با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
رفتم فلافلی سلف سرویس، یارو گفت فقط اندازه نونتون میتونید چیزی بزارید و ساندویچ رو پر کنید، منم از تو پارچه نون سنگک رو اوردم بیرون پرش کردم، بی جنبه بیرونم کرد
دیشب با داداشم سرته دیگ سیب زمینی دعوا میکردیمو همو میزدیم که صدای گوینده ی راز بقا از تلویزیون اومد: گورخر و تمساح جوان بدون هیچ جنگی درکنار برکه مشغول نوشیدن آب هستند.
بنده خدا مامانم یه آهی کشید و رفت تو اتاقش