در دنیای کمیک شاهد سلاح های مختلفی بوده ایم، از چکش های جادویی گرفته تا شمشیرهای نفرین شده و .. در این میان اما تفنگ (gun) ها هم جذابیت خاص خودشون رو دارند و به دلیل مدرن بودن خودشون در دستان بسیاری از شخصیت های ریز و درشت دیده شده اند. در واقع حتی شخصیت هایی که پوست ضدگلوله دارند یا رویین تن به حساب میان نیز از یک سری تفنگ ها و شلیک های آنها ترس دارند زیرا برای از پا درآوردن حریفی خاص طراحی و ساخته شده اند. با ما باشید تا با "قوی ترین تفنگ های دنیای کمیک بوکی" آشنا شوید!
20- تفنگ سندمن
گاهی اوقات سلاح هایی که ممکنه احمقانه به نظر بیان میتونند در واقع ترسناک باشند. این تفنگ گازی، متعلق هستش به یکی از شخصیت های قدیمی دی سی به نام «سندمن» که میتونه باعث به خواب رفتن آدما بشه! سندمن از اعضای گروه "انجمن عدالت آمریکا" بود و عمداً از این تفنگ استفاده میکرد زیرا نمیخواست کسی رو بکشه. البته این تفنگ کاربردهای دیگه ای هم داشته و میتونه انواع مواد شیمیایی یا سرم های حقیقت برملا کن نیز شلیک کنه!
تا به حال سه نفر در کمیک های مارول با نام «کمیسترو» وجود داشته اند و هر سه هم یک قدرت داشته اند. ولی در هر حال هر کی که تا به حال زیر ماسک کمیسترو بوده جزو دشمنان درجه یک لوک کیج به حساب اومده. اولین کمیسترو سال 1973 و در شماره 12 کمیک Luke Cage, Hero for Hire خلق شد . او «کرتیس کار» (Curtis Carr) نام داشت؛ دانشمندی که نوعی "تفنگ کیمیاگری" خلق کرد که میتونست موادی مثل چوب را به فلز تبدیل کنه. اما وقتی شرکتی که برایش کار میکرد اختراعش رو ازش دزدید، او هم شخصیت خبیثی شد تا انتقام بگیره. اما لوک کیج تونست شکستش بده. وقتی در زندان بود ، هم سلولی اش به نام «آرچیبالد مورتون» مجبورش کرد یک تفنگ جدید براش بسازه ولی وقتی خواست ازش استفاده کنه، تو دستش منفجر شد و بنابراین تونست هر وقت به اشیا دست میزنه تغییرشون بده! بنابراین به کمیسترو شماره دو بدل گشت (اولین بار هم در شماره 37 از کمیک Power Man حضور یافت ) . ولی لوک کیج حساب او را هم رسید. در شماره 93 از کمیک Power Man and Iron Fist که سال 1983 منتشر شد دیدیم که این بار برادر کوچک تر «کرتیس کار» به نام «کالوین کار» کمیسترو شده! کالوین تونسته بود به کمک شخصیت خبیثی به نام «ویزارد» (که از دشمنان "چهار شگفت انگیز" هستش و اینجا میتونید درباره اش اطلاعات کسب کنید) تفنگ برادرش رو به سلاح هایی مچی تبدیل کنه و باهاش با کاپیتان آمریکا و آیرون من بجنگه. در حال حاضر هم خبری از کمیسترو در دنیای کمیک نیست ولی مطمئن باشیم یک نسخه جدید ازش به زودی رونمایی میشه!
استیل (Steel) با نام کامل جان هنری آیرنز، اولین بار در شمارهٔ 500 از مجموعه کمیک ماجراجویی سوپرمن (ژوئن 1993) حضور پیدا کرد. او به عنوان یکی از چندین شخصیت جایگزین برای سوپرمن معرفی شد که در آن زمان کشته شده بود (این مقاله را بخوانید) او بعدها مربیگری برادر زاده خود ناتاشا آیرنز را به عهده گرفت که خود او تبدیل به یک ابرقهرمان گردید. همچنین در سال 1997، فیلمی سینمایی به همین نام و به کارگردانی کنت جانسون بر پایه این شخصیت ساخته شد و شکیل اونیل، ستاره سابق بسکتبال حرفه‌ای در نقش او ظاهر شد (این فیلم یکی از بدترین های تاریخ آثار کمیک بوکی به شمار میاد). در هر حال ، جان هنری آیرنز تفنگی بسیار پیشرفته به نام «تُست مسترز» خلق کرد که قرار بود به دست ارتش آمریکا بیفته ولی به سرقت رفت و سر از خیابان های شهر درآورد و در نتیجه او برای مقابله با آن زرهی برای خودش درست کرد و به استیل تبدیل شد!
آدام استرنج نیز یکی از شخصیت های بزرگ و قدیمی دنیای کمیک بوک است که قدرت فرابشری ندارد. او سال 1958 توسط انتشارات دی سی خلق شد. آدام استرنج یک باستان شناس بود که ناگهان از کشور پرو به سیاره Rann برده شد. او در این سیاره ماموریت یافت تا از اهالی آنجا علیه تهدیدات فرا زمینی محافظت کند. استرنج بعد از مدتی عاشق دختری از سیاره Rann شد . او البته بعد از مدتی دوباره به سیاره زمین برگشت ولی همچنان به Rann سفر میکرد تا از آن محافظت نماید. او دارای هوش سرشار است اما هوش او عامل اصلی موفقیت هایش نیست بلکه این شجاعت و شهامت اوست که او را شخصیتی بزرگ جلوه میدهد. او الان به یکی از نگهبانان کیهانی زمین بدل گشته. او معمولا با یک جِت پک و تفنگ اشعه ای به تصویر کشیده میشود که توسط دانشمندان نابغه سیاره Rann برایش ساخته شده اند و با همین تجهیزات تونسته عملکرد خوبی هم داشته باشه!
اریجین اولیه استارلرد با نام اصلی «پیتر كوئیل» خیلی از آن چیزی كه ما فكر میكنیم متفاوت تر است : او در روز خاصی به دنیا آمده كه در ان یك پدیده غیر عادی نجومی رخ داد، یعنی روزی كه بسیاری از سیاره های منظومه شمسی در یك مسیر قرار گرفتند. هنگام تولد پدرش عصبانی شد چون كوئیل نه به پدرش شباهت داشت و نه به مادرش بنابراین او همسرش را به خیا*نت متهم كرد! پدرش حتی سعی كرد او را با یك تبر بكشد ولی حمله قلبی باعث مرگش شد. او با مادرش بزرگ شد و سعی كرد یك فضانورد شود تا اینكه یك نیروی مرموز كیهانی با او تماس برقرار كرد چون دنبال جانشین لایقی برای موجودی كیهانی به نام «استار لرد» میگشت. بعدش او تبدیل شد به استارلرد جدید. اما در سالهای اخیر اریجین او فرق كرده و اینطور شده: پیتر كوئیل مادرش انسان ولی پدرش یك بیگانه فضایی بود. مادرش توسط بیگانگان فضایی Badoon كشته شد و .... در هر حال استار لرد در حال حاضر رهبر و قلب تپنده گروه "محافظین كهكشان" در زمان حال است! ضمن اینکه میراث نیمه بیگانه او باعث شد تفنگ باباش رو به ارث ببره که بهش "تفنگ عناصر" (Element Gun) گفته میشه چون میتونه باعث بشه به نیروهای طبیعت مثل خاک، هوا، آتش و آب و یا ترکیبی از آنها مسلط بشه. استار لرد اخیرا این تفنگ را به منبع خدایان المپ وصل کرد و اینجوری به منبعی بینهایت از انرژی دسترسی یافت.
ویکتور فریز یک دانشمند بود که خواهان جرم و جنایت بود برای همین هم تفنگی یخزا ساخت تا بتواند هر کس و هر چیزی را دلش میخواهد به یخ تبدیل کند. او برای اینکه در جرائمش خودش از یخی که تولید میکند در امان باشد لباسی ضد یخ ساخت. او بسیار سرسخت است و بتمن در شکست دادن او بارها به مشکل برخورده. او اکثرا همواره در کمیک بوک های بتمن یک خلافکار پیش پا افتاده و تک بعدی بود. اما ما در اپیزودی به نام Heart Of Ice در سریال تحسین شده "بتمن مجموعه کارتونی" (که برنده جایزه بسیار معتبر Emmy هم شد) شاهد بودیم که برای مستر فریز یک اریجین بسیار ظریف و هوشمندانه و تراژیک نقل شد و او را تبدیل کردند به یک دانشمند که به دنبال اینه که همسرش رو به نام «نورا» که بیماری مهلکی داره مداوا کنه. بعدش در یک حادثه آزمایشگاهی گیر کرد و در نتیجه فقط در دماهای زیر صفر میتونست زنده بمونه. این اریجین اونقدر عالی که وارد دنیای کمیک هم شد و حتی در فیلم مزخرف "بتمن و رابین" هم برای این شخصیت به کار رفت! در هر حال مستر فریز هوشی در سطح یک نابغه و قابلیت منجمد کردن افراد یا اجسام را دارا میباشد و تفنگش هم معمولا خیلی قدرتمند نشان داده میشه که میگن میتونه سرمایی حتی زیر صفر کلوین ایجاد کنه (به طور دقیق این دما برابر ۲۷۳٫۱۵- درجهٔ سانتی‌گراد یا ۴۵۹٫۶۷- درجهٔ فارنهایت است) که از نظر علمی غیر ممکن است!
«آسِ وینچستر» (The Ace of Winchesters) یک تفنگ ویژه است که برای این ساخته شده که شیاطین رو بکشه. او ابتدا توسط شخصیتی در دنیای کمیک های دی سی به نام تامی موناگان که یک رنجر تگزاسی بود درست شد (از ترکیب فولاد با جواهرات جهنمی). ابتدا سر از موزه درآورد ولی بعدش معلوم شد چه قابلیتی داره و دست کسی افتاد که باید میفتاد. تامی یک بار پس از پایان ماموریتش سعی کرد اونو بده به زن گربه ای ولی قبول نکرد تا اینکه به دست «اتریگان دیو» افتاد.
13- شات گان جانی بلیز
تردیدي نیست كه جمجمه آتشین و موتور سیكلت شعله ور «گوست رایدر» باعث شده اند تا از نظر بصری یكی از منحصر به فرد ترین شخصیت های مارول باشد. البته شخصیت های مختلفی در قالب گوست رایدر ظاهر شده اند كه معروف ترین آنها اولین گوست رایدر یعنی «جانی بلیز» (Johhny Blaze) است. جانی یك موتورسوار ماهر بود كه برای نجات جان پدرش كه سرطان داشت با شی*طان (كه در عالم مارول «مفیستو» نام دارد) معامله كرد. ولی پس از مدتی پدرش در هنگام اجرای یك حركت نمایشی كشته شد. البته مفیستو به جانی گفت كه به عهد خودش وفا كرده و پدرش را از سرطان نجات داده. سپس جانی فهمید كه مفیستو روح او را با روح دیوی به نام «زاراثوس» (Zarathos) ، ملقب به «روح انتقام» (Spirit of Vengeance) ، پیوند زده. بنابراین او به موتورسواری آتشین به نام گوست رایدر تبدیل شد . او هر وقت در حضور پلیدی و خباثت قرار میگرفت تبدیل میشد به گوست رایدر تا به دستور مفیستو افراد پلید را مجازات و به جهنم بفرستد تا پیش مفیستو باشند(!) با این حال جانی هنوز روی گوست رایدر كنترل داشت و خیلی وقت ها از قدرت های خودش برای نجات بیگناهان استفاده میكرد. جانی بلیز در هیبت گوست رایدر قدرت های زیادی دارد. مثلا میتواند از خودش آتش پرتاب كند، میتواند بین دنیاهای مختلف حركت كند، نامیرا است، با خیره شدن به دیگران آنها را ذوب میكند، زنجیر جادویی حمل میكند، با استفاده از آتش جهنمی میتواند موتور سیكلت خودش را ظاهر كند و ... او همچنین سلاحی حمل میكند كه آتش جهنمی از آن شلیك میشود که بهش میگن "شات گان آتش جهنمی" (Hellfire Shotgun). در واقع آتش جهنمی گوست رایدر با شات گان معمولی جانی تعامل برقرار کرد و این سلاح پدید آمد.
دایمون هل استرام (یا «هل استورم») ملقب به "پسر شی*طان" (Son of Satan) است چون واقعا پسر شیطانه! یعنی او و خواهرش ویکتوریا (ساتانا) از وصلت شی*طان با یک خانم زمینی متولد شده اند. گفته میشه خود شی*طان به او و خواهرش جادوگری یاد داده. ولی دایمون وقتی بزرگ شد برخلاف خواهرش، سعی کرد موجود بدی نباشه و حتی به بشریت خدمت کنه. او اولین بار در کمیک های Defenders با دکتر استرنج آشنا شد و بهش در انجام ماموریتی کمک کرد. سپس عاشق و دلباخته یکی از اعضای این گروه به نام «پتسی واکر» ملقب به Hellcat شد (برای آشنایی با شخصیت هِل کَت، این مقاله را بخوانید). آنها با هم ازدواج هم کردند ولی بعد از مدتی گذشته دایمون و ارتباطش با شی*طان و جهنم باعث شد به شخصیت تاریکی تبدیل بشه. به قول معروف او چون پسر شیطانه، ته دلش شیشه خورده داره و گاهی هم فریبکارانه عمل میکنه. ولی در هر حال برای دکتر استرنج و برخی دیگر از قهرمانان مارول حامی خوبی بوده و گاهی اوقات هم در انجام ماموریت های خطیر بهشان کمک کرده. ولی خود قهرمانان مارول هم خوب میدانند که نمیتوانند صد در صد بهش اعتماد کنه! در هر حال، در دنیای مارول سلاح خفنی هست به نام "تفنگ زنده" (Breathing Gun) که کارش کشتن شیاطین و موجودات فراطبیعی است و میگن اولش در دست گانگستر معروف، آل کاپون، بوده ولی در نهایت به دست هل استرام افتاد. خودش گفته که این تفنگ رو نگهداشته برای خودکشی که یه وقت اسیر وسوسه های تاریک پدرش شد ، خودشو باهاش بکشه! همچنین گفته میشه که میتونه سلاح ها و مهمات شیطانی دیگر را نیز نابود کنه.
«هل بوی» یا پسر جهنمی شخصیتی محبوب است متعلق به انتشارات دارک هورس که در اینجا به طور کامل معرفی شده. او به خاطر اینکه در جهنم به دنیا آمده از زور بازو، بنیه و طاقت فوق بشری برخوردار است. او یک قدرت خود شفادهی (healing factor) هم داره که باعث میشه زخم هایش خیلی سریع خوب بشوند. همچنین در مقابل تمام بیماری ها مصون است. میتونه زبان های باستانی را بفهمه. بدنش در مقابل گلوله بسیار مقاوم است. او همچنین در مقابل تمامی انواع آتش ها (حتی آتشی که از وجود «لیز شرمن» زبانه میکشه) مصون میباشد. یک بار در کمیک های هل بوی گفته شد که او را حتی نمیتوان از طریق روش های ماورا الطبیعه به قتل رساند ولی این مساله کاملا به تایید نرسیده است. البته یک بار هم گفته شد فقط وقتی میشه او را کشت که خبیث بشه (!) و ... هل بوی همچنین یک هفت تیر دارد که بهش لقب "سامری نیکوکار" (Good Samaritan) داده (تمثیل سامری نیکوکار داستانی است اخلاقی از انجیل لوقا که مسیح در قالب این تمثیل مفهوم واژه «همسایه» یا «همنوع» را توضیح میدهد). این هفت تیر از فلزِ ناقوس یک کلیسا ساخته شده است. گلوله هایش را نیز خود هل بوی درست کرده و داخل آنها ترکیبی از بلوط سفید، آب نقره، سیر و آب مقدس وجود داره و هل بوی با آنها به راحتی میتونه گرگینه ها، خون آشام ها و دیگر هیولاها را شکار کنه. البته خود هل بوی بارها اعتراف کرده که در تیراندازی اصلا مهارت ندارد و بیشتر سعی میکند از مشت های خودش یا از سلاح هایی همچون شمشیر و نیزه استفاده کند و چون تمرین خاصی در مبارزه ندیده معمولا فی البداهه مبارزه میکند.
