

و ایمان نیاورید مگر به آن کس که پیرو دین شما باشد- بگو: راه سعادت آن است که خدا بنماید- تا مبادا معلوم شود که به امتی دیگر نیز مانند شریعت شما عطا می‏گردد، یا بتوانند با شما نزد پروردگار احتجاج کنند. بگو: فضل و رحمت به دست خداست، به هر که خواهد عطا کند، و خدا را رحمت بی‏‌منتهاست و به همه امور داناست. (۷۳)

هر که را مشیت او تعلّق بگیرد مخصوص به فضل و رحمت خود گرداند، و خدا را فضل و رحمت بی‌‏منتهاست. (۷۴)

بعضی از اهل کتاب (به آن حد درستکارند که) اگر مال بسیار به آن‌ها بسپاری ردّ امانت کنند، و برخی دیگر از اهل کتاب (تا آن اندازه نادرستند که) اگر یک دینار به او امانت دهی رد نکنند جز آن‌که بر مطالبه آن سخت‏گیری کنی، از این رو که گویند: برای ما (پیروان تورات) به هر وسیله خو*ردن مال امیان (غیر اهل تورات) گناهی ندارد، و این سخن را به دروغ به خدا نسبت دهند در صورتی که می‏‌دانند (که به خدا نسبت دروغ می‌‏دهند). (۷۵)

آری، هر کس به عهد خود وفا کند و خدا ترس و پرهیزکار شود همانا خدا پرهیزکاران را دوست می‌‏دارد. (۷۶)

آنان که عهد خدا و سوگند خدا را به بهایی اندک بفروشند اینان را در آخرت بهره‏‌ای نیست و خدا با آن‌ها (از خشم) سخن نگوید و در قیامت (به نظر رحمت) بدان‌ها ننگرد و (از پلیدی گناه) پاکیزه‏‌شان نگرداند، و آنان را عذابی دردناک خواهد بود. (۷۷)

و همانا برخی از اهل کتاب، قرائت کتاب آسمانی را تغییر و تبدیل می‏‌دهند تا شما آن‌چه آن‌ها از پیش خود خوانده‏‌اند از کتاب خدا محسوب دارید، و هرگز آن تحریف شده از کتاب خدا نخواهد بود، و گویند: این از جانب خدا نازل شده، در صورتی که هرگز از خدا نیست. و با آن‌که می‏‌دانند به خدا دروغ می‏‌بندند. (۷۸)

هیچ بشری را نرسد که خدا وی را به رسالت برگزیند و به او کتاب و حکمت و نبوت بخشد آن گاه به مردم گوید: مرا به جای خدا بپرستید، بلکه (پیغمبران بر حسب وظیفه خود به مردم گویند) خداشناس و خداپرست باشید چنان که این حقیقت را از کتاب به دیگران می‏‌آموزید و خود نیز می‏‌خوانید. (۷۹)

و هرگز خدا به شما امر نکند که فرشتگان و پیامبران را خدایان خود گیرید چگونه ممکن است شما را به کفر خواند پس از آن‌که (به خدای یگانه) اسلام آورده باشید؟! (۸۰)

و (یاد کن) آن گاه که خدا از پیغمبران (و امّت‌هاشان) پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمت بخشیدم سپس بر شما (اهل کتاب) رسولی از جانب خدا آمد که گواهی به راستی کتاب و شریعت شما می‏‌داد به او ایمان آورده و یاری او کنید خدا فرمود: آیا اقرار داشته و پیمان مرا بر این امر پذیرفتید؟ همه گفتند: اقرار داریم. خدا فرمود: گواه باشید، من هم با شما گواهم. (۸۱)

پس کسانی که بعد از آمدن آن رسولان روی (از حق) بگردانند، محققاً آنان گروه فاسقان خواهند بود. (۸۲)

آیا کافران، دینی غیر دین خدا را می‌‏طلبند؟ و حال آن‌که هر که در آسمان‌ها و زمین است خواه ناخواه مطیع امر خداست و همه به سوی او رجوع خواهند کرد. (۸۳)

بگو: ما به خدای عالم و شریعت و کتابی که به خود ما نازل شده و آن‌چه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانش نازل شده و آن‌چه به موسی و عیسی و پیغمبران دیگر از جانب پروردگارشان داده شده (به همه ایمان آورده‏‌ایم) فرقی میان هیچ یک از پیغمبران نگذاریم و ما مطیع فرمان خداییم. (۸۴)

هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست، و او در آخرت از زیانکاران است. (۸۵)

چگونه خداوند گروهی را که بعد از ایمان به خدا و گواهی دادن به راستی رسول او و بعد از ادلّه‌ی روشن باز کافر شدند، به راه راست هدایت کند؟ و خدا هرگز گروه ستمکاران را رهبری نخواهد کرد. (۸۶)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
کیفر آن گروه کافر این است که خدا و فرشتگان و همه مردمان بر آنان لعنت کنند. (۸۷)

جاوید در جایگاه لعنت (که جهنّم است) بمانند و بر آن‌ها عذاب خدا تخفیف نیابد و هرگز نظر رحمت به آن‌ها نکنند. (۸۸)

مگر آن‌هایی که بعد از عصیان و بدکاری توبه کنند و (هر بدی که کرده‏‌اند) اصلاح نمایند، که البته خدا بر آن‌ها آمرزنده و مهربان است. (۸۹)

همانا آنان که بعد از ایمان کافر شدند و بر کفر خود افزودند، هرگز توبه آن‌ها پذیرفته نشود، و همانا گمراهان هم آنان خواهند بود. (۹۰)

البته آنان که کافر شدند و بر کفر خویش مردند، اگر هر یک برای آزادی خویش (از عذاب خدا) برابر تمام زمین طلا به فدا آرند هرگز از ایشان پذیرفته نشود، آن‌ها را عذاب دردناک مهیا باشد و یارانی نخواهند داشت. (۹۱)

شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آن‌چه دوست می‏‌دارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید، و آن‌چه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است. (۹۲)

همه‌ی طعام‌ها بر بنی‌اسراییل حلال بود مگر آن را که یعقوب پیش از نزول تورات بر خود حرام کرد. بگو: اگر راست می‏‌گویید حکم تورات را آورده، تلاوت کنید. (۹۳)

پس کسانی که بعد از این حجّت بر خدا دروغ بندند، البته ستمکاران هم آن‌ها خواهند بود. (۹۴)

بگو: سخن خدا راست است، پس باید از آیین ابراهیم پیروی کنید که بر آیین پاک توحید بود و هرگز از مشرکان نبود. (۹۵)

اول خانه‏‌ای که برای عبادت خلق بنا شد همان خانه (کعبه) است که در بکه است که در آن برکت و هدایت خلایق است. (۹۶)

در آن خانه آیات (ربوبیت) هویداست، مقام ابراهیم خلیل است، و هر که در آن‌جا داخل شود ایمن باشد. و مردم را حجّ و زیارت آن خانه به امر خدا واجب است بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آن‌جا دارد، و هر که کافر شود (به خود زیان رسانده و) خدا از جهانیان بی‏‌نیاز است. (۹۷)

بگو: ای اهل کتاب، چرا به آیات خدا کافر می‏‌شوید حال آن‌که خدا گواه اعمال شماست؟! (۹۸)

بگو: ای اهل کتاب، چرا اهل ایمان را از راه خدا باز می‏‌دارید و اهل ایمان را به راه باطل می‏‌خوانید در صورتی که (به زشتی این عمل) آگاهید؟! و (بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست. (۹۹)

ای کسانی که ایمان آورده‏‌اید، اگر پیروی بسیاری از اهل کتاب کنید شما را بعد از ایمان به کفر بر می‏‌گردانند. (۱۰۰)

و چگونه کافر خواهید شد در صورتی که آیات خدا بر شما تلاوت می‌‏شود و پیغمبر خدا میان شماست؟ و هر کس به دین خدا متمسّک شود محققاً به راه مستقیم هدایت یافته است. (۱۰۱)

ای اهل ایمان، از خدا بترسید چنانچه شایسته خدا ترس بودن است، و نمیرید جز به دین اسلام. (۱۰۲)

و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راه‌های متفرّق نروید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دل‌های شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را برای (راهنمایی) شما بیان می‏‌کند، باشد که هدایت شوید. (۱۰۳)

و باید برخی از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکاری و نهی از بدکاری کنند، و این‌ها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود. (۱۰۴)

و شما مسلمانان مانند مللی نباشید که پس از آن‌که آیات روشن برای (هدایت) آن‌ها آمد راه تفرقه و اختلاف پیمودند، که البته برای آن‌ها عذاب بزرگ خواهد بود. (۱۰۵)

در روزی که گروهی روسفید و گروهی روسیاه باشند، اما سیه‌رویان (را نکوهش کنند که) چرا بعد از ایمان باز کافر شدید؟ اکنون بچشید عذاب را به کیفر کفر و عصیان خود. (۱۰۶)

و اما روسفیدان در رحمت خدا (یعنی بهشت) درآیند و در آن جاوید متنعّم باشند. (۱۰۷)

این‌ها آیات الهی است که برای تو به راستی می‏‌خوانیم، و خداوند هرگز اراده ستم به هیچ کس از مردم عالم نخواهد کرد. (۱۰۸)

و هر آن‌چه در آسمان‌ها و آن‌چه در زمین است همه ملک خداست و بازگشت همه امور (و موجودات) به سوی اوست. (۱۰۹)

شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که پدیدار گشته‏‌اید (برای اصلاح بشر، که مردم را) به نیکوکاری امر می‏‌کنید و از بدکاری باز می‏‌دارید و ایمان به خدا دارید. و اگر اهل کتاب همه ایمان می‏‌آوردند بر آنان چیزی بهتر از آن نبود، لیکن برخی از آنان با ایمان و بیشترشان فاسق و بدکارند. (۱۱۰)

هرگز (یهودان) به شما آسیب سخت نتوانند رسانید مگر آن‌که شما را اندکی بیازارند، و اگر به کارزار شما آیند از جنگ خواهند گریخت و از آن پس هیچ وقت منصور نخواهند بود. (۱۱۱)

آن‌ها محکوم به ذلّت و خواری هستند به هر کجا که یافت شوند، مگر به دین خدا و عهد مسلمین درآیند. و آنان پیوسته مستحق خشم خدا و اسیر بدبختی و ذلّت شدند از این رو که به آیات خدا کافر شده و پیغمبران حق را به ناحق می‏‌کشتند، و این نابکاری‌ها به خاطر نافرمانی و ستمگری همیشه آن‌ها بود. (۱۱۲)

همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه‏‌ای از آن‌ها معتدل و به راه راست‏اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند. (۱۱۳)

ایمان به خدا و روز قیامت می‏‌آورند و امر به نیکویی و نهی از بدکاری می‏‌کنند و در نکوکاری می‏‌شتابند و آن‌ها خود مردمی نیکوکارند. (۱۱۴)

هر کار نیک کنند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است. (۱۱۵)

هرگز کافران را بسیاری مال و اولاد از عذاب خدا نتواند رهانید، و آن‌ها اهل جهنم و جاوید در آن معذّب خواهند بود. (۱۱۶)

مثل مالی که کافران برای پیشرفت مقاصد دنیوی خود صرف کنند (و از آن بهره نیابند) بدان ماند که باد سرد شدیدی به کشتزار ستمکاران برسد و همه را نابود کند (که حاصلی از آن به دست نیاید). و خدا ستمی بر آن‌ها نکرده، لیکن آن‌ها به خود ستم می‏‌کنند. (۱۱۷)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
ای اهل ایمان، از غیرهمدینان خود دوست صمیمی هم‌راز نگیرید، چه آن‌که آن‌ها از خلل و فساد در کار شما ذرّه‏‌ای کوتاهی نکنند، آن‌ها مایلند شما همیشه در رنج باشید، دشمنی شما را بر زبان هم آشکار سازند و محققاً آن‌چه در دل دارند بیش از آن است. ما به خوبی برای شما بیان آیات کردیم اگر عقل را به کار بندید. (۱۱۸)

آگاه باشید، چنانچه شما آن‌ها را دوست می‏‌دارید آنان شما را دوست نمی‏‌دارند، و شما به همه کتب آسمانی ایمان دارید، و آن‌ها در مجامع شما اظهار ایمان کرده و چون تنها شوند از شدت کینه بر شما سر انگشت خشم به دندان گیرند. بگو: بدین خشم بمیرید، همانا خدا از درون دل‌ها آگاه است. (۱۱۹)

اگر شما (مسلمین) را خوشحالی پیش آید از آن غمگین شوند، و اگر به شما حادثه ناگواری رسد خوشحال شوند. اما اگر شما صبر پیشه کنید و پرهیزکار باشید مکرر و عداوت آنان آسیبی به شما نرساند، که همانا خدا بر آن‌چه می‏‌کنید محیط و آگاه است. (۱۲۰)

(و به یاد آر ای پیغمبر) صبحگاهی که از خانه خود به جهت صف‌آرایی مؤمنان برای جنگ بیرون شدی، و خدا (به همه گفتار و کردار تو) شنوا و دانا بود. (۱۲۱)

آن گاه که دو طایفه از شما بددل و ترسناک (و در اندیشه فرار از جنگ) شدند و خدا یار آن‌ها بود، و همیشه باید اهل ایمان به خدا توکل کنند. (۱۲۲)

و خدا شما را در جنگ بدر یاری کرد با آن‌که ضعیف بودید. پس پرهیزکار شوید، باشد که شکر نعمت‌های او به جای آرید. (۱۲۳)

آن گاه که به مؤمنین می‏‌گفتی: آیا این شما را کفایت نمی‏‌کند که خدا سه هزار فرشته به یاری شما فرو فرستد؟! (۱۲۴)

بلی اگر صبر و مقاومت پیشه کنید و پرهیزکار باشید، چون کافران بر سر شما شتابان بیایند خدا پنج‏ هزار فرشته را با پرچمی که نشان مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما می‌فرستد. (۱۲۵)

و خدا آن وعده را نداد مگر آن‌که به شما مژده فتح دهد و تا دل شما مطمئن شود و فتح و پیروزی نصیب کسی نشود مگر از جانب خدای توانای دانا. (۱۲۶)

تا گروهی از کافران را هلاک گرداند یا خوار کند، تا (از مقصود خود) ناامید باز گردند. (۱۲۷)

(ای پیغمبر) به دست تو کاری نیست، اگر خدا بخواهد (به لطف خود) از آن کافران درگذرد و اگر بخواهد آن‌ها را عذاب کند چون مردمی ستمکارند. (۱۲۸)

هر چه در آسمان‌ها و هر چه در زمین است مِلک خداست، هر که را خواهد ببخشد و هر که را خواهد عذاب کند، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۲۹)

ای کسانی که ایمان آورده‏‌اید، ربا مخورید که دائم سود بر سرمایه افزایید تا چند برابر شود، و از خدا بترسید، باشد که رستگاری یابید. (۱۳۰)

و بپرهیزید از آتش عذابی که برای کافران مهیا ساخته‏‌اند. (۱۳۱)

و از خدا و رسول او فرمان برید، باشد که مشمول لطف و رحمت خدا شوید. (۱۳۲)

و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود و به سوی بهشتی که پهنای آن همه آسمان‌ها و زمین را فرا گرفته و مهیا برای پرهیزکاران است. (۱۳۳)

آن‌هایی که از مال خود در حال وسعت و تنگدستی انفاق کنند و خشم خود فرونشانند و از (بدی) مردم درگذرند، و خدا دوستدار نکوکاران است. (۱۳۴)

و آنان که اگر کار ناشایسته کنند و یا ظلمی به نفس خویش نمایند خدا را به یاد آرند و از گناه خود (به درگاه خدا) توبه کنند - و کیست جز خدا که گناه خلق را بیامرزد؟- و آن‌ها که اصرار در کار زشت نکنند چون به زشتی معصیت آگاهند. (۱۳۵)

آن‌هایند که پاداش عملشان آمرزش پروردگار است و باغ‌هایی که زیر درختان آن‌ها نهرها جاری است، جاویدان در آن بهشت‏‌ها متنعّم هستند، چه نیکو است پاداش نیکوکاران! (۱۳۶)

پیش از شما مللی بودند و رفتند، پس در اطراف زمین گردش کنید تا ببینید چگونه تکذیب‏کنندگانِ (وعده‏‌های خدا) هلاک شدند. (۱۳۷)

این آیات حجت و بیانی است برای (عموم) مردم، و راهنما و پندی برای پرهیزکاران. (۱۳۸)

شما هرگز سستی نکنید و (از فوت متاع دنیا) اندوهناک نشوید، زیرا شما فیروزمندترین و بلندترین ملل دنیایید اگر در ایمان ثابت قدم باشید. (۱۳۹)

اگر (در اُحد) به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز (در بدر) آسیب رسید (پس مقاومت کنید). این روزگار را با (اختلاف احوال) میان خلایق می‏‌گردانیم تا خداوند مقام اهل ایمان را معلوم کند و از شما مؤمنان (آن را که ثابت است) گواهِ دیگران گیرد. و خدا ستمکاران را دوست ندارد. (۱۴۰)

و تا آن‌که اهل ایمان را (از هر عیب) پاک کند و کافران را نابود گرداند. (۱۴۱)

آیا گمان می‏‌کنید به بهشت داخل خواهید شد حال آن‌که هنوز خدا از شما آنان را که (در راه دین) جهاد کرده و (در سختی‏‌ها) مقاومت کنند معلوم نگردانیده است؟! (۱۴۲)

شما همانید که آرزوی کشته شدن (در راه دین) می‏‌کردید، پیش از آن‌که با آن روبرو شوید، پس چگونه امروز که به آن مأمور شدید از مرگ نگران می‏‌شوید؟! (۱۴۳)

محمد (صلّی‌اللَّه علیه و آله و سلّم) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید، و البته خدا جزای نیک اعمال به شکرگزاران عطا کند. (۱۴۴)

و هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مُرد، که اجل هر کس (در لوح قضای الهی) به وقت معین ثبت است، و هر که برای متاع دنیا کوشش کند از دنیا بهره‏‌مندش کنیم، و هر که ثواب آخرت خواهد از نعمت آخرت برخوردارش گردانیم، و البته سپاسگزاران را جزای نیک دهیم. (۱۴۵)

چه بسیار رخ داده که پیغمبری جمعیت بسیار (از پیروانش) همراه او جنگیدند و با این حال، اهل ایمان با سختی‏‌هایی که در راه خدا به آن‌ها رسید هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زیر بار دشمن فرو نیاوردند و (صبر و ثبات پیش گرفتند، که) خدا صابران را دوست می‏‌دارد. (۱۴۶)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
و آن‌ها جز این نمی‏‌گفتند که پروردگارا، از گناه و ستمی که ما درباره خود کرده‏‌ایم درگذر و ما را ثابت‌قدم بدار و بر (محو) گروه کافران مظفّر و منصور گردان. (۱۴۷)

پس خدا پاداش (فتح و فیروزی) در دنیا، و ثواب نیکو در آخرت نصیبشان گردانید، که خدا نیکوکاران را دوست می‏‌دارد. (۱۴۸)

ای اهل ایمان، اگر پیروی کافران کنید شما را (از دین اسلام) باز به کفر برمی‌گردانند، آن گاه شما هم از زیانکاران خواهید گشت. (۱۴۹)

(ای مسلمانان، کافران یار شما نیستند) بلکه خدا یار شماست و او بهترین یاری‏‌کنندگان است. (۱۵۰)

به زودی در دل کافران بیم و هراس افکنیم، زیرا که آنان برای خدا چیزی را شریک قرار دادند که خدا اصلًا بر آن دلیلی فرو نفرستاده است. و منزلگاه آنان آتش است و سرای ستمکاران بد منزلگاهی است. (۱۵۱)

و به حقیقت، خداوند صدق وعده خود را به شما نمود آن گاه که به فرمان خدا کافران را به خاک هلاک می‏‌افکندید تا وقتی که در کار جنگ (احد) سستی کرده و اختلاف برانگیختید و نافرمانی (حکم پیغمبر) نمودید پس از آن‌که خدا آن‌چه آرزوی شما بود به شما نمود، منتها برخی جهت دنیا و برخی جهت آخرت می‏‌کوشیدید، سپس شما را از پیشرفت بازداشت تا شما را بیازماید، و خدا از تقصیر شما درگذشت، که خدا را با اهل ایمان عنایت و رحمت است. (۱۵۲)

(به یاد آرید) هنگامی که به مکان‌های دوردست می‏‌گریختید و توجه به احدی نداشتید در حالی که پیغمبر شما را به یاری دیگران در صف کارزار می‏‌خواند! پس خداوند (به کیفر این بی‏‌ثباتی) غمی بر غم شما افزود تا از این پس بر آن‌چه از دست رفت یا برای رنج و المی که به شما می‏‌رسد اندوهناک نشوید، و خدا به هر چه کنید آگاه است. (۱۵۳)

پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‏‌بردند (از روی انکار) می‏‌گفتند: آیا ممکن است ما را قدرتی به دست آید؟ بگو: تنها خداست که بر عالم هستی فرمانرواست. (منافقان از ترس مؤمنان) خیالات باطل خود را که در دل می‌پرورند با تو اظهار نمی‏‌دارند، (با خود) می‏‌گویند: اگر ما را قدرت و پیروزی بود (شکست نمی‏‌خوردیم) و در این‌جا کشته نمی‏‌شدیم. بگو: اگر در خانه‏‌های خود هم بودید باز کسانی که سرنوشت آنان (در قضای الهی) کشته شدن است (از خانه‏‌ها) به پای خود به قتلگاه بیرون می‏‌آمدند، تا خدا آن‌چه در سینه دارید بیازماید و آن‌چه در دل دارید پاک و خالص گرداند، و خدا از راز درون سینه‏‌ها آگاه است. (۱۵۴)

کسانی از شما که در روز برخورد دو گروه (مسلمان و کافر در جنگ احد) پشت کردند و فراری شدند شی*طان آن‌ها را به سبب نافرمانی و بدکرداریشان به لغزش افکند، و همانا خدا از آن‌ها درگذشت، که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۵۵)

ای گرویدگان (به دین اسلام)، شما مانند کسانی نباشید که راه کفر (و نفاق) پیمودند و درباره برادران و خویشان خود که به سفر رفته و یا به جنگ حاضر شدند (و مردند یا به شهادت رسیدند) گفتند: اگر نزد ما می‏‌ماندند به چنگ مرگ نمی‏‌افتادند و کشته نمی‏‌شدند. این آرزوهای باطل را خدا حسرت دل‌های آنان خواهد کرد، و خداست که زنده می‏‌گرداند و می‏‌میراند و خدا به هر چه کنید آگاه است. (۱۵۶)

اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید (در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید، که) همانا آمرزش و رحمت خدا بهتر از هر چیز است که (در حیات دنیا برای خود) فراهم آورند. (۱۵۷)

و اگر (در راه خدا) بمیرید یا کشته شوید (به رحمت ایزدی در پیوسته و) به سوی خدا محشور خواهید شد. (۱۵۸)

به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‏دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‏‌شدند، پس از (بدی) آنان درگذر و برای آن‌ها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آن‌ها) در کارِ (جنگ) با آن‌ها مشورت نما، لیکن آن‌چه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد. (۱۵۹)

اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید، و اگر به خواری واگذارد آن کیست که بتواند بعد از آن شما را یاری کند؟ و اهل ایمان تنها به خدا باید اعتماد کنند. (۱۶۰)

و هیچ پیغمبری خیا*نت نخواهد کرد، و هر کس خیا*نت کند روز قیامت با همان خیا*نت بیاید (و به کیفر آن برسد) و هر کس هر عمل به جا آرد به جزای کامل آن می‏‌رسد و به هیچ کس ستمی نخواهد شد. (۱۶۱)

آیا کسی که (به ایمان) در راه رضای خدا قدم بردارد مانند کسی است که (به کفر) راه غضب خدا پیماید؟ که منزلگاه او جهنم است و بسیار بد جایگاهی است. (۱۶۲)

این دو گروه را (به مراتب ایمان و کفر) نزد خدا درجات (مختلفه) است و خدا به هر چه می‏‌کنند بیناست. (۱۶۳)

خدا بر اهل ایمان منّت گذاشت که رسولی از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آن‌ها آیات او را تلاوت می‏‌کند و آنان را پاک می‏‌گرداند و به آن‌ها علم کتاب (احکام شریعت) و حقایق حکمت می‏‌آموزد، و همانا پیش از آن در گمراهی آشکار بودند. (۱۶۴)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
كاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
366
253
63
آیا هر گاه به شما آسیبی رسد در صورتی که دو برابر آن آسیب را به دشمنان رساندید (باز از روی تعجب) گویید: این از کجاست؟ بگو: این مصیبت از دست خود کشیدید، همانا خدا بر هر چیز تواناست. (۱۶۵)

و آن‌چه در روز (احد هنگام) مقابله دو صف کارزار به شما رسید به قضا و مشیت نافذ خدا بود (تا آن‌که بیازماید اهل ایمان را) و تا معلوم کند چه کسانی ثابت‏‌قدم در ایمانند. (۱۶۶)

و تا معلوم کند حالِ آنان که نفاق و دورویی کردند و (چون) به آن‌ها گفته شد بیایید در راه خدا جهاد و یا دفاع کنید (عذر آوردند و) گفتند که اگر ما به فنون جنگی دانا بودیم از شما تبعیت نموده و به کارزار می‏‌آمدیم. اینان به کفر نزدیک‌ترند تا به ایمان به زبان چیزی اظهار کنند که در دل خلاف آن پنهان داشته‏‌اند، و خدا بر آن‌چه پنهان می‏‌دارند آگاه‏تر از خود آن‌هاست. (۱۶۷)

آن کسانی که در جنگ با سپاه اسلام همراهی نکرده و درباره برادران خود گفتند: اگر آنان نیز سخنان ما را شنیده بودند (و به جنگ احد نرفته بودند) کشته نمی‏‌شدند، بگو: (شما که برای حفظ حیات دیگران چاره توانید کرد) مرگ را از خود دور کنید اگر راست می‏‌گویید. (۱۶۸)

البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‏‌اند، بلکه زنده‏‌اند (به حیات ابدی و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود. (۱۶۹)

آنان به فضل و رحمتی که خدا نصیبشان گردانیده شادمانند، و دلشادند به حال آن مؤمنان که هنوز به آن‌ها نپیوسته‏‌اند و بعداً در پی آن‌ها به سرای آخرت خواهند شتافت که بیمی بر آنان نیست و غمی نخواهند داشت. (۱۷۰)

دلشادند به نعمت و فضل خدا و این که خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد. (۱۷۱)

آنان که دعوت خدا و رسول را اجابت کنند پس از آن‌که به آن‌ها رنج و الم رسید، از آن‌ها هر کس نیکوکار و پرهیزکار شد اجر عظیم خواهد یافت. (۱۷۲)

آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آن‌ها گفتند: لشکری بسیار بر علیه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، (این تبلیغات) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: تنها خدا ما را کفایت کند و او نیکو وکیل و کارسازی است. (۱۷۳)

آن گروه مؤمنان با نعمت و فضل خدا در حالی بازگشتند که بر آنان هیچ الم و رنجی پیش نیامد و پیرو رضای خدا شدند، و خدا صاحب فضل و رحمتی بزرگ است. (۱۷۴)

تنها این شی*طان است که می‏‌ترساند دوستداران خود را، شما مسلمانان از آنان بیم و اندیشه مکنید و از من بترسید اگر اهل ایمانید. (۱۷۵)

(ای پیغمبر) تو اندوهناک مباش که گروهی به راه کفر می‏‌شتابند، آن‌ها هرگز زیانی به خدا نرسانند و خدا می‏‌خواهد آن‌ها را در آخرت هیچ نصیبی ندهد، و نصیبشان عذاب بزرگ و سخت دوزخ خواهد بود. (۱۷۶)

آنان که خریدار کفر شدند به عوض ایمان، هرگز زیانی به خدا نمی‏‌رسانند، و آنان را عذابی دردناک است. (۱۷۷)

آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند که مهلتی که ما به آن‌ها می‏‌دهیم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلکه آن‌ها را (برای امتحان) مهلت می‏‌دهیم تا بر گناه و سرکشی خود بی‌فزایند، و آنان را عذابی خوارکننده است. (۱۷۸)

خداوند هرگز مؤمنان را بدین حال کنونی که بر آنید وانگذارد تا آن‌که (با آزمایش خود) بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند. و خدا همه شما را از سرّ غیب آگاه نسازد و لیکن (به این مقام) از پیغمبران خود هر که را مشیت او تعلق گرفت برگزیند، پس شما به خدا و پیغمبرانش بگروید، که هر گاه ایمان آرید و پرهیزکار شوید اجر عظیم خواهید یافت. (۱۷۹)

آنان که بخل نموده و از مالی که خدا از فضل خویش به آن‌ها داده حقوق فقیران را ادا نمی‏‌کنند گمان نکنند این بخل به نفع آن‌ها خواهد بود بلکه به ضرر آن‌هاست، چه آن‌که مالی که در آن بخل ورزند در قیامت زنجیر گردن آن‌ها شود، و تنها خدا وارث آسمان‌ها و زمین است و خدا به کردار شما آگاه است. (۱۸۰)

هر آینه خدا شنید سخن (جاهلانه) آن کسان را که گفتند: خدا فقیر است و ما دارا. البته ما گفتارشان را ثبت خواهیم کرد با این گناه بزرگشان که انبیاء را به ناحق کشتند، و گوییم: بچشید عذاب آتش سوزان را. (۱۸۱)

این عذاب به خاطر کارهایی است که به دست خود پیش فرستادید، و خدا هرگز در حق بندگان ستم نخواهد کرد. (۱۸۲)

آنان که گفتند: خدا از ما پیمان گرفته که به هیچ پیغمبری ایمان نیاوریم تا آن‌که او قربانی‌ای آورد که در آتش بسوزد. بگو که پیش از من رسولانی آمده و برای شما هر گونه معجزه آورده و این را هم که خواستید آوردند، پس اگر راست می‏‌گویید چرا آن پیامبران را کشتید؟! (۱۸۳)

پس اگر تو را تکذیب کردند (غمگین مباش که) پیغمبران پیش از تو هم که معجزات و زبورها و کتاب آسمانی روشن آوردند نیز تکذیب کردند. (۱۸۴)

هر نفْسی شربت مرگ را خواهد چشید و محققاً روز قیامت همه شما به مزد اعمال خود کاملاً خواهید رسید، پس هر کس را از آتش جهنم دور دارند و به بهشت ابدی درآرند چنین کس سعادت ابد یافت، که زندگی دنیا جز متاعی فریبنده نیست. (۱۸۵)

محققاً شما را در مال و جان آزمایش خواهند کرد و از آن‌ها که پیش از شما کتاب آسمانی به آن‌ها داده شد و از مشرکان زخم زبان بسیار خواهید شنید، و اگر صبر پیشه کرده و پرهیزکار شوید (البته ظفر یابید) که ثبات و تقوا سبب قوت اراده در کارهاست. (۱۸۶)

و چون خدا از آنان که کتاب به آن‌ها داده شد پیمان گرفت که حقایق کتاب آسمانی را برای مردم بیان کنید و کتمان مکنید، پس آن‌ها عهد خدا را پشت سر انداخته و آیات الهی را به بهایی اندک فروختند، پس بد معامله‏‌ای کردند. (۱۸۷)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا